ابنطاووس، ۱ همچنين شرح ابنميثم بحراني (م 679 ه) بر نهج البلاغه و شرح رشيد وطواط بر مِئَه کلمه اثر جاحظ.
در قرن هشتم و نهم نيز مي توان به ترتيب از مصابيح القلوب، که شرح ابوسعيد حسن بن حسين سبزواري بر پنجاه و سه حديث به زبان فارسي است، الرساله العلّيه في الأحاديث النبويه، که شرح کمال الدين حسين کاشفي بيهقي سبزواري بر چهل حديث پيامبر خداست، و نيز شرح برخي از احاديث اعتقادي از علي بن محمد بياضي نباطي، مؤلف الصراط المستقيم و الرساله اليونسيه نام برد.
ويژگيهاي کلي دوره
به طور کلي اين دوره را مي توان دوره فترت در تاريخ حديث ناميد و شاخصهاي کلي آن را در فقه الحديث چنين بيان کرد:
1. نقد و شرح حديث بيشتر حالت کاربردي داشت و به منظور حلّ مسائل فقهي و کلامي به کار مي رفت.
2. رساله هاي مستقل معدودي در جمع اخبار مختلف نوشته شد.
3. در ميان شرح حديثها، شرح و تفسير سخنان امير مؤمنان عليه السلام به ويژه نهج البلاغه چشمگير است. شرح موضوعي برخي احاديث نيز وجود داشته است.
چکيده
o کوششهاي دانشمندان مسلمان در زمينه فقه الحديث، در سه حوزه شرح حديث، نقد حديث و حلّ اختلاف اخبار و نيز تدوين رساله هاي مستقل قابل بررسي است.
o اين دانش با تلاش پاسداران سنّت پيامبر آغاز شد و راويان با مراجعه به امامان و اصحاب بزرگ آنان، به فهم و حلّ روايات همت گماشتند.