13 جمادی الثانی

۱۳جمادي الثاني
سالروز وفات ام البنین سلام الله علیها، روز تکریم مادران و همسران شهیدان
شرح مناسبت:

حضرت ام البنین(ع) از شخصیت هاى درخشان در تاریخ اسلام است و به خانواده اى منسوب است که در شجاعت و شهامت و پیکار، نظیر ندارند.

چون امام على(ع) پس از رحلت حضرت زهرا(س) تصمیم به ازدواج گرفت،عقیل را فرا خواند و از او خواست که براى او زنى از میان قبیله هاى معروف به شجاعت بیابد تا براى او جنگجویانى دلیر بزاید.

از آن جا که عقیل در تبارشناسى زِبَردست بود، فاطمه دختر حِزام را برگزید و گفت که پدران وى از شجاع ترین، پایدارترین و قوى‌ ترین عرب ها در پیکارند.

امّ البنین، شاعرى زبان آور و بزرگ بود. چهار پسرش را در رکاب امام حسین(ع) به کربلا فرستاد و در مرثیه آنان، در بقیع به گریه کردن و سرودن شعر نشست و مردم، گِرد مى‌ آمدند و دردمندانه مى‌ گریستند و بر زشتکارى‌ هاى بنى ‌امیه و رفتارهاى پست آنان، آگاه مى ‌شدند و بدین گونه، توانست نداى فرزندانش و هدفشان را به مردم برساند.

نظر به انتساب روز سیزدهم جمادی الثانی به عنوان روز وفات حضرت ام البنین، این روز، روز تکریم مادران و همسران شهدا تعیین شده است.

آیات و روایات متناسب :
روز تکریم مادران و همسران شهیدان
امام صادق علیه السلام:
بُکی الحُسَینُ علیه السلام خَمسَ حِجَجٍ، وکانَت امُّ جَعفَرٍ الکلابِیةُ تَندُبُ الحُسَینَ علیه السلام وتَبکیهِ وقَد کفَّ بَصَرُها، فَکانَ مَروانُ وهُوَ والِ المَدینَةِ یجی ءُ مُتَنَکرا بِاللَّیلِ حَتّى یقِفُ، فَیسمَعُ بُکاءَها ونَدبَها؛
بر حسین علیه السلام پنج سال گریسته شد. امّ جعفر کلابى (امّ البنین)، براى حسین علیه السلام مرثیه مى سرایید و مى گریست تا این که چشمانش نابینا شد. مروان، حاکم مدینه، به صورت ناشناس مى آمد و پشتِ در مى ایستاد و به گریه و مرثیه سرایى او گوش مى داد.
الأمالی للشجری: ج ۱ ص ۱۷۵
مقاتل الطالبیین:
کانَت امُّ البَنینَ امُّ هؤُلاءِ الأَربَعَةِ الإِخوَةِ القَتلى تَخرُجُ إلَى البَقیعِ، فَتَندُبُ بَنیها أشجى نُدبَةٍ وأحرَقَها، فَیجتَمِعُ النّاسُ إلَیها یسمَعونَ مِنها، فَکانَ مَروانُ یجی ءُ فیمَن یجی ءُ لِذلِک، فَلا یزالُ یسمَعُ نُدبَتَها ویبکی؛
امّ البنین که مادر چهار برادر کشته شده بود به بقیع مى رفت و در آن جا، اندوهگین ترین و سوزناک ترین مرثیه سرایى ها را براى پسرانش مى کرد. مردم نزد او گِرد مى آمدند و به آن مرثیه ها گوش فرا مى دادند. مروان هم از جمله کسانى بود که به بقیع مى آمدند. او به مرثیه امّ البنین، گوش فرا مى داد و مى گریست..
مقاتل الطالبیین: ص ۹۰
پیامبر خدا صلى الله علیه و آله:
مَن ثَکلَ ثَلاثَةً مِن صُلبِهِ فاحتَسَبَهُم عَلَى اللّهِ عَزَّ و جلَّ وَجَبَت لَهُ الجَنَّةُ؛
هرکه در داغ سه فرزند خود سوگوار شود و [اجر] مرگ آنها را به حساب خداوند عزّ و جلّ بگذارد، بهشت بر او واجب گردد.
الخصال: ۱۸۰/ ۲۴۵
قبیصه:
کنتُ عندَ رسولُ اللّهِ صلى الله علیه و آله جالسا، إذ أتَتهُ امرَأةٌ فقالَت: یا رسولَ اللّهِ، ادعُ اللّه لی فإنَّهُ لیسَ یعیشُ لی وَلَدٌ، فقالَ صلى الله علیه و آله: و کم ماتَ لک وَلَدٌ؟ قالَت: ثلاثةٌ، قالَ: لقد احتُظِرتِ مِن النارِ بحِظارٍ شَدیدٍ؛
نزد پیامبر خدا صلى الله علیه و آله نشسته بودم که زنى آمد و از مرگ فرزندانش شکوه کرد و گفت: اى رسول خدا! از خدا براى من طلب فرزند نما. حضرت به او فرمود: چند فرزند از تو مرده است؟ عرض کرد: سه تا. فرمود: تو در برابر آتش، حصار محکمى بر گِرد خود کشیده اى.
بحار الأنوار: ۸۲/ ۱۲۱/ ۱۳
الدعوات:
کانَ للصادقِ علیه السلام ابنٌ فَبَینا هو یمشِی بینَ یدَیهِ إذ غَصَّ فَماتَ، فَبَکى و قالَ: لَئن أخَذتَ لقد بَقَّیتَ، و لَئنِ ابتَلَیتَ لقد عافَیتَ، ثُمّ حُمِلَ إلى النِّساءِ فلَمّا رَأینَهُ صَرَخنَ فَأقسَمَ علَیهِنَّ أن لا یصرُخنَ، فلَمّا أخرَجَهُ للدَّفنِ قالَ: سبحانَ مَن یقتُلُ أولادَنا و لا نَزدادُ لَهُ إلّا حُبّا! فَلمّا دَفَنَهُ قالَ: یا بُنَی، وَسَّعَ اللّهُ فی ضَرِیحِک و جَمَعَ بینَک و بینَ نَبِیک؛
یکى از پسران امام صادق علیه السلام در جلو آن حضرت راه مى رفت، که ناگهان چیزى در گلویش گرفت و مُرد. حضرت گریست و گفت: [الهى ] اگر بگیرى، هم تو هستى که مى دهى و اگر بیمار گردانى، هم تو هستى که عافیت مى بخشى. سپس پیکر او را نزد زنان برد. وقتى زنها آن کودک را دیدند شیون کردند. حضرت آنان را قسم داد که شیون و فریاد نکنند. چون او را براى دفن بیرون آورد، فرمود: منزّه است خدایى که فرزندان ما را مى کشد، اما جز بر عشق ما به او افزوده نمى شود و چون پیکرش را به خاک سپرد، فرمود: فرزندم! خداوند آرامگاه تو را گشایش دهد و تو را با پیامبرت گرد هم آورد.
الدعوات: ۲۸۶/ ۱۵