603
گزيده دانشنامه امام حسين عليه السلام

بُزها به هنگام حمله گرگ ، از هم شكافته مى شدند .
او بر آنان ، حمله مى بُرد و در حالى كه آنان ، بالغ بر سى هزار نفر بودند ، از پيشِ پاى او ، مانند ملخ هاى پراكنده ، مى گريختند و او ، دوباره به جاى خويش ، باز مى گشت و مى گفت : «هيچ نيرو و توانى ، جز از جانب خداوندِ والامرتبه بزرگ ، نيست» . ۱

9 / 6

امام عليه السلام در پىِ آب

۵۰۳.الأخبار الطِّوال :حسين عليه السلام ، تشنه شد و كاسه آبى خواست . هنگامى كه آن را به دهان بُرد ، حُصَين بن نُمَير ، تيرى به سوى او انداخت كه به دهانش فرو رفت و ميان او و آب نوشيدن ، مانع شد و حسين عليه السلام ، كاسه را از دست ، فرو گذاشت .
هنگامى كه ديد دشمنان از او پس مى كِشند ، برخاست و بر تَل و سيلْ بندِ كنار فرات ، به سوى آب رفت كه جلويش را گرفتند و او به همان جا كه بود ، باز گشت . ۲

۵۰۴.الفتوح :دشمنان ، بر او حمله بُردند و پيوسته ، او بر آنان و آنان بر او حمله مى بردند و او در اين ميان ، آبى مى جُست تا از آن بنوشد و هر بار كه به تنهايى به سوى فرات ، يورش

1.قالَ الرّاوي : ثُمَّ إنَّ الحُسَينَ عليه السلام دَعَا النّاسَ إلَى البِرازِ ، فَلَم يَزَل يَقتُلُ كُلَّ مَن بَرَزَ إلَيهِ ، حَتّى قَتَلَ مَقتَلَةً عَظيمَةً ، وهُوَ في ذلِكَ يَقولُ : القَتلُ أولى مِن رُكوبِ العارِوَالعارُ أولى مِن دُخولِ النّارِ قالَ بَعضُ الرُّواةِ : وَاللّه ِ ما رَأَيتُ مَكثورا قَطُّ ، قَد قُتِلَ وُلدُهُ ، وأهلُ بَيتِهِ وأصحابُهُ ، أربَطَ جأشا مِنهُ ، وإنَّ الرِّجالَ كانَت لَتَشُدُّ عَلَيهِ فَيَشُدُّ عَلَيها بِسَيفِهِ ، فَتَنكَشِفُ عَنهُ انكِشافَ المِعزى إذا شَدَّ فيهَا الذِّئبُ ، ولَقَد كانَ يَحمِلُ فيهِم وقَد تَكَمَّلوا ثَلاثينَ ألفا ، فَيُهزَمونَ بَينَ يَدَيهِ كَأَنَّهُمُ الجَرادُ المُنتَشِرُ ، ثُمَّ يَرجِعُ إلى مَركَزِهِ وهُوَ يَقولُ : لا حَولَ ولا قُوَّةَ إلّا بِاللّه ِ العَلِيِّ العَظيمِ (الملهوف : ص ۱۷۰) .

2.عَطِشَ الحُسَينُ عليه السلام فَدَعا بِقَدَحٍ مِن ماءٍ ، فَلَمّا وَضَعَهُ في فيهِ رَماهُ الحُصَينُ بنُ نُمَيرٍ بِسَهمٍ ، فَدَخَلَ فَمَهُ ، وحالَ بَينَهُ وبَينَ شُربِ الماءِ ، فَوَضَعَ القَدَحَ مِن يَدِهِ . ولَمّا رَأَى القَومَ قَد أحجَموا عَنهُ ، قامَ يَتَمَشّى عَلَى المُسَنّاةِ نَحوَ الفُراتِ ، فَحالوا بَينَهُ وبَينَ الماءِ ، فَانصَرَفَ إلى مَوضِعِهِ الَّذي كانَ فيهِ (الأخبار الطوال : ص ۲۵۸) .


