143
حديث پژوهي جلد سوم

عرض ، سيره امامان ، و تقرير آنان ، شاهد بر اين تأييد است ؛ بلكه مى توان بالاتر از اين را ادعا كرد و آن اين كه روايات عرض ، ارشاد به اين سيره عقلايى بوده و مبنا و معيار ، همين فهم و روش عقلايى است. بنا بر اين ، نمى توان در نقد متن به همان مواردى بسنده كرد كه در روايات عرض ، بر آن تأكيد شده است ؛ بلكه با كاويدن روش عقلا مى توان به مصاديق و قواعد ديگرى دست يافت. عمل و رفتار متفكّران اسلامى در طول تاريخ نيز گواه اين برداشت از روايات عرض است ؛ زيرا در روايات عرض ، جز چند مورد ، از قبيل : عرض بر قرآن ، عرض بر سنّت قطعى و... مورد تأكيد قرار نگرفته است. تعميم اين مصاديق به موارد ديگر ، كه تا بيست و شش مورد نيز مى رسد ـ چنان كه در بحث آتى خواهيم ديد ـ ، گواه اين امر است كه ايشان ملاك را در نقد متن ، سيره عقلا دانسته و خواسته اند با كاويدن آن ، به قواعد و اصول بيشتر دست يابند و بدين جهت ، از شش مورد شمارش شده در احاديث ، به بيست و شش مورد رسيده اند.
در حقيقت ، روايات عرض ، نسبت به نقد متن ، مانند روايات و آيات حجّيت خبر ، نسبت به خبر واحد است كه امروزه اصوليان و مجتهدان ، دليل واقعى حجّيت خبر واحد را سيره عقلا مى دانند و همه آيات و روايات را ارشاد به حكم عقلايى مى شمارند و با تحليل سيره عقلا ، دايره حجّيت خبر را توسعه مى دهند و انحصار حجّيت را از حجّيت در حكم به موضوعات نيز تعميم مى دهند.

سه. قواعد و ضوابط نقد متن

مهم ترين مسئله پس از فراغ از اعتبار و حجّيت نقد متن ، دستيابى به قواعد و ضوابط اعمال اين روش است. در عمر طولانىِ اين مسئله نزد مسلمانان ، اصول و قواعد متعدّدى مطرح شده كه از چند مورد طرح شده در روايات ، تا رقم هاى نزديك به سى مورد ، به چشم مى خورد. در اين جا نخست ، اشاره اى به اين پيشينه شده و سپس به تحليل و بررسى آن اهتمام مى شود.


حديث پژوهي جلد سوم
142

اصطلاحى ، تقرير معصومْ شاهد و دليل بر اين امر است. شواهدى نيز بر اين موضوع اقامه شد.
اين سه دليل كه تا اين جا آورديم ، در واقع ، عبارت اند از : قول ، فعل و تقرير معصوم.

د . سيره متفكّران اسلامى از آغاز تاكنون

بى ترديد ، سيره عالمان و متفكّران ، اگر به عصر حضور ، متصل باشد ـ كه در اين مسئله چنين است ـ ، مى تواند شاهد و گواه بر اعتبار و حجّيت نقد متن باشد.
پيش از اين ، سخن محدّثان ، اصوليان ، عالمان دراية الحديث و ديگر متفكّران را از قرن هاى دوم تا عصر حاضر ، شاهد آورديم كه همه آنان در قول و عمل ، بر نقد متن تأكيد داشتند.

ه . سيره عقلا

مهم ترين دليل بر حجّيت و اعتبار نقد متن ، سيره و روش عقلا از هر مسلك و مرام در ارزيابى متون ، نوشته ها ، اسناد ، قراردادها و ساير مكتوبات است. آنان قطعاً به سنجش و ارزيابى مى پردازند و از آنچه ما علم رجال مى ناميم ، كمتر استفاده مى كنند ؛ بلكه غالباً بر معيارهاى سنجش محتوايى ، توجّه و اهتمام دارند. اگر با اشعار منسوب به يك شاعر ، روبه رو مى شوند ، از بررسى سبك ادبى و شعر او موارد مشكوك را داورى مى كنند. اگر با سندى تاريخى مواجه مى شوند ، به ارزيابى شواهد و قراين آن روزگار و نشانه هاى فرهنگى و اجتماعى رو مى كنند. امروزه ، رواج و اعتبار باستان شناسى به طور عمده ، براى بررسى و ارزيابى تاريخ گذشته است. همچنين تأليف كتاب هايى در زمينه روش تحقيق در تاريخ ، نشان دهنده اين امر عقلايى است. ۱
اين سيره ، توسّط پيشوايان دينى رد نشده ؛ بلكه مورد تأييد قرار گرفته است. روايات

1.ر. ك به : حديث پژوهى ، ج ۱ ، ص ۱۳۰ ؛ پژوهش و حوزه ، ش ۱۳ ـ ۱۴ ، ص ۲۸۶ ، مقاله «كتاب شناسى روش تحقيق در تاريخ» و ص ۳۰۹ ، مقاله «گزيده كتاب شناسى تحليل روش تحقيق در تاريخ» .

  • نام منبع :
    حديث پژوهي جلد سوم
    تعداد جلد :
    3
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1389
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 249567
صفحه از 399
پرینت  ارسال به