كلينى و كافى - صفحه 419

ظاهر تعبير دوازده امام كه همگى از فرزندان على عليه السلام هستند شائبه سيزده امام را به ذهن القا مى كند.
درباره روايات شش گانه مذكور اين نكته قابل ذكر است كه اولاً عنوان باب يعنى عبارت «ما جاء فى الاثنى عشر و النص عليهم...» به روشنى بيانگر اين مطلب است كه مرحوم كلينى از چنين رواياتى همچون بقيه روايات باب، استفاده دوازده امام را كرده است، ثانيا برخى از روايات باب همچون قول پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله «إنّى و اثَنى عشر من وُلدى و أنتَ يا علىّ زرّ الأرض» ۱ به چهارده معصوم اشاره دارد نه صرفا ائمه دوازده گانه. همچنين برخى از اين روايات با توجه به نقل هاى سالم ديگرى كه از آنها در ساير كتب حديثى وجود دارد، ظاهرا از لحاظ متنى دچار تحريف و تصحيف شده اند؛ مثلاً شيخ مفيد روايت پيشين را از كلينى اين گونه نقل كرده است: «... كلّهم مُحَدَّثٌ، على بنُ أبى طالب و أحَدَ عَشَرَ مِن وُلدِه...» ۲ كه صراحت در دوازده امام دارد.
3. روايات حاكى از وقوع تحريف در قرآن: مانند: على بنُ الحَكَمِ عَن هشام بن سالمٍ عن أبى عبدِاللّه عليه السلام قال: إنَّ القرآنَ الذى جاء به جبرئيلُ إلى محمد صلى الله عليه و آله سبعةُ عَشَرَ ألفَ آيةٍ. ۳
هشام بن سالم از امام صادق عليه السلام نقل كرده كه فرمود: قرآنى كه جبرئيل براى محمد صلى الله عليه و آله آورده هفده هزار آيه بوده است با توجه به اين كه تعداد آيات موجود در مصحف طبق شمارش هاى مشهور شش هزار و اندى مى باشد، ۴ عدد هفده هزار آيه را نمى توان پذيرفت لذا اين روايت به شكل موجود قابل قبول نيست، ليكن برخى از محققان بر آن اند كه «عشر» در روايت مذكور زائد است، چنان كه مرحوم فيض كاشانى نيز در وافى روايت را با تعبير «سبعة آلاف آية» يعنى بدون كلمه «عشر» نقل كرده ۵ كه به عدد تقريبى هفت هزار آيه نزديك است. ۶

1.الكافى، ج ۱، ص ۱۷۶.

2.الإرشاد، ج ۲، ص ۳۴۷.

3.الكافى، ج ۲، ص ۶۳۴، ح ۲۸.

4.شمارش مشهور آيات ۶۲۳۶ آيه است.

5.الوافى، ج ۲، ص ۲۷۴.

6.براى توضيح بيشتر درباره روايات ضعيف المتن در كافى رجوع كنيد به: زين العابدين قربانى، علم حديث و نقش آن در شناخت و تهذيب حديث، ص ۲۸۲ـ۳۱۴.

صفحه از 422