مناظره امام رضا و دانشمندان اديان‏ - بخش دوم

مناظره امام رضا و دانشمندان اديان‏ - بخش دوم

شنيده‏ايد كه مأمون‏ شيوه مبارزه با رهبران شيعه را تغيير داد . پدر وخاندان جنايتكارش ، امامان شيعه ومسلمانان آگاه و باتعهد را تحت سخت‏ترين شرايط قرار داده بودند وبا انواع شكنجه‏ها از بين مى‏بردند . واكنش طبيعى اين سختگيرى‏ها، جامعه اسلامى را آماده انفجار كرده بود .

گُم شدنِ انجيلِ اوّل و پى آمدهاى آن‏

امام عليه السلام : ببينم، وقتى انجيل اوّل را از دست داديد، آن را نزد كه، يافتيد ؟ و انجيل موجود را چه كسى براى شما آورد ؟

جاثليق : ما بيش از يك روز ، انجيل را گم نكرديم، تا اين‏كه به وسيله يوحنّا و «متّى» تازه و نو به دست ما رسيد .

امام عليه السلام : چه قدر شناخت تو نسبت به انجيل و دانشمندان آن ، ناقص است! اگر چنين بود كه تو مى‏گويى ، معنا نداشت كه شما درباره انجيل دچار آن همه اختلاف شويد .

وقتى انجيل اوّل مفقود شد، نصارا نزد دانشمندان خود جمع شدند و گفتند : عيسى بن مريم كشته شد و انجيل ، مفقود گرديد، و شما دانشمند هستيد . نزد شما چيست ؟

الوقا و مرقابوس ، به آنها گفتند : انجيل در سينه ماست و ما آن را در روزهاى شنبه، بخش بخش، براى شما بيان مى‏كنيم . از اين جهت اندوهناك نباشيد و كنيسه‏ها را خالى نكنيد، كه ما به ترتيبى كه گفته شد ، آن را براى شما مى‏خوانيم تا تمام آن را جمع كنيم .

پس از اين مذاكرات ، الوقا و مرقابوس و يوحنّا و متّى نشستند و انجيل فعلى را به وجود آوردند، و اين چهار نفر ، شاگرد شاگردان عيسى بودند . فهميدى ؟[۱].

جاثليق : اين مطلب را تاكنون نمى‏دانستم و اكنون فهميدم، و پايه شناخت شما نسبت به انجيل برايم معلوم گرديد، و چيزهايى شنيدم كه قلبم به حق بودن آنها گواهى مى‏دهد، و بينشم فزونى يافت .

امام عليه السلام : گواهى اين چهار نفر ، نزد تو چگونه است؟

جاثليق : گواهى آنها نافذ است . اينان دانشمندان انجيل‏اند، و به هر چه گواهى دهند ، حق است .

امام عليه السلام رو به اهل مجلس كرد و فرمود : بر او گواه باشيد .

گفتند : گواهيم .

امام عليه السلام سپس به جاثليق فرمود :

سوگند به پسر و مادرش! آيا مى‏دانى كه :

تبار عيسى عليه السلام‏

مَتّى‏ گفته : مسيح ، فرزند داوود فرزند ابراهيم فرزند اسحاق فرزند يعقوب فرزند يهودا فرزند حضرون است ؟

و مرقابوس درباره نسب عيسى گفته كه او كلمه خداست كه خداوند او را در كالبد آدمى قرار داده و انسان گرديده است؟

و الوقا گفته كه عيسى بن مريم و مادرش دو نفر انسان بودند از گوشت و خونى كه روح القدس در آنها داخل شده است؟

پيشگويى عيسى عليه السلام از نبوّت خاتم پيامبران‏

سپس تو مى‏گويى كه از گواهى عيسى بر خويش ، اين است : «به حق به شما مى‏گويم - اى گروه حواريّين - به آسمانْ بالا نمى‏رود ، مگر آن‏كه از آسمانْ پايين آمده، جز سوار شونده بر شتر، خاتم پيامبران ، كه به آسمان مى‏رود و پايين مى‏آيد » .

درباره اين سخن چه مى‏گويى ؟جاثليق : اين ، سخن عيسى است . منكِر نيستم .

امام عليه السلام : در مورد گواهى الوقا و مرقابوس و متّى درباره نسب عيسى ، چه نظرى دارى ؟

جاثليق : آنها بر عيسى دروغ بسته‏اند .

امام عليه السلام : مردم! آيا او هم‏اكنون ، آنها را ستايش نكرد و گواهى نداد كه آنها از دانشمندان انجيل اند و گفته آنها حق است ؟

جاثليق : اى دانشمند مسلمانان! دوست دارم كه مرا در مورد اينان عفو فرمايى .

امام عليه السلام : بسيار خوب! هر چه مى‏خواهى ، بپرس‏ .

اعتراف جاثليق به شكست !

جاثليق : ديگرى از شما سؤال كند . نه! سوگند به مسيح كه در ميان دانشمندان مسلمان ، مانند تو نيست .