گزيده دانشنامه امام حسين عليه السلام
602

9 / 5

نبرد انفرادى امام عليه السلام با دشمنانش

۵۰۱.الإرشاد :هنگامى كه جز سه تن از ياران حسين عليه السلام باقى نماندند ، امام عليه السلام به دشمن ، حمله بُرد و آنان را از خود ، دور مى كرد و آن سه تن ، از او حفاظت مى كردند تا آن كه آنان نيز كشته شدند . امام عليه السلام كه از زخم هاى تن و سرش ، سنگين شده و تنها مانده بود ، آنان را با شمشير مى زد و آنها ، از چپ و راستِ او مى گريختند .
حُمَيد بن مسلم مى گويد : به خدا سوگند ، آن وقت شكست خورده اى را نديده بودم كه فرزندان و خاندان و يارانش كشته شده باشند ، امّا اين گونه استوار و پُردل و جسور مانده باشد . پيادگان ، بر او يورش مى بُردند و او هم بر آنان ، يورش مى بُرد و از چپ و راستِ او ، مانند فرار بُزها به هنگام حمله گرگ ، از هم شكافته مى شدند . ۱

۵۰۲.الملهوف :راوى مى گويد : آن گاه حسين عليه السلام ، دشمن را به نبردِ تن به تن فرا خواند و همه كسانى را كه به جنگش مى آمدند ، از ميان بر مى داشت تا آن جا كه تعداد فراوانى از آنها را كُشت و در اين حال ، مى فرمود :
«مرگ ، از ننگ ، بهتر است
و ننگ ، از ورود به آتش» .
يكى از راويان مى گويد : به خدا سوگند ، تا كنون شكست خورده اى را نديده بودم كه فرزندان و خاندان و يارانش كشته شده باشند ؛ امّا اين گونه استوار و پُردل مانده باشد . پيادگان ، بر او يورش مى بُردند واو هم بر آنان ، يورش مى بُرد و آنان ، مانند فرار

1.لَمّا لَم يَبقَ مَعَ الحُسَينِ عليه السلام أحَدٌ إلّا ثَلاثَةُ رَهطٍ مِن أهلِهِ ، أقبَلَ عَلَى القَومِ يَدفَعُهُم عَن نَفسِهِ وَالثَّلاثَةُ يَحمونَهُ ، حَتّى قُتِلَ الثَّلاثَةُ وبَقِيَ وَحدَهُ ، وقَد اُثخِنَ بِالجِراحِ في رَأسِهِ وبَدَنِهِ ، فَجَعَلَ يُضارِبُهُم بِسَيفِهِ ، وهُم يَتَفَرَّقونَ عَنهُ يَمينا وشِمالاً . فَقالَ حُمَيدُ بنُ مُسلِمٍ : فَوَاللّه ِ ما رَأَيتُ مَكثورا قَطُّ ، قَد قُتِلَ وُلدُهُ ، وأهلُ بَيتِهِ وأصحابُهُ ، أربَطَ جَأشا ولا أمضى جَنانا مِنهُ عليه السلام ، إن كانَتِ الرَّجّالَةُ لَتَشُدُّ عَلَيهِ فَيَشُدُّ عَلَيها بِسَيفِهِ ، فَتَنكَشِفُ عَن يَمينِهِ وشِمالِهِ انكِشافَ المِعزى إذا شَدَّ فيهَا الذِّئبُ (الإرشاد : ج ۲ ص ۱۱۱ ، إعلام الورى : ج ۱ ص ۴۶۸) .

  • نام منبع :
    گزيده دانشنامه امام حسين عليه السلام
    سایر پدیدآورندگان :
    با همکاری: طباطبایی نژاد، سید محمود ؛ سید طبایی، سید روح الله ؛ تلخیص : خوش نصیب، مرتضی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1389 ش
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 282047
صفحه از 1036
پرینت  ارسال به