115
حديث پژوهي جلد سوم

مطلب را انكار مى كنند و آن را نوعى اتهام به مسلمانان مى دانند .
به گمان ما ، نه كلّيت سخن مستشرقان پذيرفتنى است و نه از دفاع مطلق حديث پژوهان مى توان حمايت كرد ؛ بلكه بايد گفت : نقد متن ، پيشينه اى تاريخى دارد و تاريخش به عهد پيامبر خدا صلى الله عليه و آله بازمى گردد و پس از ايشان ، ائمّه عليهم السلام ، صحابه و يارانشان بدان اهتمام ورزيدند و در دورهاى بعد ، محدّثان و ديگر متفكّران اسلامى نيز بدان توجّه كردند ؛ لكن تمامى اين تلاش ها در حد و شأن نقد متن نبود ، چنان كه در تطبيق آن بر احاديث ، خلأهاى جدّى اى به چشم مى خورد.
براى بررسى دو ديدگاه فوق و نيز اثبات ادّعاى ياد شده ، نخست به نقل سخن خاورشناسان و روشن فكران مسلمان مى پردازيم و سپس به بررسى و نقد آن ، رو مى كنيم :
يكى از نقدها و ايرادهاى مستشرقان و برخى روشن فكران مسلمان بر محدّثان و عالمان دينى ، عدم اعتنا و اهتمام به نقد متن يا نقد داخلى است. آنان چنين وانمود مى كنند كه محدّثان و عالمان دين ، تنها بر سَنَد حديث مى نگرند و بدان معيار ، به درستى و نادرستى آن ، حكم مى كنند و از اين روست كه دانش رجال ، نزد آنان گسترش يافته و فربه شده است.
گُلدزيهر ( 1850 ـ 1921 م ) در كتاب العقيدة و الشريعة ، اين نكته را بيان مى كند كه نمى توان خطرى را كه پس از پيامبر صلى الله عليه و آله ايجاد شد ـ يعنى وضع حديث و نسبت دادن آن به پيامبر صلى الله عليه و آله و صحابه را ـ به آسانى روشن ساخت ؛ زيرا هر مذهب و فكرى ، خود را با چنين احاديثى تأييد مى كند ، و نيز نمى توان مذهب يا عقيده اى را يافت كه خود را با چنين احاديثى كه به ظاهر درست مى آيد ، پشتيبانى نكند. وى سپس مى نويسد :
و لم يستطع المسلمون أن يحفظوا هذا الخطر، و من أجل هذا وضع العلماء علماً خاصاً له قيمته، و هو علم نقد الحديث، لكى يفرقوا بين الصحيح و غير الصحيح من الأحاديث، إذا اعوزهم التوفيق بين الأقوال المتناقضة.


حديث پژوهي جلد سوم
114

الفاظ و مفاهيم حديث مى توان در باره صدور و عدم صدورش نظر داد ؟ آيا از طريق بررسى شخصيت راوى و ويژگى هاى فردى و معرفتى اش مى توان در باره احاديثش قضاوت نمود ؟ آيا مى توان بر اساس فضاهاى فرهنگى و اجتماعى و تناسب و عدم تناسب حديث با آن ، در باره صدورش داورى نمود ؟ اين قبيل بررسى ها در باره صدور ، همان است كه به نقد متن يا نقد محتوايى ، اشتهار يافته است.
آنچه در باره نقد متن بايد مورد پژوهش و مباحثات علمى قرار گيرد ، عبارت است از :
1 . پيشينه تاريخى نقد متن ؛
2 . اعتبار و حجيّت ؛
3 . ضوابط و قواعد ؛
4 . دايره استناد به نقد متن ( يعنى قبول يا رد حديث ) ؛
5 . مرجع تطبيق دهنده.
اينها مباحث پنج گانه اى است كه پرداخت بدانها تا اندازه اى ، حد و رسم اين مسئله و جايگاه و مكانش را در صدور حديث نشان مى دهد .
در اين نوشتار ، سه مبحث اوّل ، مورد تحقيق و بررسى قرار مى گيرد.

يك. پيشينه تاريخى نقد متن

در ابتدا ، اين پرسش مطرح مى شود كه : نقد متن براى ارزيابى صدور ، از چه زمانى نزد مسلمانانْ مقبول افتاده است ، ريشه اش به كجا برمى گردد و عوامل اهتمام مسلمانان بدان چيست ؟ آيا در دوره هاى نخست تاريخ اسلامى مى توان ردّ پايى برايش جست؟ اين پرسش ها با بررسى پيشينه و تاريخ اين موضوع ، پاسخ داده مى شوند .
مستشرقان و برخى از روشن فكران مسلمان ، به عدم اعتناى مسلمانان به نقد متن ، باور دارند و آن را به عنوان ايراد و خرده اى بر مسلمانان به حساب مى آورند. در مقابل ، پژوهشگران حديث شناس ـ كه به تأليف در اين زمينه دست زده اند ـ ، به شدّت ، اين

  • نام منبع :
    حديث پژوهي جلد سوم
    تعداد جلد :
    3
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1389
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 250391
صفحه از 399
پرینت  ارسال به