167
در پرتوِ حديث

مسرور كردن مخاطب و همراهان خويش است و همين گونه است كسى كه مردى تنبل را ، به ريشخند و استهزا ، چالاك مى نامد و معلمى كه دانش آموز درس ناخوانده را افلاطون و ارسطو مى خواند . مواردى مانند توريه و تقيه نيز از اين دست هستند ؛ هر چند جاى كاربرد هر يك متفاوت از ديگرى است . بر اساس همين اصل ساده ـ كه به جهت محدوديت هاى فضاى تشريع ، و حصرهاى متعدد امامان عليهم السلام در بيان معارف حقّه توحيدى ، در احاديث زياد به چشم مى آيد ـ ناگزير از يافتن راه كارى براى رسيدن به مقصود حقيقى گوينده و گذر از معبر ظاهر و ورود به بطن معنا هستيم . مهم ترين راه كار اين وصول ، يافتن قرينه هاى سخن است كه يا در كنار حديث نشسته اند و يا از فضا و مقام گفتگوى راوى و امام عليه السلام حاصل مى آيند و يا از سخنان ديگرِ گوينده و مفاهيم ابراز شده متناسب با سخن ، اصطياد مى شوند . به چنگ آوردن اين قرينه ها ـ كه به ترتيب آنها را قرينه هاى لفظى داخلى ، قرينه هاى مقامى و قرينه هاى لفظى خارجى مى ناميم ـ وظيفه اساسى يك شارح حديث است . وظيفه ديگر شارح حديث روشن كردن حكم نهايى مسئله در صورت دسترسى نداشتن به اين قرينه هاست . ادعاى ما اين است كه يكى از بهترين افرادى كه به عنوان شارح بزرگ حديث در عرصه روايات شيعى اين راه را پيموده است مرحوم محمّد تقى مجلسى رحمه اللهپدر علّامه محمّد باقر مجلسى رحمه الله است . او براى دستيابى به مقصود نهايى حديث ، تا آنجا كه توانسته قرينه هاى گونه گون را گرد آورده و از آنها براى كشف مقصود نهايى معصوم گوينده حديث ، سود جسته است .

شواهد استفاده علّامه مجلسى از قرينه ها

مجلسى رحمه الله خود تصريح مى كند كه ظاهر تا مقصود فاصله دارد و افزون بر اين كه خود از اين دو كرانه حركت براى فهم مقصود نهايى نام مى برد ، حديث پژوهان را از حكم به ظاهر حديث بدون توجه به معناى حقيقى و نهايى آن پرهيز مى دهد .
وى در بحث وضو از آب «بئر» و در همان اوايل شرح خود چنين مى گويد :
و ما سخن را در اينجا به دو جهت طول داديم ؛ يكى اين كه چون علما بدان نپرداخته اند ، دوم به خاطر انس و آشنايى نوآموز ، تا به صرف ملاحظه ظاهر حديث


در پرتوِ حديث
166

از مفهوم تا مقصود

«تلاشهاى علّامه محمّدتقى مجلسى در فهم مقصود حديث»

چكيده

آنچه از معناى اوليه متن فهميده مى شود ، به گونه دايمى و ضرورى با مقصود نهايى گوينده مطابقت كامل ندارد . از اين رو ، براى گذر از معناى ظاهرى و ابتدايى و رسيدن به مراد جدّى ، بايد قرينه هاى گوناگونى را گرد آورد . علّامه محمّدتقى مجلسى رحمه الله از محدثان بزرگى است كه به گاه شرح بسيارى از أحاديث و براى حلّ مشكلات آنها ، به ارائه قرينه هاى مقامى و كلامى پرداخته و از اين رهگذر گنجينه اى گرانبها را به يادگار نهاده است . مقاله پيش رو عرضه دسته بندى شده اين قرينه ها ، بر طبق سير پيشنهادى نگارنده در كتاب روش فهم حديث است .
مستندات و استشهادهاى مقاله از ميان چهار جلد (1 ، 8 ، 12 و 13) روضة المتقين ، شرح بزرگ و عربى علّامه مجلسى بر كتاب من لا يحضره الفقيه برگرفته شده است .
كليد واژه ها : فهم متن ، تأويل متن ، أنواع قرينه ها ، خانواده حديث ، أسباب ورود حديث .

درآمد

بسيارى از افرادى كه با متون روايى آشنايند و كارشان بررسى متون ، به ويژه متون مقدّس است ، به خوبى مى دانند كه آنچه ما از ظاهر اوليه كلام مى فهميم ، به صورت لزومى مقصود گوينده و مراد جدّى نويسنده نيست و به صورت دايمى ، نمى توان تطابق ميان مفهوم سخن با مقصود سخن گو را ادعا كرد . شوخى ها ، طعنه ها و ريشخندها ، مثال هاى بزرگ اين اصل هستند . فرد شوخى كننده ، قصد حقيقى اش القاى معناى سخن نيست ، بلكه منظورش ،

  • نام منبع :
    در پرتوِ حديث
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1389
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 299518
صفحه از 410
پرینت  ارسال به