تاريخ : سه شنبه 1397/6/27 تاریخ ایجاد:
کد خبر: 67184
ثبت جزییات عاشورا در کتابچه‌های تاریخی دست اول

ثبت جزییات عاشورا در کتابچه‌های تاریخی دست اول

حجت‌الاسلام‌ رسول جعفریان ضمن یادآوری اهمیت مقتل ابی‌مخنف و معرفی راوی کمتر شناخته‌شده‌ای به نام «حصین ابن عبدالرحمان» بیان کرد: روایات انعکاس‌یافته از این مورخان در کتاب‌هایی همچون تاریخ طبری و انساب‌الاشراف بلاذری نشان می‌دهد دقت تاریخ‌نویسی و علاقه به ثبت وقایع در دوران صدر اسلام بالا بوده و جزییات واقعه عاشورا در کتابچه‌های تاریخی دست اول ثبت شده است.

به گزارش ایکنا؛حجت‌الاسلام والمسلمین رسول جعفریان، پژوهشگر تاریخ اسلام و استاد گروه تاریخ دانشگاه تهران، شب گذشته، ۲۵ شهریورماه در دومین شب از سلسله نشست‌های «عاشورا و امروز ما» که در خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار می‌شود؛ به بیان نکاتی از ساختار تاریخ‌نویسی صدر اسلام و ثبت وقایع مربوط به واقعه عاشورا پرداخت.
ما نمی‌دانیم علاقه به تاریخ از کجا در مسلمانان صدر اسلام پدید آمده، شاید این حس از عرب جاهلیت یا امت‌های مقارن عصر خود به آن‌ها القا شده است، به همین ترتیب جزییات واقعه عاشورا در تاریخ‌نویسی‌های آن دوران و دوره‌های بعد، ثبت شده و این‌گونه نیست که بعضی می‌گویند مگر می‌شود جزییات کربلا ثبت شده باشد و به دست ما برسد؟
جعفریان با بیان اینکه در روز‌های اخیر، راوی جدید و متفاوتی را شناسایی کرده است، گفت:
سعی می‌کنم اطراف این شخص و مطالبی که نقل کرده است، نکاتی را جمع‌آوری و شاید منتشر کنم. مسلمان‌ها از قرن دوم هجری یاد گرفتند کتابچه‌هایی را تنظیم کنند که به آن «جزء» می‌گفتند، موضوع این اجزاء مشتمل بر حدیث، خبر و روایت بود. بعضی از این کتابچه‌ها، موضوعی‌اند، اما بسیاری دیگر، مجموعه‌ای پراکنده از احادیث و خبر‌های مختلف هستند. از حوالی سال ۱۰۰ هجری به بعد، تعریف مفهوم کتاب در میان مسلمانان به آرامی آغاز می‌شود و در سال ۱۵۰ هجری اولین کتابچه‌ها و کتاب‌ها را داریم. از نیمه دوم قرن اول، در کنار موضوعات اخلاقی و تفسیری، کتاب‌هایی در زمینه تاریخ هم نوشته می‌شود.

این پژوهشگر تاریخ اسلام بیان کرد: عمده مردم، امروز در جامعه ما تاریخ معاصر را جز در حد خاطره نمی‌شناسند، مثلاً خودشان در تظاهراتی حضور داشته‌اند و صرفاً همان مورد را بازگو می‌کنند، اما بعضی به واسطه پرس‌وجو و تحقیق میدانی، نسبت به وقایع تاریخ معاصر، اطلاعاتی کسب و آن را ثبت می‌کنند. امروز ما متکی به سیستم ارتباطی روزنامه‌ای هستیم، اما آن روز کسی مثل «واقدی» باید کوله خود را جمع کند، به مدینه برود از انصار سراغ بگیرد و سؤال کند تا ببیند از جدّ چهارم یا پنجم آن‌ها از وقایع مختلف مثل جنگ احد، شورش علیه عثمان، کربلا و ... چه اخباری به جای مانده است. ساختار راویان احادیث این‌گونه است که پیرترین صحابه تا سال‌های دهه ۷۰ و ۸۰ هجری زنده هستند و پس از آن، دوران تابعین آغاز می‌شود. تابعین درجه دوم، این روایات را بیشتر جمع می‌کنند و در دوران تابعین درجه سوم به تدریج این کتابچه‌ها را مشاهده می‌کنیم.

