سلمان فارسی(م قبل از 23 ق)

اسامی ایرانی او متعدّد ذکر شده و اهل رامهرمز یا جِی، از توابع اصفهان، معرّفی شده است[۱]اسلام آوردن سلمان پس از ورود پیامبر(ص) به مدینه است و جنگ بدر یا خندق را نخستین معرکه حضور او خوانده اند.[۲]او، در شمار سه نفری است که پس از رحلت پیامبر(ص) بر حمایت از اهل بیت(ع)، وفادار مانده اند.[۳]وی از متوسّمین و دارنده اسم اعظم، خوانده شده است.[۴]وی پس از فتح مدائن در سال ۱۷ ق، حاکم آن دیار شد و در اواخر حیات خلیفه دوم در مدائن وفات یافت.[۵]مقبره او موردتوجه مسلمانان است.

مکانت حدیثی

از سلمان، با عناوین محدِّث، فقیه در سخنان معصومان(ع) فرا گیرنده علم اوّل و علم آخر،[۶]افقه النّاس،[۷]محدَّث[۸]و حواری پیامبر(ص) یاد شده است. او یکی از هفت نفر تشییع کننده پیکر مطهّر فاطمه زهرا(س) است این نکته میزان ارتباط و اتصال او به خاندان وحی را مشخص می کند.[۹]ابن عبّاس، ابو طفیل، اَنَس و ابو قرّه کِنْدی از جمله صحابیانی هستند که از وی، نقل روایت دارند.[۱۰]حدیث معروف«سلمانُ منّا أهل البیت»،[۱۱]در شأن اوست. اهل سنّت او را به «سلمانُ الخیر» توصیف کرده اند.[۱۲]شرح حال نگاران و رجالیان امامی بر وثاقت و جلالت شأن او تأکید دارند.[۱۳]بر فزونی روایات در مدح او ادّعای تواتر شده است[۱۴]و صحاح ستّه نیز بر او اعتماد کرده اند.[۱۵]

احادیث و آثار

روایات او در منابع شیعه، از پیامبر(ص) و امام علی(ع) است. ابو عثمان نَهْدی،[۱۶]راوی مشترک او در منابع شیعه و سنّی است. ذهبی، مسند او را مشتمل بر شصت حدیث می داند که بخاری، چهار روایت و مسلم، سه روایت آن را آورده اند.[۱۷]وی، راوی حدیث نص بر ائمّه اثنا عشر و اسامی و فضائل ایشان است. حدیث معروف «جاثلیق» ـ که پادشاه روم او را پس از رحلت پیامبر(ص) به مدینه اعزام کرد ـ نگاشته اوست.[۱۸]۲۸ روایت غیر تکراری در منابع معروف اهل سنّت، از وی نقل شده است.[۱۹]


[۱]. الطبقات الکبری: ج۴ ص۷۵.

[۲]. تاریخ بغداد: ج۱ ص۱۶۳ ش۱۲، اُسد الغابة: ج۲ ص۳۳۰.

[۳]. رجال الکشّی: ج۱ ص۲۶- ۳۸ ش۱۲ و ۱۷.

[۴]. همان: ج۱ ص۴۷ ـ ۵۶ ش۲۴ و ۲۷ و ۲۸.

[۵]. الاستیعاب: ج۲ ص۱۹۷، اسد الغابة: ج۲ ص۵۱۵. در تاریخ وفات سلمان اختلاف است. بیشتر مورخان، اواخر حکومت عثمان را زمان فوت او ذکر کرده اند ، ولی با توجه به اینکه پس از وی حذیفه تا سال ۳۶ ق ، حاکم مدائن بوده ، وفات سلمان پیش از حکومت حذیفه بر مدائن است.

[۶]. رجال الکشّی: ج۱ ص۶۴ ش۳۷.

[۷]. همان: ج۱ ص۵۲ ش۲۵.

[۸]. همان: ج۱ ص۷۲ ش۴۴ و ص۶۴ ش۳۶. محدَّث کسی است که به مقام شنیدن معارف غیبی رسیده است.

[۹]. همان: ج۱ ص۳۴ ش۱۳.

[۱۰]. الجرح و التعدیل: ج۴ ص۲۹۶ ش۱۲۸۹.

[۱۱]. الاختصاص: ص۳۴۱، رجال الکشّی: ج۱ ص۷۱- ۵۴ ش۴۲ و ۲۶.

[۱۲]. الجرح و التعدیل: ج۴ ص۲۹۶ ش۱۲۸۹.

[۱۳]. رجال الطوسی: ص۴۰ ش۲۵۰ و ص۶۵ ش۵۸۶، خلاصة الأقوال: ص۸۴.

[۱۴]. معجم رجال الحدیث: ج۸ ص۱۹۸ ش۵۳۳۸.

[۱۵]. تهذیب الکمال: ج۱۱ ص۲۴۵ ش۲۴۳۸.

[۱۶]. سیر أعلام النبلاء: ج۴ ص۱۷۵ ش۶۷.

[۱۷]. همان: ج۱ ص۵۰۵ ش۹۱.

[۱۸]. الفهرست، طوسی: ص۱۴۲ ش۳۳۸، متن روایت را علّامه مجلسی نقل کرده است (ر.ک: بحار الأنوار: ج۱۰ ص۵۴).

[۱۹]. المسند الجامع: ج۷ ص۵۸ ـ ۸۵ ح ۴۸۴۷ ـ ۴۸۷۵.