389
در پرتوِ حديث

محتواى كتاب

اگر چه تا اينجا ، گوشه هايى از كار طبرسى روشن شد ، اما او خود در مقدمه كتاب ، محتواى كتاب را به اجمال چنين بيان مى دارد:
وأنا أبتدئ فى صدر هذا الكتاب بفصلٍ ينطوى على ذكر آيات من القرآن الّتى أمر اللّه تعالى فيها بعض الأنبياء بمحاجّة ذوى العدوان ، و يشتمل أيضا على عدّة أخبار فى فضل الذابّين عن دين اللّه القويم و صراطه المستقيم ، بالحجج القاهرة و البراهين الباهرة.
ثمّ نشرع فى ذكر طُرف من مجادلات النبىّ صلى الله عليه و آله و الأئمّة عليهم السلام ، و ربّما يأتى فى أثناء كلامهم كلام جماعة من الشيعة حيث تقتضى الحال ذكره؛
و من در نخستين فصل كتاب ، آياتى را از قرآن مى آورم كه فرمان خداى متعال به برخى از پيامبرانش را در احتجاج با دشمنان نشان مى دهد. اين فصل ، مشتمل بر احاديثى نيز هست كه به ذكر فضيلت مدافعان از دين استوار خدا و راه راست او به وسيله حجّت هاى چيره و دليل هاى روشن ، پرداخته است.
سپس به ذكر گوشه اى از مناظره هاى پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله و امامان عليهم السلام پرداخته ايم ، و در اين ميان سخنان برخى شيعيان ، به مناسبت و مقتضاى حال مى آيد.۱

تورّق كتاب ، اين ترتيب كلى را تأييد مى كند. طبرسى دو آيه قرآنى مربوط به جدال أحسن ۲ و چند آيه مربوط به احتجاج ابراهيم را با قومش مى آورد ۳ و سپس احاديث فضيلت مناظره گران در آغاز مى آورد. طبرسى يك حديث را در فضل پيامبران مناظره گر و سپس نوزده حديث را در فضيلت عالمانى اين چنين مى آورد. در فصل دوم با آوردن حديث امام صادق عليه السلام ، به بررسى دو گونه جدال حقّ و ناحقّ و به اصطلاح قرآنى جدال أحسن و غير أحسن مى پردازد. امام صادق عليه السلام در اين حديث جالب توجه ، موارد قرآنى مجادله و مناظره را ارائه مى كند و به اين طريق ، نهى از مناظره را كه به پيامبر صلى الله عليه و آله منسوب است ، مقيّد مى داند و موارد جدال أحسن را بر مى شمرد و اين ادّعا را توضيح داده و اثبات

1.احتجاج ، ج ۱ ، ص ۳ و ۴ ، مقدّمه مؤلّف.

2.سوره نحل ، آيه ۲۵ ، و سوره عنكبوت ، آيه ۴۶.

3.سوره انعام ، آيه ۷۵ ـ ۸۲ .


در پرتوِ حديث
388

انگيزه تأليف

بدون ترديد ، تنها يك انگيزه نيرومند است كه مطالعه ده ها كتاب را بر نويسنده اى همچون طبرسى هموار و آسان مى سازد تا از دل ده ها كتاب حديثى ، اندك اندك و تكّه تكّه ، احاديثى را كه به گزارش مناظرات معصومين عليهم السلام پرداخته اند ، برگزيند و سپس كنار هم بچيند تا مهم ترين كتاب گفتگوى كلامى بر اساس متون دينى به ويژه حديث را سامان ببخشد. خوشبختانه مؤلّف بصير كتاب ، به روشنى انگيزه خود را در مقدمه تأليفش آورده و گفته است :
ثمّ إنّ الذى دعانى إلى تأليف هذا الكتاب عدول جماعة من الأصحاب عن طريق الحجاج جدّاً ، و عن سبيل الجدال و إن كان حقّاً ، و قولهم: «إنّ النبيّ صلى الله عليه و آله و الأئمّه عليهم السلام لم يجادلوا قطّ ولا استعملوه ولا للشيعة فيه إجازة ، بل نهوهم عنه و عابوه» ، فرأيت عمل كتاب يحتوى على ذكر جُمل من محاوراتهم فى الفروع و الاُصول مع أهل الخلاف و ذوى الفضول ، قد جادلوا فيها بالحقّ من الكلام و بلغوا غايه كلّ مرام ، و أنّهم عليهم السلام إنّما نهوا عن ذلك الضعفاء و المساكين من أهل القصور عن بيان الدين ، دون المبرزّين فى الاحتجاج الغالبين لأهل للجاج ، فإنّهم كانوا مأمورين من قبلهم بمقاومة الخصوم و مداومة الكلوم ، فَعَلَت بذلك منازلهم و ارتفعت درجاتهم و انتشرت فضائلهم؛آنچه مرا به نگارش اين كتاب برانگيخت ، كناره گيرى جدّى گروهى از همكيشان از طريقه احتجاج و مناظره ، حتى گفتگوى حق مدارانه بود و اين كه مى گفتند: «پيامبر و امامان عليهم السلام هيچ گاه مناظره نكردند و خود آن را به كار نبردند و به پيروانشان هم اجازه ندادند ، بلكه آنان از كاربرد آن منع كردند و عيب دانستند.»
پس نيك ديدم كه كتابى بنگارم كه برخى از گفتگوهاى آنان را در فروع و اصول دين با مخالفان و فاضلان ياد كند. آنان در اين گفتگوها ، حق مدارانه مناظره كرده و به نهايت مقصود خويش رسيده و تنها ضعيفان و ناتوانان را كه از بيان دين قاصرند ، از مناظره بازداشته اند ، نه آنان كه در استدلال و مناظره بارز و بر اهل لجاجت غالب و چيره اند كه اينان ، به مقاومت در برابر خصم و مداومت بر گفتگو با آنان ، مأمور بودند و منزلتشان هم بدين كار بالا رفت ، درجات آنان اوج گرفت و فضيلت هايشان رواج يافت.

  • نام منبع :
    در پرتوِ حديث
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1389
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 299520
صفحه از 410
پرینت  ارسال به