تاريخ : یکشنبه 1398/1/18 تاریخ ایجاد:
کد خبر: 68522
بررسی منابع علم امام(ع) از منظر روایات

بررسی منابع علم امام(ع) از منظر روایات

نویسندگان مقاله «بررسی منابع علم امام(ع) از منظر روایات» با بررسی انبوهی از روایات نتیجه می‌گیرند که در نزد ائمه اطهار(ع) کتابی وجود داشته که اتفاق‌هایی که قرار است تا روز قیامت روی بدهد در آن نوشته شده و ائمه اطهار(ع) هرگاه خواسته‌اند از قضیه‌ای اطلاع پیدا کنند به این کتاب مراجعه می‌کردند.

«بررسی منابع علم امام(ع) از منظر روایات» نوشته عبدالرحیم سلیمانی‌بهبهانی، محمد فرضی‌پوریان و سعید بخشی، از جمله مقالاتی است که در جدیدترین شماره از فصلنامه علمی ـ پژوهشی «کلام اسلامی» به زیور طبع آراسته شده است.

نویسندگان در طلیعه این نوشتار آورده است یکی از بحث‌های مهم امامت مساله «علم امام» است. شیعه معتقد است امام چون منصوب از جانب خداست، باید دارای علمی تام و کامل نسبت به شریعت باشد و خداوند متعال این علم را بدون آموزش و اکتساب در اختیار امام قرار می‌دهد. امامان معصوم: نیز به این مساله اشاره کرده و خود را وارثان علم پیامبر اکرم(ص) معرفی کرده‌اند. با بررسی این احادیث به این نتیجه می‌رسیم که ائمه اطهار از مواردی به عنوان منابع و طریق دریافت علوم خود سخن گفته‌اند. این طرق عبارتند از: تعلیم توسط خود خداوند متعال (الهام)؛ دریافت از طریق ملائکه (تحدیث و عمود نور)؛ دریافت از طریق پیامبر اکر(ص)؛ دریافت از طریق فاطمه زهرا(س). در این نوشتار با روش تحلیلی- تحقیقی به بررسی این روایات از حیث سند و محتوا پرداخته و بیان شده که بر طبق روایات چه علمی و از چه طریقی به امام می‌رسد.

همچنین در بخش دیگری از این مقاله می‌خوانیم مقتضای حکم عقل این است که امام باید مانند پیامبر(ص) از علمی جامع و کامل نسبت به معارف و احکام دین برخوردار باشد تا بتواند مردم را به درستی هدایت کند و غیر از امامان دوازده‌گانه اهل بیت(ع) کسی واجد چنین ویژگی‌ نبوده است. در روایات بسیاری آمده است، ائمه(ع) علاوه بر علم کامل به معارف و احکام دین، از حقایق عالم تکوین و حوادث گذشته، حال و آینده نیز آگاه بودند. یکی از مسائل مهم درباره علم امام(ع)، منبع و سرچشمه آن است. در این پژوهش با رجوع به روایات اهل بیت به بررسی آن پرداخته شده است.

یکی از مباحثی که بدان پرداخته شده مسئله «علم بدون واسطه» است و نگارندگان در این بخش با اشاره به تعلیم مستقیم الهی آورده‌اند در برخی از روایات بیان شده که اگر مساله جدیدی برای امام رخ دهد که حکم آن در کتاب و سنت نباشد، خداوند متعال به او الهام می‌کند و ایشان از این طریق به آن آگاه می‌شود امام باقر(ع) فرمودند:
«حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ اَلْحُسَيْنِ عَنْ عَبْدِ اَللَّهِ بْنِ هِلاَلٍ عَنِ اَلْعَلاَءِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: كَانَ عَلِيٌّ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ يَعْمَلُ بِكِتَابِ اَللَّهِ وَ سُنَّةِ نَبِيِّهِ فَإِذَا وَرَدَ عَلَيْهِ اَلشَّيْءُ اَلْحَادِثُ اَلَّذِي لَيْسَ فِي اَلْكِتَابِ وَ لاَ فِي اَلسُّنَّةِ أَلْهَمَهُ اَللَّهُ تَعَالَى إِلْهَاماً وَ ذَلِكَ وَ اَللَّهِ مِنَ اَلْمُعْضِلاَتِ؛
علی(ع) به کتاب خدا و سنت پیامبرش عمل می‌کرد و اگر چیز جدیدی برای او پیش می‌آمد که در کتاب و سنت نبود، خداوند متعال حق را بر او الهام می‌کرد و این الهام از معضلات بوده است.

