هزار حدیث در یکصد موضوع 02 - صفحه 19

19 ـ شيعه

1

امام على عليه‏السلام:

۰.شيعَتُنَا الْمُتَباذِلونَ فى وِلايَتِنا، اَلْمُتَحابّونَ فى مَوَدَّتِنا اَلْمُتَزاوِرونَ فى اِحياءِ اَمْرِنا اَلَّذينَ اِنْ غَضِبوا لَمْ يَظْلِموا وَ اِنْ رَضوا لَمْ يُسْرِفوا، بَرَكَةٌ عَلى مَنْ جاوَروا سِلْمٌ لِمَنْ خالَطوا؛۱

۰.شيعيان ما كسانى‏اند كه در راه ولايت ما بذل و بخشش مى‏كنند، در راه دوستى ما به يكديگر محبت مى‏نمايند، در راه زنده نگه داشتن امر و مكتب ما به ديدار هم مى‏روند. چون خشميگين شوند، ظلم نمى‏كنند و چون راضى شوند، زياده روى نمى‏كنند، براى همسايگانشان مايه بركت‏اند و نسبت به هم‏نشينان خود در صلح و آرامش‏اند.

2

امام باقر عليه‏السلام:

۰.ما شِيعَتُنا إلاّ مَنِ اتَّقى اللّه‏َ وأطاعَهُ، وما كانوا يُعرَفُونَ إلاّ بالتَّواضُعِ والتَّخَشُّعِ وأداءِ الأمانَةِ وكَثرَةِ ذِكرِ اللّه‏ِ ؛۲

۰.شيعه ما نيست مگر كسى كه از خدا بترسد و او را فرمان برد ؛ آنان جز با فروتنى و خاكسارى و امانتدارى و بسيارى ياد خدا شناخته نمى‏شوند.

3 امام صادق عليه‏السلام:

۰.شِيعَتُنا مَن قَدَّمَ مَا استُحسِنَ، وأمسَكَ مَا استُقبِحَ، وأظهَرَ الجَميلَ، وسارَعَ بالأمرِ الجَليلِ، رَغبَةً إلى رحمَةِ الجَليلِ، فذاكَ مِنّا وإلَينا ومَعَنا حيثُما كُنّا ؛۳

۰.شيعه ما كسى است كه نيكى مى‏كند و براى آخرتش پيش مى‏فرستد و از زشتكارى خوددارى مى‏كند، خوبى‏ها را آشكار مى‏سازد و از سرِ شوق به رحمت خداى بزرگ، به كارهاى سترگ مى‏شتابد ؛ پس، او از ماست و رو به سوى ما دارد و هر جا كه ما باشيم با ما خواهد بود.

4

امام صادق عليه‏السلام:

۰.إنّما شِيعَةُ عليٍّ مَن عَفَّ بَطنُهُ وفَرجُهُ، واشتَدَّ جِهادُهُ، وعَمِلَ لِخالِقِهِ، ورَجا ثَوابَهُ، وخافَ عِقابَهُ، فإذا رأيتَ اُولئكَ فاُولئكَ شِيعَةُ جعفرٍ ؛۴

۰.در حقيقت شيعه على كسى است كه عفّت بطن و فَرْج دارد، سختكوش است، براى آفريدگار خود كار مى‏كند، به پاداش او اميد دارد و از كيفرش بيمناك است ؛ هرگاه چنين افرادى را ديدى [بدان كه]آنان شيعه جعفرند.

5

امام باقر عليه‏السلام:

۰.ـ في صِفةِ الشِّيعَةِ ـ: إنّهُم حُصونٌ حَصينَةٌ، في صُدورٍ أمينَةٍ، وأحلامٌ رَزينَةٌ، لَيسُوا بِالمذايِيعِ البُذُرِ، ولا بالجُفاةِ المُرائينَ، رُهبانٌ باللَّيلِ اُسْدٌ بالنَّهارِ ؛۵

۰.ـ در بيان اوصاف شيعه ـ فرمود: آنان دژهايى استوارند، سينه‏هايشان امانتدار (راز نگهدار) است و انديشه‏هايشان درست و صائب. نه دهانْ لَق و سخن چينند و نه جفاكار و دورو، راهبان شب‏اند و شيران روز.