استاد گروه تاریخ دانشگاه تهران در ادامه تأکید کرد: شیوه نگاشتن گزارش یک واقعه به خاستگاه‌های فکری، سیاسی و مدرسه و مکتب نگارنده مربوط بود، مثلاً اهالی بصره عمدتاً عثمانی‌مذهب بودند، اهالی کوفه، شیعی مذهب محسوب می‌شدند، مردمان مدینه و مکه، بَکری و عُمَری بودند و اهالی شام، هوادار بنی‌امیه؛ همچنین مشایخ و اساتید نگارنده در شکل‌دهی گزارش‌های او تأثیرگذار بود. وقتی کتابی مانند «ابن اسحاق» که در سال ۱۵۰ هجری نوشته شده است، می‌خوانیم می‌بینیم هر تکه‌ای از آن متعلق به یک نفر است و گرایش‌های مختلف در آن وجود دارد، بستگی دارد که ابن اسحاق یا اساتید او، چه کسانی را از چه خانواده‌هایی برای گرفتن خبر، صید کرده‌اند.

جعفریان افزود: کتاب «مقتل امام حسین (ع)» از «ابی‌مخنف» نیز همین طور است، او حوالی سال ۱۵۰ هجری این کتاب را نوشته، همسر زهیر ابن قین را ملاقات و از او درباره کربلا پرسیده و ماجرای این حادثه را با یک یا دو واسطه نقل کرده است. این کتابچه، نسبتاً مفصل است کتابچه‌های قبلی کوچک‌تر بودند، مثلاً مقتل «اصبغ بن نباته» و پسرش قاسم، بیش از ۲۰ یا ۳۰ صفحه نیست. طبری هر روایتش را از یک نفر آورده است، نمی‌توانیم بگوییم، چون ابی‌مخنف، شیعه بوده پس روایاتش گرایش شیعی دارند بلکه باید ببینیم آن کسی که ابی‌مخنف از او نقل خبر کرده، چه گرایشی داشته است؟ مثلاً باید ببینیم حمیر بن مسلم به عنوان یکی از راویان ابی‌مخنف چه گرایش و خاستگاهی داشته است؟ وگرنه خود ابی‌مخنف، فقط خبر را ثبت کرده است. عمده پاورقی‌هایی که به طبری ارجاع می‌دهند، عملاً هیچ ارزشی ندارند، مهم این است که گفته شود طبری این خبر را ازچه کسی نقل کرده. این نکته را هم بگویم که طبری به اصطلاح امروز، خبرنگار پشت‌میزنشین بود، کتابخانه بزرگی در بغداد فراهم آورده بود و از روی آن‌ها می‌نوشت. البته کار او بسیار ارزشمند است و موسوعه‌ای که او فراهم آورده، امروز برای ما سند مهمی محسوب می‌شود.

رئیس کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام در بخش دیگری از سخنان خود گفت: در همین راستا، شخصیتی را به نام «حصین ابن عبدالرحمن» شناسایی کرده‌ام، اوایل خیلی حس خاصی به او پیدا کردم که او کیست؟، یک گزارش پنج صفحه‌ای از او راجع به کربلا پیدا کرده‌ام که از اول ماجرا تا آخر آن را به شکل خلاصه روایت کرده است. احتمالاً او یک کتاب تاریخی با ابواب مختلف داشته است، اما از آن کتاب، چیزی نمانده است. او حجم بالایی روایت تاریخی دارد و در سال ۱۳۶ یا ۱۳۷ هجری از دنیا رفته است، یعنی یک نسل قبل از ابن اسحاق که حدود سال ۱۵۵ هجری وفات کرده است. حصین ابن عبدالرحمن، ۹۳ سال عمر کرده و از نظر زمانی، از مورخان دیگر هم‌عصر خود به دوران پیامبر (ص) و امام علی (ع) نزدیک‌تر محسوب می‌شود. اگرچه کتاب تاریخی حصین ابن عبدالرحمن از بین رفته، اما روایات پراکنده‌ای از حصین در کتب نسل‌های بعد او انعکاس یافته است. وقتی این روایات را کنار هم بچینیم، سیر روایتگری این مورخ نمایان می‌شود. او مثل دیگر مورخان هم‌عصر خود، تاریخ را از جایی که داستان‌های بنی‌اسرائیل شروع می‌شود، روایت می‌کند. سپس داستان‌هایی مانند طیر ابابیل، شق‌القمر، مجروح شدن سعد بن معاذ در خندق، قضاوت او در بنی‌قریظه و بعد هم شهادت ایشان را نقل کرده است که من احتمال می‌دهم این حصین ابن عبدالرحمن از نوادگان سعد باشد، چرا که با دقت و حساسیت به روایتگری داستان‌های مربوط به او پرداخته است. او همچنین با صحابه‌ای همچون انس ابن مالک ملاقات داشته و از او خبر نقل کرده، به همین ترتیب خبر‌هایی درباره صفیه همسر پیامبر (ص)، صلح حدیبیه، نامه نوشتن پیامبر (ص) به هرقل، فتح مکه، قادسیه و فتح ایران، کشته‌شدن عمر، گفت‌وگوی عماریاسر با عثمان، جنگ جمل، جمل صفین، شریح قاضی و ...، یک خبر عجیب هم درباره کشته‌های صفین آورده است که بعد از کشته‌شدن حرف زده‌اند و فضایل خلفا را گفته‌اند که من احتمال می‌دهم این روایات غیرمعمول را بعداً به نام حصین ساخته‌اند.