مناظره امام عليه السلام و رأس الجالوت‏

در اين‏جا امام رو به رأس الجالوت‏[۲]كرد و فرمود : تو از من سؤال مى‏كنى ، يا من سؤال كنم؟

رأس الجالوت : من ، سؤال مى‏كنم . با كدام دليل ، نبوّت محمّد را ثابت مى‏كنى ؟

امام عليه السلام : موسى بن عمران، عيسى بن مريم و داوود نماينده خدا در زمين ، به رسالت او گواهى داده‏اند .

رأس الجالوت : گواهى موسى را بر رسالت او ثابت كن .

گواهى موسى عليه السلام بر نبوّت محمّد صلى اللَّه عليه وآله‏

امام عليه السلام : مى‏دانى كه موسى به بنى‏اسرائيل فرمود كه : «به طور حتم ، پيامبرى از برادران شما براى شما مبعوث مى‏شود . حتماً او را تصديق كنيد [ و ]سخن او را بشنويد » .

آيا براى بنى‏اسرائيل برادرانى جز فرزندان اسماعيل مى‏دانى ؟

رأس الجالوت : مطلبى را كه نقل كرديد، گفته موسى است و ما آن را انكار نمى‏كنيم .

امام عليه السلام : آيا از برادران بنى‏اسرائيل ، پيامبرى جز محمّد براى شما آمده است ؟

رأس الجالوت : نه .

امام عليه السلام : آيا آنچه گفتم ، صحيح نيست و نبوّت محمّد را اثبات نمى‏كند؟

رأس الجالوت : چرا ؛ ولى دوست دارم صحّت آن را به وسيله تورات تأييد كنيد ؟

نبوّت محمّد صلى اللَّه عليه وآله در تورات‏

امام عليه السلام : آيا نمى‏پذيرى كه تورات به شما مى‏گويد : «روشنايى، از كوه طور سينا آمد ؛ از كوه ساعير بر ما پرتو افكند و از كوه فاران بر ما آشكار شد »؟

رأس الجالوت : اين كلمات در تورات هست ؛ ولى مقصود از آنها را نمى‏دانم .

امام عليه السلام : من ، مقصود آن را بيان مى‏كنم :

مقصود از جمله «روشنايى ، از طور سينا آمد» ، مطالبى است كه خداوند به عنوان وحى به موسى بر كوه طور نازل فرمود .

و مقصود از ساعير در جمله «از كوه ساعير بر مردم پرتو افكند» ، كوهى است كه خدا بر آن به عيسى وحى مى‏نمود .

و مقصود از فاران در جمله «از كوه فاران بر ما آشكار شد» ، كوهى است از كوه‏هاى مكه كه فاصله بين آن و مكه ، مسافت يك روز راه است .

و شعياى پيامبر ، در مطالبى كه تو و يارانت آن را جزو تورات مى‏دانيد ، گفته : «دو سوار ديدم كه زمين براى آنها روشن شده بود : يكى سوار بر درازگوش و ديگرى سوار بر شتر» .

مقصود از «سوار بر درازگوش» و «سوار بر شتر» چيست ؟

رأس الجالوت : نمى‏دانم . شما بفرماييد .

امام عليه السلام : مقصود از اوّلى عيسى، و دومى محمّد است . آيا انكار مى‏كنى كه اين ، جزو تورات است ؟

رأس الجالوت : نه .

امام عليه السلام : «حيقوق پيامبر» را مى‏شناسى ؟

رأس الجالوت : آرى ، مى‏شناسم .

پيشگويى حَيَقوق از نبوّت محمّد صلى اللَّه عليه وآله‏

امام عليه السلام : او گفته و كتاب شما به آن گواهى مى‏دهد كه : «خداوند از كوه فاران ، سخنى روشنگر آورد و آسمان‏ها از تسبيح احمد و پيروانش پر شد . او لشكر خود را در دريا حمل مى‏كند ، چنان‏كه در صحرا حمل مى‏كند . براى ما كتاب نو مى‏آورد ، بعد از خراب شدن بيت المقدس » .

مقصودش از كتاب، قرآن است . آيا اين مطلب را مى‏دانى و به آن معتقدى ؟

رأس الجالوت : حيقوق پيامبر، اين مطلب را گفته و ما منكِر نيستيم .

پيشگويى داوود از نبوّت محمّد صلى اللَّه عليه وآله‏

امام عليه السلام : داوود در زبور گفته و تو آن را مى‏خوانى كه : «خدايا! به پا دارنده سنّت پس از فترت را مبعوث كن » .

آيا جز محمّد پيامبرى را مى‏شناسى كه چنين كارى را انجام داده باشد؟

رأس الجالوت : اين گفته داوود را قبول داريم و انكار نمى‏كنيم ؛ ولى مقصودش از اين سخن ، عيسى بوده است .

امام عليه السلام : نفهميدى ؛ زيرا عيسى با سنّت پيش از خود ، مخالفت نكرد و با سنّت تورات ، موافق بود تا هنگامى‏كه خدا او را به سوى خود بالا برد .

