مصاحبه با آية اللّه‏ العظمى ناصر مكارم شيرازى - صفحه 248

گروهى عقيده دارند كه بسيار بعيد است كلينى ، با اين كه در آن زمان زندگى مى كرده ، در تنظيم اين احاديث ، هيچ ارتباطى با آن ناحيه مقدسه نداشته است . كسى كه تا حدّى ، در به رويش باز است و به وسيله سُفرا ، مى تواند ارتباطى با امام زمان عليه السلام داشته باشد ، آيا مى توان باور كرد كه هيچ گونه رابطه اى در كار نبوده است؟ اين نظر (عدم ارتباط) بسيار ضعيف است . لذا اين احتمال ، يك بهاى مضاعفى بر كتاب الكافى داده است .
ايشان مقدّمه اى تقريبا هفت ـ هشت صفحه اى براى كتابش نوشته ، كه آن را اجمالاً پيش از اين ، ديده بودم ؛ ولى اخيرا از اوّل تا آخرش را مطالعه كردم . اين مقدمه ، خيلى حساب شده است ؛ نشان از علوّ فكر و احاطه ايشان بر مسائل و احساس نياز به چنين كتابى در آن عصر دارد . اين مقدمه ، اديبانه و پر معناست و پيشنهاد مى كنم كه به دقّت ، تجزيه و تحليل شود ؛ چرا كه مى توان چيزهاى تازه اى از آن استخراج كرد . نديدم كسى دنبال آن برود ؛ شايد شما انجام داده باشيد!

حجة الإسلام والمسلمين رحمان ستايش : مرحوم ميرداماد ، در كتاب «الرواشح السماوية» و همچنين ملاصالح مازندرانى، مقدمه «الكافى» را شرح داده اند ؛ ولى به فارسى سليس نيست .

بله ، ولى مى شود مسائل جديد تاريخى و اعتقادى از آن استخراج كرد و مى طلبد كه پژوهش كنند و با ديدن شرح ملّا صالح و ميرداماد ، مقاله خوبى ارائه دهند .
از ويژگى هاى ديگر كلينى ، اين است كه به «اسناد» خيلى اهميت مى دهد ، در حالى كه بعضى از بزرگان ، اسناد را حذف مى كردند . مثلاً تحف العقول ، كتابى است با روايات بسيار جالب و جاذب ؛ امّا تمام اسناد آن حذف شده است ؛ ولى كلينى ، اسناد را چه متعدّد و چه واحد ، با دقت آورده است و البته روايت ، اگر سند داشته باشند ، اعتبار ديگرى پيدا مى كنند .
از ديگر امتيازات ايشان ، كثرت اساتيد است . كلينى ، 36 استاد و كمتر از آن ،

صفحه از 255