قبل از درخواست حاجتى از خداى بر پيامبر خدا صلى الله عليه و آله صلوات مى فرستد . آنگاه حاجت هايش را از خدا مى خواهد . 1
از متن اخير و چندين حديث ديگر در كنار اين حديث ، به راحتى فهميده مى شود كه منظور از صلاة همان معناى لغوى است و گرنه جعل صلاة فقهى و عمل آن براى كسى كه در قيد حيات است ، معنا ندارد. اين تفسير با روايات متعددى همخوان و هم معنا مى شود كه به تقديم درود فرستادن بر پيامبر صلى الله عليه و آله پيش از درخواست حوائج و بعد از آن فرمان مى دهد 2 .
تقييد مطلق
مجلسى رحمه الله با به دست آوردن روايات مشابه وناظر به يك موضوع به خوبى مى داند كه چگونه ميان آنها و روايت اوليه در دست خود نسبت برقرار كند . او به نيكى مى داند كه نمى توان با وجود روايات تقييد كننده ، به روايات مطلق عمل نمود و حتى احتمال وجود روايت مقيّد ، او را از احتجاج به اطلاق روايات باز مى دارد . اين كار همه فقيهان محدّث و محدّثان فقيه است و برگرفته از شيوه جمع عرفى متداول در محاورات روز مرّه مردم . متأسفانه اين كه شيوه عرفى رايج از سوى امامان عليه السلام نيز پذيرفته شده است ، گاه فراموش مى شود و به روايت مطلق مى آويزيم و آن را بدون توجه به قيودش ، بر بسيارى از مصداقهاى غير حقيقى و غير مطلوب آن تطبيق مى دهيم و مشكلاتى را براى خود و جامعه پديد مى آوريم . يكى از اين نمونه ها ، مفهوم «كفو» در انتخاب همسر است . برخى به افراط گراييده و مفهم كفو را برابر از هر نظر گرفته اند و اجازه ازدواج غنى و فقير را نمى دهند و معتقد به طبقات اجتماعى و رعايت حريم و حدود و مرزهاى پوشالى هستند و دسته اى ديگر به تفريط گراييده و به روايت : «المؤمن كفو المومنه المسلم كفو المسلمة» استناد كرده اند .
مى دانيم كه اين روايت در ماجراى خواستگارى از ذلفاء ، دختر زياد بن لبيد ـ كه از