391
مباني شناخت

تلاش همه انبياى الهى و رهروان راستين آنان اين بوده است كه چراغ را در درون جان و روان انسان بيفروزند تا انسان ، هستى را آن گونه كه هست ، ببيند و راه زندگى را آن گونه كه شايسته است ، انتخاب كند .
قرآن كريم مقايسه جالبى دارد ، در مورد كسانى كه چراغ بصيرت در جان دارند و كسانى كه فاقد اين چراغ هستند و انديشه آنان در تاريكى معنوى است ، مى فرمايد :
«أَوَ مَن كَانَ مَيْتًا فَأَحْيَيْنَـهُ وَجَعَلْنَا لَهُ نُورًا يَمْشِى بِهِ فِى النَّاسِ كَمَن مَّثَلُهُ فِى الظُّـلُمَـتِ لَيْسَ بِخَارِجٍ مِّنْهَا . 1
آيا كسى كه مرده بود و ما او را زنده كرديم و براى او نورى قرار داديم كه در پرتو آن در جامعه حركت مى كند ، همانند كسى است كه در تاريكى هاست و از آن بيرون شدنى نيست؟»
.
يعنى مردم دو دسته اند : دسته اول كسانى كه از زندگى حيوانى عبور كرده ، به حيات انسانى رسيده اند و دسته دوم كسانى كه فاقد حيات انسانى هستند .
كسانى كه به زندگى انسانى رسيده اند ، داراى نورانيت و روشن بينى الهى ويژه اى هستند كه مى دانند چگونه بايد زندگى كنند . به عكس كسانى كه فاقد حيات انسانى هستند ، انديشه آنان در تاريكى مطلق است و به دليل اين كه حقيقت را نمى بينند ، نمى دانند راه رشد و سعادت چيست و چگونه بايد زندگى كنند؟ امام زين العابدين عليه السلام در دعايى مى فرمايد :
وَهَبْ لِى نُورا أمشِى بِهِ فِى النّاسِ ، وَ أهتَدِى بِهِ فِى الظُّلُماتِ ، و أستَضِى ءُ بِهِ مِنَ الشَّكِّ و الشُّبُهاتِ. 2 خدايا! نورى به من ببخش كه در پرتو آن در جامعه حركت كنم و در تاريكى ها

1.انعام : آيه ۱۲۳ .

2.الصحيفة السجّادية : ص ۹۵ دعاى ۲۲ .


مباني شناخت
390

فَتُظلَمُ قُلُوبُهُم. 1 اى ابا خالد ! به خدا سوگند كه نور امام در دل هاى افراد با ايمان ، قطعا روشن تر از نور خورشيد روشنگر در روز است. وامامان ، به خدا سوگند ، دل هاى مردم با ايمان را روشن مى كنند. و خداوند نور آنان را از كسانى كه بخواهد مى پوشاند و در نتيجه دل هاى ايشان تاريك مى شود.
استفاده و استضائه از چراغ وجود امام ، يافتن راه تكامل در پرتو انوار هدايت او و رهروىِ راهى است كه او رفته تا به قله كمال رسيده است .
به عبارت ديگر ، امام كسى است كه با قرار گرفتن در اوج قله تكامل انسانيت ، چراغ رهروان راه كمال شده است و هر كس بخواهد از اين چراغ پرتو بگيرد و كامل شود ، بايد از راهى برود كه او رفته است . و اين جاست كه «خط امام» مطرح مى شود . خط امام ، يعنى خط كسى كه وحى در وجود او عينيت يافته است و لذا خط و راه او راه وحى و راه كمال است . و هر كس بخواهد در اين راه حركت كند و منحرف نشود بايد دنبال امام حركت كند . از اين رو از امام به «صراط» و «سبيل» يعنى راه تعبير شده است . در دعاى ندبه ، پس از اشاره به آياتى در مورد امامتِ خاندان رسالت به اين نتيجه مى رسد كه : فَكانُوا هُمُ السَّبِيلَ إلَيكَ و المَسلَكَ إلى رِضوانِكَ؛ يعنى : خدايا ! امامان از خاندان رسالت ، راه به سوى تو و طريق رسيدن به رضاى تو بودند .

چراغ بصيرت

بصيرت ، روشنايى و نور خاصى است كه در نتيجه استضائه از چراغ وحى و امام در عمق جان انسان پديد مى آيد . به عبارت ديگر ، چراغ وحى و چراغ وجود امام ، مقدمه روشن شدن چراغ بصيرت در عمق وجود انسان هستند .

1.الكافى : ج ۱ ص ۱۹۴ ح ۱ .

  • نام منبع :
    مباني شناخت
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1388
    نوبت چاپ :
    دوم
تعداد بازدید : 481319
صفحه از 484
پرینت  ارسال به