بسنجيد، که روايت نيازمند درايت و فهم است، و يک حديث را خوب بداني، بهتر از آن است که هزار حديث روايت کني.
در پايان اشاره مي کنيم که توجه به فقه الحديث، در ميان عالمان اهل سنت نيز رواج داشته و دارد و نزد آنان نيز نقل و روايت حديث بدون فهم معاني آن پسنديده نيست. ابن عبدالبرّ (م 463 ه) در کتاب جامع بيان العلم مي گويد:
أمّا طَلَبُ الحديثِ على مايَطلُبهُ کثيرٌ مِن أهلِ عصرِنا اليومَ دونَ تَفَقُّهٍ فِيهِ و لاتَدَبُّرٍ لِمعانيهِ، فَمَکروهٌ عِندَ جماعه أهلِ العلمِ. ۱
پي جويي حديث، آنگونه که بسياري از مردم روزگار ما ميکنند، بيآنکه در آن ژرفنگري کرده و در معاني آن تدبّر کنند، نزد جماعت عالمان، ناپسند است.
و سخن حاکم نيشابوري در استوار بودن شريعت به فقه الحديث گذشت.
فايده و کاربرد فقه الحديث
روايات معصومان در بر گيرنده ژرف ترين معارف هستيشناسي، از خدا تا انسان و از دنيا تا معاد است. نکته هاي نغز اخلاقي و راهنماييهاي عملي و راهبريهاي فردي و اجتماعي، همه در دل مضامين و مفاهيم تو در توي احاديث نهفته است و استخراج و استفاده از آنان، در گرو آشنايي با زبان امامان و چگونگي بهره گيري از اين سخنان است. در واقع، کاربرد فقه الحديث همان کاربردهاي حديث است و هرگونه فايده ذکر شده براي حديث، در گرو فهم درست آن است. همچنين گاه فهم درست و ژرف حديث ميتواند پاسخگوي انتقادهايي باشد که از نقد حديث با معيارهاي استواري مانند قرآن و عقل برخاسته است. زيرا بسياري از اشکال و انتقادها نتيجه عدم نيل به معناي اصلي و نهايي حديث است. ما در اينجا، تنها کاربردهايي خاص را نام ميبريم.