187
در پرتوِ حديث

قبل از درخواست حاجتى از خداى بر پيامبر خدا صلى الله عليه و آله صلوات مى فرستد . آنگاه حاجت هايش را از خدا مى خواهد . 1
از متن اخير و چندين حديث ديگر در كنار اين حديث ، به راحتى فهميده مى شود كه منظور از صلاة همان معناى لغوى است و گرنه جعل صلاة فقهى و عمل آن براى كسى كه در قيد حيات است ، معنا ندارد. اين تفسير با روايات متعددى همخوان و هم معنا مى شود كه به تقديم درود فرستادن بر پيامبر صلى الله عليه و آله پيش از درخواست حوائج و بعد از آن فرمان مى دهد 2 .

تقييد مطلق

مجلسى رحمه الله با به دست آوردن روايات مشابه وناظر به يك موضوع به خوبى مى داند كه چگونه ميان آنها و روايت اوليه در دست خود نسبت برقرار كند . او به نيكى مى داند كه نمى توان با وجود روايات تقييد كننده ، به روايات مطلق عمل نمود و حتى احتمال وجود روايت مقيّد ، او را از احتجاج به اطلاق روايات باز مى دارد . اين كار همه فقيهان محدّث و محدّثان فقيه است و برگرفته از شيوه جمع عرفى متداول در محاورات روز مرّه مردم . متأسفانه اين كه شيوه عرفى رايج از سوى امامان عليه السلام نيز پذيرفته شده است ، گاه فراموش مى شود و به روايت مطلق مى آويزيم و آن را بدون توجه به قيودش ، بر بسيارى از مصداقهاى غير حقيقى و غير مطلوب آن تطبيق مى دهيم و مشكلاتى را براى خود و جامعه پديد مى آوريم . يكى از اين نمونه ها ، مفهوم «كفو» در انتخاب همسر است . برخى به افراط گراييده و مفهم كفو را برابر از هر نظر گرفته اند و اجازه ازدواج غنى و فقير را نمى دهند و معتقد به طبقات اجتماعى و رعايت حريم و حدود و مرزهاى پوشالى هستند و دسته اى ديگر به تفريط گراييده و به روايت : «المؤمن كفو المومنه المسلم كفو المسلمة» استناد كرده اند .
مى دانيم كه اين روايت در ماجراى خواستگارى از ذلفاء ، دختر زياد بن لبيد ـ كه از

1.الكافى ، ج ، ۲ ، ص ۴۹۲ ، ح ۴ .

2.ر . ك : الكافى ، ج ۲ ، ص ۴۹۱ ـ ۴۹۶ .


در پرتوِ حديث
186

تبيين مجمل

مجمل امرى نسبى است و گاه متنى كه براى ما مجمل است ، براى ديگرى مجمل نيست و گاه در يك دوره زمانى مجمل نيست اما در زمانى ديگر ، همان امر واضح مجمل مى شود . در اجمال ، ما به گوينده مراجعه مى كنيم و اگر گوينده حضور نداشته باشد ، از سخنان مشابه و ديگر قرينه ها كمك مى گيريم . مجلسى رحمه الله به اين راه اشاره اى مستقيم دارد و مى گويد :
و ظاهر اين است كه عبارات مجمل هستند و احتمالات زيادى در آنها مى رود و اخبار آينده آنها را تفسير مى كند . 1
و خود در حلّ اخبارى مانند «أجعلُ صلواتى لك» از آن كمك مى گيرد . اين حديث در نظر اول بسيار گنگ به نظر مى رسد و ماجراى آن بدين گونه است كه مردى نزد پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله مى آيد و مى گويد :
يا رسول اللّه ، إنّى أجعل لك ثلث صَلَواتى ، لا بل أجعل لك نصف صَلَواتى ، لا ، بل أجعلها كلّها لك ، فقال رسول اللّه : إذا تُكفى مؤونة الدنيا والآخرة ؛ 2 اى رسول خدا صلى الله عليه و آله ! من يك سوم صلواتم ، بلكه نصف صلواتم ، بلكه همه صلواتم را براى تو قرار مى دهيم . رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود : در اين حالت ، همان صلوات ، تو را در دنيا و آخرت كفايت مى كند .
اما خوشبختانه احاديث ديگرى كه در اين زمينه نقل شده و كلينى تقريبا همه آنها را در باب مخصوص خود در كتاب الدعاء آورده است ، به روشنى ، مفهوم روايت را توضيح مى دهد و مجلسى رحمه الله نيز با عنايت به همين نكته روايات الكافى را نقل مى كند. 3
ما تنها يك روايت در اين باره مى آوريم كه سئوال ابو بصير از امام صادق عليه السلام در باره همين حديث است :
ابوبصير مى گويد : از امام صادق عليه السلام پرسيدم : معناى «أجعل صلواتى كلّها لك» چيست ؟ حضرت فرمود : هنگام درخواست هر حاجتى آن را لحاظ مى كند ؛ يعنى

1.روضة المتقين ، ج ۸ ، ص ۹۶ ، «منظور عبارات حديثى مربوط به نكاح است».

2.الكافى ، ج ۲ ، ص ۴۹۱ ، ح ۳ .

3.روضة المتقين ، ج ۱۲ ، ص ۴۴ .

  • نام منبع :
    در پرتوِ حديث
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1389
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 299507
صفحه از 410
پرینت  ارسال به