6

الكافي:

۰.عن أبي اسماعيل: قلت لأبي جعفر عليه‏السلام: جُعلتُ فِداكَ إنَّ الشّيعةَ عِندنا كَثير، فقالَ: هَل يَعطِفُ الغَنيُّ عَلَى الفَقيرِ، وهل يَتجاوَزُ المُحسِنُ عَنِ المُسِيءِ، ويَتَواسَونَ ؟ فقلتُ: لا، فقالَ عليه‏السلام: ليسَ هؤلاءِ شيعَةً، شيعَةُ مَن يَفعَلُ هذا ؛۶

۰.ـ به نقل از أبو اسماعيل ـ: به امام باقر عليه‏السلام عرض كردم: شيعه نزد ما فراوان است. حضرت فرمود: آيا توانگر به تهيدست توجه مى‏كند؟ و آيا نيكى كننده از كسى كه [در جواب خوبيش] به او بدى كرده گذشت مى‏كند؟ آيا به يكديگر كمك مالى مى‏دهند؟ عرض كردم: خير. فرمود: آنها شيعه نيستند، شيعه كسى است كه اين كارها را بكند.

7 امام صادق عليه‏السلام:

۰.يا شِيعَةَ آلِ محمّدٍ، إنّهُ لَيسَ مِنّا مَن لَم يَملِكْ نفسَهُ عِندَ الغَضَبِ، ولَم يُحسِنْ صُحبَةَ مَن صَحِبَهُ، ومُرافَقَةَ مَن رافَقَهُ، ومُصالَحَةَ مَن صالَحَهُ، ومُخالَفَةَ مَن خالَفَهُ ؛۷

۰.اى شيعيان آل محمّد! از ما نيست كسى كه در هنگام خشم خوددار نباشد و در برخورد با همنشين و همسفر خود و كسى كه با او دست آشتى داده، و آن كه با وى مخالف است، رفتارى نيكو در پيش نگيرد.

8

امام صادق عليه‏السلام:

۰.لَيسَ مِن شِيعَتِنا مَن يكونُ في مِصرٍ يكونُ فيهِ آلافٌ ويكونُ فِي المِصرِ أورَعَ مِنهُ ؛۸

۰.شيعه ما نيست كسى كه در شهرى چند هزار نفرى به سر برد و در آن شهر پارساتر از او وجود داشته باشد.

9

امام صادق عليه‏السلام:

۰.رَحِمَ اللّه‏ُ عَبدا حَبَّبَنا إلَى الناسِ ولَم يُبَغِّضْنا إلَيهِم، أما وَاللّه‏ِ لو يَروُونَ مَحاسِنَ كلامِنا لَكانوا بِهِ أعَزَّ، ومَا استَطاعَ أحَدٌ أن يَتَعَلَّقَ علَيهِم بشيءٍ، ولكنَّ أحَدَهُم يَسمَعُ الكَلِمَةَ فَيَحُطُّ إلَيها عَشْرا ؛۹

۰.رحمت خدا بر آن بنده‏اى باد كه ما را محبوب مردم گرداند و منفور آنان نكند. هان! به خدا سوگند، اگر سخنان زيباى ما را روايت مى‏كردند ارجمندتر بودند و هيچ كس نمى‏توانست به آنان وصله‏اى بچسباند ؛ اما يكى از آنان جمله‏اى [از ما] را مى‏شنود و ده جمله ديگر [از پيش خود] به آن اضافه مى‏كند.

10

امام صادق عليه‏السلام:

۰.مَعاشِرَ الشِّيعَةِ، كُونُوا لنا زَينا، ولا تَكُونُوا علَينا شَينا، قُولُوا لِلناسِ حُسنا، وَاحفَظُوا ألسِنَتَكُم، وكُفُّوها عنِ الفُضُولِ وقَبيحِ القَولِ ؛۱۰

۰.اى جماعت شيعه! مايه آبروى ما باشيد نه باعث بدنامى ما. سخنان خوب به مردم بگوييد، زبانهايتان را نگه داريد و آنها را از بيهوده‏گويى و سخنان زشت باز داريد.

1.۱. الكافى ۲/۲۳۶/۲۴.

2.۲. تحف العقول ۲۹۵.

3.۳. بحار الأنوار ۶۸/۱۶۹/۲۹.

4.۴. الكافى ۲/۲۳۳/۹.

5.۵. مشكاة الأنوار ص ۱۲۶/۲۹۲.

6.۶. الكافى ۲/۱۷۳/۱۱.

7.۷. تحف العقول ص ۳۸۰.

8.۸. بحار الأنوار ۶۸/۱۶۴/۱۳.

9.۹. الكافى ۸/۲۲۹/۲۹۳.

10.۱۰. الأمالى للصدوق ص ۳۲۷/۱۷.

صفحه از 102