مي دهند و از اين نظر در حوزه معنايي خود روشن و روشنگرند. اما با توجه به وجود روايات بسيار در همه پهنه هاي زندگي که ناظر به بسياري از مفاهيم اعتقادي و اخلاقي اند و تعدّد و تقارب اين مفاهيم، ضروري است که روايات ذيل همه اين موضوعات مرتبط و به هم پيوسته را مطالعه کنيم. براي مثال، احاديث أمل (آرزو)، خود بسيار زياد و شامل بيش از يکصد حديث است. امل مذموم، امل ممدوح، آمال طولاني و دور و دراز، بزرگترين آرزو و ... همه خود از عناوين فرعي باب امل هستند. اما مفاهيم تمنّي و رجاء نيز از جهاتي به اين موضوع نزديک و با آن مرتبطاند و از اين رو، براي نگرش کلي و دقيق اسلام و پيشوايان ما به امل و آرزو، به بررسي احاديث اين سه دسته و حتي برخي از احاديث باب طمع نياز داريم. به عبارت ديگر اگر بخواهيم يک تحقيق کامل انجام دهيم، بايد افزون بر ديدن همه احاديث باب امل، خانواده حديث هر يک از ابواب تمنّي، رجاء و طمع را نيز تشکيل دهيم و آنگاه با توجه به احاديث مشترک و متقارب هر يک از اين خانواده ها، نظر نهايي را درباره آرزو بيان داريم.
گفتني است گاه موضوعات مرتبط دسته بزرگي از احاديث را شامل نمي شود و در پيگيري و جستجو، جز معدودي حديث به دست نمي آيد. در اين صورت احاديث آن در کنار همان خانواده موضوع اصلي نهاده مي شوند، نه آنکه به صورت مستقل مطرح گردند. براي مثال واژه «نُزْهَه» نسبت به «فرح» و «سرور» چنين است.
متقابلها
حوزه معنايي هر مفهوم با مفهوم مقابل آن تحديد و در بسياري از موارد تعريف و تبيين مي شود. اين کارکرد مانند کارکرد واژه هاي متضاد و از مصداقهاي قاعده «تُعْرَفُ الأشْياءُ بأضْدادِها» است. گفتني است مفهوم متقابل، خود با موضوع اصلي در تقابل است و از اينرو با احاديث متعارض که در درس بعد ميخوانيم متفاوت است. احاديث متعارض داخل همان موضوعاند، اما با دستهاي از احاديث آن موضوع، متعارضند.