195
در پرتوِ حديث

مى داند و چنين مى گويد :
اما بعضى از كسانى كه از معرفت و شناخت احاديث بى بهره اند امثال اين اخبار را منكر مى شوند ؛ زيرا از تناسب معنوى و معرفت كاملى نسبت به اهل بيت عليهم السلام برخوردار نيستند .۱
اين نكته ، رويه ديگرى هم دارد و آن اين كه اگر كسى اهليت اين فهم را داشت و توانست به فهم هايى هر چند محتمل الصدق دست يابد ، نمى تواند فهم ديگران را برخود حجّت بداند كه در موارد متعددى ، بويژه آنجا كه فهم ابراز شده متعلق به محدثى بزرگ است به همين عظمت مانعى عمومى و مهم محسوب مى شود . مجلسى رحمه الله با وجود آن كه نسبت به يافته هاى حدسى خود تعصّب و جزميت نشان نمى دهد و در برخى موارد در پايان همه فوايد و شرح هاى درستش مى گويد : «اللّه يعلم» ۲ ، اما فهم شيخ صدوق رحمه الله با همه عظمتش تأثيرى بر او ندارد و آنجا كه سخن صدوق رحمه الله را اقناع كننده نمى يابد ، خود در پى فهم درست حديث رهسپار مى شود و با كار فقيهانه ، و بهره گيرى از قواعد فقهى و شرح هاى فقيهان ، فهم خود را ارائه مى دهد . ۳

نتيجه

از آنچه گفته آمد ، ضرورت گردآورى قرينه ها براى پيمودن مسير نه چندان كوتاه از مفهوم تا مقصود روشن شد و نيز معلوم گشت كه اين سير ، نه يك حركت قراردادى و جعلى كه يك نياز هميشگى و داراى پيشينه است و محدثان گذشته و از جمله علّامه محمّد تقى مجلسى رحمه الله آن را باور داشته و به آن عمل كرده اند. اين بدان معناست كه ما نمى توانيم تنها با

1.روضة المتقين ، ج ۱ ، ص ۳۵۴ .

2.ر . ك : شرح او بر حديث «لا يسئل فى قبره إلّا من محض الايمان محضا او محض الكفر محضا و الباقون ملهوّ عنهم إلى يوم القيامة ، «در قبر جز از محض ايمان يا محض كفر سؤال نمى شود و بقيه افراد تا روز قيامت رها مى شوند» (روضة المتقين ، ج ۱ ، ۴۶۷ و ص ۴۶۸)» ، شايد ترديد مجلسى در اينجا ناشى از اخبار معارض باشد .

3.روضة المتقين ، ج ۱ ، ص ۴۳۲ ، مجلسى با بهره گيرى از قاعده «قطع الصلاة محرم» فهم صدوق را در تخيير ميان قطع صلاة و آغاز دوباره نماز و اتمام نماز و سپس اعاده آن ، درست نمى بيند. گفتنى است مسئله در ارتباط با آوردن جنازه ديگرى در ميان خواندن نماز بر جنازه اوّلى است .


در پرتوِ حديث
194

عبارت ديگر عدم موانع به دليل تركيب علّت تامّه از مقتضى و عدم مانع ، جزء دوم و سبب وجودى فهم محسوب مى شود و فهم درست حديث ، در گرو به دست آوردن توانايى هاى اوليه و مورد لزوم فهم آغازين و پيراستن ذهن از موانع است .
زدودن مانع به اندازه فراهم آوردن شرايط مهم است و از اين رو ، بسيارى از محدّثان و فقيهان و دانشمندان مسلمان و غير مسلمان ، به هنگام فهم متون ، بدان ره نموده و تذكّرها و هشدارهاى بسيارى را گوشزد كرده اند. يكى از موانع مهم فهم حديث كه مى توان آن را مختص فهم متون مقدس دانست ، هم سطح نبودن معلومات مخاطب و خواننده حديث با مطالب القا شده آن است . به اصطلاح ، نزديك بودنِ تراز بودگى و حدّ وجودى مخاطب و گوينده كه مصداقى از همان «إنّا معاشر الأنبياء أن نكلّم الناس على قدر عقولهم»۱ ما پيامبران فرمان يافته ايم با مردم به اندازه عقل هايشان سخن بگوييم .
است به گوينده زمينه و امكان سخن گفتن از معارف ارزشمند و گاه رازگونه را مى بخشد و دور بودن اين دو سطح ، توريه و تقيه و سر به مهر بودن را نتيجه مى دهد . ائمه عليهم السلام افزون بر توجه به اين نكته و رعايت آن در گفتگوها و تحديث ها ، گاه در پاسخ راوى كنجكاوى بدان تصريح كرده اند ، نمونه آن تفسير واژه «تفث» در آيه مربوط به اعمال حج «وليقضوا تفثهم» است ۲ كه امام صادق عليه السلام معناى باطنى آن لقاء امام را به ذريح مى آموزد ، اما به ابن سنان نمى گويد. ۳
بخشى از اين قرب وجودى و نزديك شدن روح به ساحت گويندگان معصوم حديث در سايه داشتنِ معرفت توحيدى و پرورش اخلاقى و كمالات روحى ، محقق مى شود . اين نكته مورد تأكيد برخى عارفان و محدثان است و مورد تجربه برخى از معاصران . مجلسى رحمه الله نيز كه خود از عارفان سالك و واصل است چنين عقيده اى دارد و انكار برخى اخبار را نتيجه همين عدم مناسبت مى داند . مجلسى رحمه الله ذيل حديث رؤيت امام على عليه السلام توسط محتضر ، كسانى كه اين حديث را نمى فهمند و انكار مى كنند ، از اين معرفت بى بهره

1.الكافى ، ج ۱ ، ص ۲۳ ، ح ۱۵ .

2.سوره حج ، آيه ۲۹.

3.الكافى ، ج ۴ ، ص ۵۴۹ ، ح ۴.

  • نام منبع :
    در پرتوِ حديث
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1389
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 299538
صفحه از 410
پرینت  ارسال به