شرح احادیث اخلاقی پیامبر اکرم(ص)

زهد و آثار آن

قال رسولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله:

«الزُّهْدُ فی الدُّنْیا قَصْرُ الأمَلِ، وَ شُکْرُ کُلِّ نِعْمَةٍ، وَ الوَرَعُ عَنْ کُلِّ ما حرَّمَ اللَّهُ». [۱]

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می‌فرماید: «حقیقت زهد در دنیا سه چیز است:
۱. کوتاهی آرزوها.
۲. شکر نعمت‌های الهی.
۳. اجتناب از آنچه که خدا حرام کرده».

شرح:

زهد به معنای بی اعتنایی به دنیا و ترک وابستگی‌ها و در مقابل رغبت به معنای علاقه به دنیا و دنیاپرستی است و کسی که اسیر دنیاست راغب است، پس زهد به معنای فقر و اعراض از نعمتهای الهی نیست بلکه ممکن است کسی غرق در نعمت و زاهد باشد وکسی هم فاقد نعمت و راغب باشد، به عنوان مثال از تمام دنیا یک پیراهن کرباس دارد ولی وابسته آن است که اگر از دست بدهد، فریادش بلند می‌شود؛ این شخص راغب است.
در حدیث فوق حضرت زهد را در سه جمله خلاصه کرده است:
۱. کوتاهی آرزوها؛ یعنی زاهد آرزوی دور و دراز ندارد، چون باعث فراموشی آخرت می‌شود.
۲. شکر نعمت؛ یعنی زاهد نعمتهای خدا، مثل چشم، گوش، سلامتی، جوانی، ثروت و غیره را در جایش مصرف می‌کند.
۳. ورع؛ یعنی زاهد از هر چه خدا حرام کرده دوری می‌کند.

آثار زهد:

در حدیثی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله درباره آثار زهد می‌فرماید:
«وَ مَنْ زَهِدَ فی الدُّنیا أثْبَتَ اللَّهُ الحِکْمَةَ فی قَلْبِهِ وَ أنْطَقَ بِها لِسانَهُ وَبَصَّرَهُ عیوبَ الدُّنْیا داءَها وَ دَواءَها وَ اخْرَجُه مِنَ الدُّنیا سالِماً إلی دارِ القَرارِ
».[۲]
در این حدیث چهار ویژگی برای زهد در دنیا بیان شده است:
۱. نورانیّت قلب، به طوری که حکمت در قلب ثابت می‌شود.
۲. زبان انسان به حکمت گویا می‌شود.
۳. انسان عیوب دنیا را دیده و دردها و درمانها را مشاهده می‌کند.
۴. از دنیا سالم به سوی آخرت می‌رود.
بزرگترین مشکل در شناخت حقایق؛ پوشیده در حجاب بودن آنهاست؛ حق آشکار است ولی مشکل وجود حجابهاست و قسمت عمده این حجابها در دنیاپرستی خلاصه می‌شود؛ و حبّ مال، فرزند، مقام، شهوت و ... حبهای دنیایی هستند که در انسان وجود دارد. بنابراین اگر حبّ دنیا از قلب بیرون رود، حجابها از بین می‌رود و انسان می‌تواند حقایق را ببیند.
زهد در دنیا به معنای بی‌اعتنایی به دنیاست که باعث می‌شود این حجاب‌ها برداشته شده و این آثار چهارگانه در انسان حاصل شود.
درباره حبّ دنیا تشبیهات مختلفی شده است به عنوان مثال گاهی حبّ دنیا را به گرد و غبار تشبیه می‌کنند، چون گاهی با وجود اینکه چشم سالم است و راه پیدا است، گرد و غبار اجازه نمی‌دهد که انسان راه را ببیند.

شاعر می‌گوید:
جمال یار ندارد حجاب و پرده ولی‌غبار ره بنشان تا نظر توانی کرد
خدا اظهر الاشیاء است و ظاهرتر از خدا در عالم هستی چیزی نیست ولی حجابها اجازه نمی‌دهد که انسان خدا را مشاهده کند. قرآن می‌فرماید:
« «لَقَدْ کُنْتَ فِی غَفْلَةٍ مِّنْ هَذَا فَکَشَفْنَا عَنْکَ غِطَاءَکَ فَبَصَرُکَ الْیَوْمَ حَدِیدٌ»؛ در روز قیامت به انسان خطاب می‌شود: تو از این صحنه غافل بودی، و ما پرده را از چشم تو کنار زدیم، و امروز چشمت کاملًا بینا به حقایق شده است».[۳]
آری پرده‌های جهان مادّه، آمال و آرزوها، عشق و علاقه به دنیا، زن و فرزند و مال و مقام، هوسهای سرکش و حسادتها، به تو اجازه نداد که امروز را از همان زمان بنگری، امروز گرد و غبار غفلت فرو نشسته، حجابها کنار رفته، پرده‌های شهوات و آمال و آرزوها دریده شده، چرا که امروز «یوم البروز» و «یوم الشهود» و «یوم تبلی السرائر» است.
لحظه‌های آخر عمر، انسان چشم برزخی می‌یابد و خیلی چیزها را می‌بیند.
سعی کنیم این حجابها را به حدّاقل برسانیم تا آنچه دیگران نمی‌بینند ما ببینیم و بدانیم.


[۱]تحف العقول، حکمت ۱۷۶.

[۲]بحارالانوار، ج ۷۴، ص ۱۶۱، ح ۱۷۴.

[۳]ق، آیه ۲۲.