نویسندگان در ادامه به بررسی سندی روایت فوق پرداخته و می‌نویسند سلسله سند روایت این گونه است:
«محمد بن الحسین عن الحسن بن محبوب عن العلاء بن رزین عن محمد بن مسلم محمد بن الحسین» مورد توثیق و داریا جلالت شان است نجاشی درباره او می‌گوید: «او از بزرگان اصحاب ما و دارای منزلتی بزرگ است، او روایات زیادی نقل نموده است و مورد اطیمنان است نوشته‌های او خوب است و می‌توان به نقل او اعتماد نمود». نجاشی درباره کمتر کسی این عبارات را به کار می‌برد.

الحسن بن محبوب راوی دیگری است که وضعیت وی در کتب رجال معتبر شیعی مورد بررسی قرار گرفته و در این زمینه آمده است شیخ طوسی ایشان را توثیق و از او به عظمت یاد می‌کند علاوه بر آن مرحوم کشی ایشان را جزو اصحاب اجماع ذکر می‌کند العلا بن رزین بزرگان علم رجال از او به عظمت یاد کرده و با عباراتی چون ثقه، وجه، و جلیل القدر توصیف نموده‌اند. محمد بن مسلم: نجاشی درباره او تعابیر عجیبی چون فقیه، موثق‌ترتین مردم و با تقوا دارد.
نویسندگان با اشاره به روایت دیگری آورده‌اند در روایت دیگری چنین آمده
«حَدَّثَنَا سَلَمَةُ بْنُ اَلْخَطَّابِ عَنْ عَلِيِّ بْنِ مُيَسِّرٍ اَلْمَدَائِنِيِّ عَنِ اَلْحَسَنِ بْنِ يَحْيَى اَلْمَدَائِنِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: قُلْتُ لَهُ أَخْبِرْنِي عَنِ اَلْإِمَامِ إِذَا سُئِلَ كَيْفَ يُجِيبُ فَقَالَ إِلْهَامٌ أَوْ سَمَاعٌ وَ رُبَّمَا كَانَا جَمِيعاً».
یحیی مدائنی می‌گوید از امام صادق(ع) پرسیدم اگر از امام سوالی شود، او چگونه پاسخ می‌دهد؟ حضرت فرمودند: از طریق الهام با شنیدن؛ البته ممکن است با هر دو هم باشند. علی بن یقطین نیز همین روایت را از امام رضا(ع) نقل می‌کند.

همچنین نویسندگان در بخش دیگری از این نوشتار آورده‌اند در حدیثی امام صادق(ع) از قول پیامبر اکرم(ص) نقل می‌کند که امام «ینطق بالهام من الله». امام، با الهامی از جانب خداوند متعال سخن می‌گوید. سلسله سند روایت این گونه است: «محمد بن الحسین عن الحسن بن محبوب عن العلا بن رزین عن محمد بن مسلم». محمد بن الحسین و الحسن بن محبوب از سوی رجال شناسان توثیق شده و از او به عظمت یاد کرده‌اند. علاء بن رزین بزرگان علم رجال از او به عظمت یاد کرده و با عباراتی چون ثقه، وجه و جلیل القدر توصیف نموده‌اند محمد بن مسلم نجاشی درباره او تعابیری همچون فقیه، موثق‌ترین مردم و باتقوا دارد. این روایت با سندی دیگر در کتاب المحاسن نیز نقل شده است در روایتی دیگر بیان شده که به امیر المومنین(ع) الهام می‌شده است. در اختصاص نیز همین مطلب با سندی متفاوت نقل شده است بر این اساس، می‌توان گفت حداقل ۱۰ روایت با الفاظ و سندهای متفاوت در زمینه‌ الهام وجود دارد، که برخی از آنها صحیح السند هستند در نتیجه براساس این روایات، یکی از راه‌های عالم شدن امام معصوم، الهام به اوست.