و در انجيل نوشته : «و او سنگينى‏ها را سبك مى‏كند و هر چيز را براى شما توضيح مى‏دهد و او به من گواهى مى‏دهد ، همان‏طور كه من به او گواهى دادم . من براى شما مثل‏ها آوردم و او توضيح آنها را براى شما خواهد آورد» .

آيا معتقدى كه اين مطلب در انجيل هست ؟

رأس الجالوت : آرى ، انكار نمى‏كنم .

معجزات موسى عليه السلام‏

امام عليه السلام : درباره پيامبرت موسى ، سؤالى از تو دارم ؟

رأس الجالوت : بپرس .

امام عليه السلام : دليلى كه نبوّت موسى را ثابت مى‏كند ، چيست ؟

رأس الجالوت : معجزاتى آورد كه هيچ يك از انبياى پيش از او نياورده است .

امام عليه السلام : مانند چه ؟

رأس الجالوت : مانند : شكافتن دريا، تبديل كردن عصا به مار زنده و معجزات ديگرى كه هيچ‏كس نمى‏تواند مانند آن را بياورد .

امام عليه السلام : درست مى‏گويى . هيچ‏كس از مردم عادى ، كارهايى را كه موسى انجام مى‏داد ، نمى‏تواند انجام دهد ؛ ولى اگر شخص ديگرى ادّعاى نبوّت كند و معجزاتى هم داشته باشد، آيا بر شما لازم نيست كه او را تصديق كنيد ؟

رأس الجالوت : نه، مگر اين‏كه او هم معجزاتى مانند موسى داشته باشد .

امام عليه السلام : بنابراين چگونه شما به انبياى پيش از موسى اعتقاد داريد، در صورتى‏كه آنها معجزات موسى را نداشتند ؟

رأس الجالوت : لازم نيست معجزاتشان عين معجزات موسى باشد . همين مقدار كه معجزه داشته باشند ، براى تصديق نبوّتشان كافى است .

معجزات عيسى عليه السلام‏

امام عليه السلام : بنابراين ، چرا شما به نبوّت عيسى ايمان نمى‏آوريد . او هم معجزه داشت : مرده را زنده مى‏كرد، كور و پيس را شفا مى‏داد، و از گِلْ مجسمه مى‏ساخت و در آن مى‏دميد و آن به صورت پرنده‏اى زنده در مى‏آمد ؟

رأس الجالوت : اينها همه نقل قول است . ما كه زمان عيسى نبوده‏ايم تا ببينيم اين كارها را انجام داده يا نه !

امام عليه السلام : مگر زمان موسى بوده‏اى و معجزات او را ديده‏اى؟ آيا اين طور نيست كه در مورد موسى نيز تنها اخبار افراد مورد اطمينان از ياران موسى ، معجزات او را ثابت مى‏كند ؟

رأس الجالوت : چرا، همين طور است .

امام عليه السلام : در مورد عيسى هم مانند موسى خبرهاى متواتر و قطعى به شما رسيده كه عيسى چه كارهايى را انجام داده است . پس چه‏طور موسى را تصديق مى‏كنيد ؛ ولى عيسى را نه ؟

دانشمند يهودى در پاسخ فرو ماند .

معجزات محمّد صلى اللَّه عليه وآله‏

امام ادامه داد و فرمود : در مورد محمّد صلى اللَّه عليه وآله و هر پيامبرى كه خداوند بر انگيخته نيز مطلب همين طور است .

يكى از معجزات محمد صلى اللَّه عليه وآله اين است كه او يتيم ، بينوا، چوپان و كارگر بود و نوشتن نمى‏دانست و كلاس درس نديده بود و با اين وصف ، پس از بعثت ، قرآنى آورد كه در آن داستان‏هاى پيامبران و اخبار آنها كلمه به كلمه نقل شده و خبرهاى پيشينيان و آيندگان تا قيامت در آن درج گرديده است .

علاوه بر اين ، او رازهاى مردم را بازگو مى‏كرد و به آنچه در خانه‏هايشان بود ، خبر مى‏داد و معجزات بى شمار ديگر داشت‏ .

رأس الجالوت : معجزات عيسى و محمّد، براى ما ثابت نشده و از اين لحاظ ، ما نمى‏توانيم رسالت آنها را تصديق كنيم .

امام عليه السلام : يعنى مى‏خواهى بگويى اينهايى كه معجزات عيسى و محمّد را نقل مى‏كنند ، دروغگو هستند ؛ ولى آنهايى كه معجزات موسى را نقل كرده‏اند ، راستگويند ؟

درماندگى رأس الجالوت !

دانشمند يهودى پاسخى نداشت .

مناظره امام عليه السلام و بزرگ زردشتيان‏

سپس بزرگ زردشتيان به گفتگوى با امام دعوت شد .

امام عليه السلام از او پرسيد : دليل تو بر نبوّت زردشت چيست ؟


[۱]در اين باره، ر. ك : أنيس الأعلام ، ج ۲ ، ص ۶۱ .

[۲]بزرگ عالمان (روحانيون) يهود .