وی ادامه داد: همچنین راجع به شهادت امیرالمؤمنین (ع) دو خبر جالب دارد و در مورد نحوه شهادت ایشان ادعا می‌کند که ضربت‌خوردن در محراب انجام نشده است بلکه حضرت علی (ع) همین که سر را از مسجد بیرون آوردند مورد حمله ابن ملجم و شبیب‌ابن ابی‌بجله قرار گرفتند که البته گویا شمشیر شبیب به امام (ع) اصابت نمی‌کند...، راجع به فضایل خلفا چندین خبر دارد، راجع به مجروح شدن امام حسن (ع) هم خبر نقل کرده است. چرا این‌ها را می‌گویم؟ برای آنکه نشان دهم یک راوی، فقط محدث نیست و مجموعه روایاتی را از سراسر جهان اسلام گردآورده بود. زندگانی حصین ابن عبدالرحمن نشان می‌دهد دقت تاریخ‌نویسی در آن دوران بسیار بالاست، ما نمی‌دانیم علاقه به تاریخ از کجا در مسلمانان صدر اسلام پدید آمده، شاید این حس از عرب جاهلیت یا امت‌های مقارن عصر خود به آن‌ها القا شده است، به همین ترتیب جزییات واقعه عاشورا در تاریخ‌نویسی‌های آن دوران و دوره‌های بعد، ثبت شده و این‌گونه نیست که بعضی می‌گویند مگر می‌شود جزییات کربلا ثبت شده باشد و به دست ما برسد؟، ما اکنون نسبت به تاریخ، بی‌حال و تنبل هستیم مثلاً بپرسند فلان مرجع بزرگ تقلید در چه سالی از دنیا رفته است، اطلاعی نداریم یا از یادمان رفته، اما در صدر اسلام، کمتر شخصیت مشهوری را سراغ داریم که سال وفات او ثبت نشده باشد!، ما نزدیک به ۱۰ هزار صحابی داریم که تاریخ فوت دو، سه هزار نفر از این تعداد دقیقاً ثبت شده است. یکی از قدیمی‌ترین کتاب‌های تاریخی انساب‌الاشراف بلاذری برای حدود سال ۲۷۰ هجری است که از آن فقط یک نسخه در دنیا باقی مانده، ما باید خدا را شکر کنیم که همین یک نسخه از این سند مهم اسلامی به دست ما رسیده است.

رسول جعفریان در پایان اظهار کرد: همان‌گونه که اشاره شد، از حصین ابن عبدالرحمن، پنج صفحه درباره واقعه عاشورا باقی مانده است که کمبود زمان اجازه نمی‌دهد آن را در این جلسه شرح دهم و باید برای آن جلسه‌ای مجزا ترتیب داد، اما در همین حد بدانیم که بعضی اشارات حصین، در هیچ کتاب دیگری وجود ندارد و از این حیث، روایات او قابل تامل تلقی می‌شود. مثلاً او تنها کسی است که جزییات جدیدی از شهادت مسلم ابن عقیل، نام مادر او و چگونگی تغییر مسیر امام حسین(ع) به کربلا بیان می‌کند.

منبع :ایکنا
خبرگزاری فارس :
خبرگزاری ایکنا :
خبرگزاری ایرنا :