نویسندگان این مقاله در ادامه به بحث پیرامون مسئله الهام پرداخته و می‌نویسند الهام، مصدر باب «افعال» از ریشه«ل ه م» است. «ل ه م» در لغت به معنای بلعیدن یا بلعیدن به یکباره است. برخی از معاصرین «ل ه م» را در اصل به معنای ورود چیزی در دورن و باطن چیز دیگر دانسته‌اند، که گاهی در امور مادی مانند بلعیدن غذا به کار می‌رود و گاه در امور معنوی، مانند القای معارف و معانی در دل. الهام، عبارت است از افکندن چیزی در قلب انسان از ناحیه خداوند، که موجب اطمینان نفس می‌گردد ابن اثیر جزری راغب اصفهان این افکندن می‌تواند بدون واسطه یا با واسطه فرشته باشد بر این اساس مفسران قرآن کریم وحی به مادر موسی(ع) وحی به حواریون حضرت عیسی(ع) و وحی به یوسف(ع) هنگامی که برادرانش او را در چاه انداختند را به الهام تفسیر کرده‌اند نیز در تفسیر الهام معتقد است الهام، افکندن علم جدید در قلب لطیف امام است.

به باور نگارندگان الهام معنای عام دارد و می‌تواند هم با واسطه باشد و هم بی واسطه؛ اما از ظاهر این روایات، بی واسطه بودن این علم استفاده می‌شود؛ یعنی خود خداوند متعال بر قلب امام افاضه می‌کند زیرا همان طور که خواهد آمد در روایات متعددی از واسطه سخن به میان آمده و گفته شده که گاهی از طریق ملک و گاهی از طریق عمود نور و گاهی با دیدن ملکوت اشیاء، به امام علمی افاضه می‌شود، هر گاه با ملک این افاضه صورت گیرد به آن تحدیث می‌گویند، لذا از اطلاق لفظ و اینک در مواردی که واسطه وجود دارد، هیچ گاه از لفظ الهام استفاده نشده، می‌توان گفت ظهور این روایات در علم بدون واسطه است.

نویسندگان در بخش دیگری از این نوشتار آورده‌اند نکته بعدی در مورد الهام این است که در روایت، عبارت «و ذلک والله من المعضلات» آمده است یعنی علم الهامی از معضلات به شماره آمده است در تفسیر این عبارت دو احتمال قابل طرح است: ۱ـ ادراک حقیقت الهام از امور سخت و پیچیده است؛ زیرا هیچ یک از انسان‌های عادی از چنین علمی برخوردار نیست. ۲ـ این الهام مخصوص مشکلات است، یعنی هرگاه امام در شبهه مصداقی یا شبهه حکمی، با مشکل مواجه شده و پاسخ را در کتاب و سنت نیافت، یا سوال جدیدی از امام پرسیده شد که پاسخش مشکل بود پاسخ آن از طریق الهام به امام القا می‌‌شود علامه مجلسی این نظر را پذیرفته و معتقد است که مشکل در شبهه مصداقی با مقام امامت سازگار‌تر است و بعید است امام معصوم در شبهه حکم دچار چالش شود.

نویسندگان به ذکر اشکالی در این زمینه پرداخته و آورده‌اند در روایاتی تصریح شده حکم همه چیز در کتاب یا سنت بیان شده است با این حال مضمون حدیث فوق، نبودن برخی احکام حوادث در قرآن و سنت است این دو دسته از روایات چگونه با هم قابل جمع‌اند؟ در ادامه این اشکال پاسخ داده شده و در این بخش آمده است که در پاسخ می‌توان گفت: مقصود از شی جدیدی که در کتاب و سنت نیامده موضوع جدید است نه حکم جدید، ممکن است موضوع جدید دارای پیچیدگی‌هایی باشد که با علم عادی قابل شناخت دقیق نباشد و از طرفی تا موضوع به روشنی معلوم نباشد، حکم آن معلوم نخواهد بود در این موارد امام(ع) از طریق الهام، به شناخت دقیق موضوع مزبور نائل می‌شود.

نویسندگان این مقاله در پایان و مقام نتیجه‌گیری می‌نویسند با توجه به انبوه روایات معصومان(ع) در این رابطه می‌توان گفت: بدون شک در نزد ائمه اطهار(ع) کتابی وجود داشته و هم اکنون نیز موجود است و در دست امام زمان(عج) است و اتفاق‌هایی که قرار است تا روز قیامت اتفاق بیافتد در آن نوشته شده است و ائمه اطهار(ع) از این طریق هر گاه خواسته‌اند از قضیه‌ای اطلاع پیدا کنند با مراجعه به این کتاب، می‌توانستند از آن قضیه باخبر شده و از آینده و تمام رخدادهای آن مطلع شوند.

خبرگزاری فارس :
خبرگزاری ایکنا :
خبرگزاری ایرنا :