173
در پرتوِ حديث

با گفتار و كردار و نوشته و رساله ، پرسشهاى آشكار و نهفته راويان را پاسخ داده و اشكالات و شبهه ها را حل مى نمودند. ۱
كتابهايى از قبيل: مسائل على بن جعفر ، مسائل الرجال ، المكاتبات حميرى و توقيعات ارزشمندى كه از امام عصر(عج) و پدران بزرگوارش صادر شده است ، شاهد اين مدّعايند كه احاديث ، نه در خلأ ، كه در عرصه علمى معاصر خود ، صدور يافته اند ، و نه در كتاب ، كه در فضاى گاه تب آلود سياسى و اجتماعى روزگار خويش ، جاى گرفته اند .
از اين رو ، يافتن سؤال نهفته و ذهنى و يا آشكار و علنى راوى و يا پرسشگر ـ كه خود ، نخستين مخاطب حديث است ـ ما را به محور اصلى پاسخ و هسته درونى آن ، رهنمون مى كند ؛ خواه اين سؤال و جواب در يك مجلس بوده و به گونه شفاهى اتّفاق افتاده باشد ، خواه به صورت كتبى نوشته شده و پاسخش روزها و هفته ها بعد رسيده باشد و يا سؤال ، آن قدر رايج و مشهور بوده كه سخن امام به آن متوجّه بوده ، بى آن كه كسى پرسيده باشد .
توجّه به سؤال راوى و نقش آن در فهم پاسخ امام در زمينه احاديث عقيدتى و فقهى ، بيش از زمينه هاى ديگر رخ داده است و بسيارى از فقيهان ، در مباحث فقهى ـ حديثى خود ، از سؤال موجود در حديث ، استفاده كرده ، آن را قرينه اى براى تعيين مراد نهايى امام دانسته اند و گاه ، ظهورى كاملاً متفاوت از آنچه از حديث بدون سؤال مى فهميم ، به حديث نسبت داده اند ۲ و يا به قرينه پرسش راوى ، يكى از چند معناى محتمل حديث را برگزيده و بقيه را كنار نهاده اند. ۳ فقها ، گاه اطلاقات پاسخ را به قرينه سؤال مقيّد كرده اند ، گاه عمومات آن را تخصيص زده اند ۴ و گاه از انعقاد و شكل گيرى اطلاق و عموم ، جلوگيرى

1.ر . ك : مقاله «عرضه حديث» در همين مجموعه.

2.رياض المسائل ، ج ۹ ، ص ۲۹۷ ، در باره وقف كه به قرينه پرسش راوى از صحّت وقف ، عبارت «يرجع ميراثا» را در كلام امام ، غير قابل حمل بر معناى حقيقى خود دانسته و آن را بر معناى مجازى حمل كرده است .

3.مستند الشيعة ، ج ۷ ، ص ۱۵۳ (در مسئله شك در ركعات نماز) ؛ جواهر الكلام ، ج ۵ ، ص ۳۱۰ (مسئله تماس با قطعه جدا شده از بدن حيوان) .

4.الصلاة ، شيخ انصارى (چاپ قديم) ، ص ۳۹۲ (در مسئله افزودن قصد مسافرت به شروط عقد صلاة) .


در پرتوِ حديث
172

بحث هاى فنّى تر و ريزتر در گرفته است كه اين بحثها و نيز تفاوت «علّت منصوصه» و «علّت مستنبطه» و تفاوت اصلى تعليل را با قياس ـ كه از نظر شيعه حجّت نيست ـ بايد در جاى اصلى آن يعنى علم اصول فقه پيگيرى شود. ۱
ما در اينجا يك مثال مورد پذيرش را از روضه المتقين ارائه مى دهيم. مجلسى رحمه الله در شرح حديث اتكاى در حمام ، به دليل تعليل موجود در متن ، آن را نسبت به مواردى اعم و نسبت به موارد ديگر اخص مى داند. متن حديث و شرح آن خود گوياى همه چيز است.
لا تتّك فى الحمام ، فإنّه يذهب «يذيب» شحم الكليتين... ۲ ؛ در حمام تكيه نكن؛ زيرا چربى كليه ها را از بين مى برد ... .
و مجلسى رحمه اللهدر شرح آن چنين مى گويد :
يدلّ على كراهة الاتّكاء فى الحمام؛ بأن يضطجع ويستلقى ، وظاهره الأعمّ من الاتّكاء باليد أيضاً ، لكنّ التعليل بذهاب شحم الكليتين يؤيّد المعنى الأوّل؛اين نهى بر كراهت تكيه دادن در حمام دلالت مى كند . منظور از تكيه دادن ، اين كه به پهلو بخوابد و يا به پشت دراز بكشد و ظاهر عموم آن تكيه دادن به وسيله دست را نيز شامل مى شود و ليكن با بيان علت اين نهى به اين كه چربى كليه ها را از بين مى برد ، معناى اول [ يعنى تكيه خود بدن به حمام با همه اعضاى آن و نه با واسطه چيز ديگرى مانند دست ] تأييد مى شود .۳
نكته جالب توجه در اين افعال ، تخصيص حاصل از تعليل است كه اگر چه مورد توجه فقيهان ومحدّثان است ، اما رواج وشيوع تعميم را نداشته است.

سؤال راوى

احاديث بسيارى در پاسخ به پرسشهاى راويان آشنا به فقه و دين ، و يا مردم عادى اى كه با مشكلاتى مواجه شده اند ، صادر شده است . پيشوايان ما مرجع پرسشهاى علمى عصر خويش بوده اند و همه گونه سؤالهاى فقهى ، تفسيرى و اخلاقى را پاسخ مى داده اند . آنان ،

1.اُصول الفقه ، ص ۵۳۸ ؛ مصباح الفقيه ، ج ۱ ، ص ۴۳۳ ؛ فوائد الأصول ، ج ۳ ، ص ۱۵۴ .

2.كتاب من لا يحضره الفقيه ، ج ۱ ، ص ۱۱۶ .

3.روضة المُتّقين ، ج ۲ ، ص ۲۹۷.

  • نام منبع :
    در پرتوِ حديث
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1389
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 299480
صفحه از 410
پرینت  ارسال به