111
درسنامه فهم حديث

علامه مجلسي براي حل اين مشکل، انحصار مبطلات وضو را به آنچه از مخارج انسان بيرون مي‌آيد، حصر حقيقي ندانسته، بلکه آن را نسبي (اضافي) خوانده است. ۱
به سخن ديگر، پاسخ امام با عنايت به سؤال ذهني راوي است که آيا افزون بر بول و غائط، همه مواد ديگري که از بدن بيرون مي‌آيد، مانند خون حجامت و اخلاط بيني و يا قي کردن نيز وضو را باطل مي‌کند؟
امام هم با توجه به اين محدوده، يعني چيزهاي خارج‌شده از بدن، نواقض وضو را محصور به بخشي از اين مواد مي کند که از مخرج بول و غائط بيرون مي‌آيد و به نواقض ديگر نظر ندارد. اين توجه موجب مي شود که ما نواقض وضو را به آنچه در اين حديث آمده حصر نکنيم و ناقضهايي مانند خواب را که ارتباطي با مواد خارج ‌شدني از بدن ندارد از دايره بيان حديث بيرون و حديث را ناظر به غير آن بدانيم.

چکيده

o گوينده سخن مي تواند با افزودن قرينه هاي متصل يا منفصل، معناي ابتدايي سخن خود را دگرگون يا گستره آن را تغيير دهد.
o متکلم حق دارد که گاه به سبب پيشامدي، با ابهام سخن بگويد و سپس با سخن ديگري، آن را روشن يا بي اعتبار سازد.
o به سبب زيستن امامان در وضعيتها و زمان هاي گوناگون از يک سو، و سطح فکري و مذاهب مختلف مخاطبان از سوي ديگر، اجمال و تبيين و ابهام و افزودن قرينه در

1.. يحتمل أن يکون الحصر الإضافيّ بالنّسبه إلي ما يخرج من الإنسانِ أو ما تعدّه العامّه ناقضاً و ليس بناقض، بقرينه السّؤال، فلا يردّ النّقض بالنّوم و أشباهه. (بحار الأنوار، ج ۷۷، ص ۲۱۴، ذيل ح ۴)؛ علامه مجلسي همچنين احتمال داده است که سخن امام ناظر به آنچه اهل سنت و نه ائمه عليهم السلام ناقض وضو مي‌دانند، باشد.


درسنامه فهم حديث
110

تعيين مراد نهايي امام دانسته اند و گاه ظهوري کاملاً متفاوت از آنچه از حديث بدون سؤال مي فهميم، به حديث نسبت داده اند ۱ يا به قرينه پرسش راوي، يکي از چند معناي محتمل حديث را برگزيده و بقيه را کنار نهاده اند. ۲ فقها گاه اطلاقات پاسخ را به قرينه سؤال مقيد کرده‌اند، گاه عمومات آن را تخصيص زده ‌اند، گاه از انعقاد و شکل‌گيري اطلاق و عموم جلوگيري کرده‌اند ۳ و گاه اجمال حديث را به وسيله سؤال برطرف ساخته اند. ۴

نمونه

مي‌دانيم که پنج چيز وضو را باطل مي‌کند. خواب، خروج بول، غائط، ريح و آميزش جنسي؛ اما حديثي در دست است که مبطلات وضو را منحصر به آنچه از مخارج انسان بيرون مي‌آيد مانند غائط، بول و ريح، کرده و بقيه را ذکر ننموده است:
أبوبصيرِ المُراديِِّ عَنِ الإمامِ الصّادقِ عليه السلام: سَألْتُهُ عَنِ الْحِجامَه وَ الْقَيْْءِ وَ کلِّ دَمٍ سائِلٍ، فَقالَ: «لَيسَ فيهِ وُضُوءٌ، إنَّما الْوُضُوءُ مِمّا خَرَجَ مِنْ طَرَفَيکَ الَّذَينِ أنْعَمَ اللهُ بِهِما عَلَيک.»
ابو بصير مرادي از امام صادق عليه السلام درباره نقض وضو با حجامت و قي و هر خوني که از رگها سيلان يابد پرسيد. امام فرمود: «در اينها وضو نيست. وضو تنها پس از خروج چيزي از دو مخرج انسان است، که از نعمتهاي الهي به شمار مي آيند.»

1.. براي نمونه ر. ک: رياض المسائل، ج ۹، ص ۲۹۷، مؤلف، عبارت «يرجع ميراثا» را در کلام امام، به قرينه پرسش راوي از صحت وقف، بر معناي مجازي حمل کرده است.

2.. ر. ک: مستند الشيعه، ج ۷، ص ۱۵۳ (در مسئله شک در رکعات نماز)؛ جواهر الکلام، ج ۵، ص ۳۱۰ (مسئله تماس با قطعه جداشده از بدن حيوان).

3.. ر. ک: مشارق الشموس، ج ۱، ص ۲۲۱ و ۲۸۹؛ کشف اللثام، ج ۲، ص ۲۸۷ (در مسئله ارث)؛ رياض المسائل، ج ۲، ص ۲۹۹؛ جامع المدارک، ج ۳، ص ۱۵۵.

4.. جواهر الکلام، ج ۳۶، ص ۲۸۴.

  • نام منبع :
    درسنامه فهم حديث
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1389
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 367952
صفحه از 240
پرینت  ارسال به