شصتوسومین شماره از دوفصلنامه علمی ـ پژوهشی «مطالعات تاریخی قرآن و حدیث» به صاحب امتیازی پژوهشکده قرآن و عترت، سردبیری عبدالمجید طالبتاش و مدیر مسئولی حسین مرادی به زیور طبع آراسته شد.
به گزارش ایکنا؛ در این شماره از دوفصلنامه علمی ـ پژوهشی «مطالعات تاریخی قرآن و حدیث» مقالاتی با عناوین «بررسی تاریخی درونمایه نگارشهای ناسخ و منسوخ در سده سوم و چهارم» نوشته نوشته محسن قاسمپور و فاطمه حاجیاکبری؛ «معناشناسی قسم درقرآن کریم. رویکردی تاریخی و فرهنگی» تالیف احمد پاکتچی؛ «بررسی تاریخی سجده ملائکه» به قلم سیدحاتم مهدوینور؛ ناکارآمدی تحلیلهای لغوی در اصطلاحات تاریخ بنیان قرآن و حدیث» به قلم محمدحسن احمدی؛ «جریانشناسی تاریخی ترجمه واژگان شاعرُ کاهن و مجنون» زهره اخوانمقدم و شیرین رجبزاده؛ «جهودالارکاتی فی مصحف» نوشته مرتضی توکلی و حمیدرضا مستفید منتشر شده است.
بررسی تاریخی درونمایه نگارشهای ناسخ و منسوخ
در چکیده مقاله «بررسی تاریخی درون مایه نگارشهای ناسخ و منسوخ در سده سوم و چهارم» میخوانیم نسخ در قرآن در سه قرن اول معنای عامی داشته است که در دورههای بعد به یکی از مصادیق آن مبدل شده است. از قرن دوم تا پنجم، تعداد آیاتی که منسوخ به حساب میآمد به طور چشمگیری افزایش پیدا کرد و عالمانی از زهری گرفته تا ابن جوزی به ترتیب آیات منسوخ را از ۴۲ تا ۲۴۷ آیه رساندند. در سده چهارم که دوران طلایی نگارش در زمینه ناسخ و منسوخ به شمار میرود آنگونه که نسخ پنداری آیات آن قدر زیاد شد که برخی افراد از این رویکرد با نام عشاق النسخ یاد کردهاند تعداد آیات ناسخ و منسوخ به ۲۱۵ مورد رسانده شد. این پژوهش، گونههای پرداختن به نسخ را با روشی تحلیلی-توصیفی بررسی کرده است. پژوهش نشان میدهد بستر توسعه نظریه نسخ در مواجهه با برخی از آیات الاحکام که ناسازگاری ظاهری داشتند شکل گرفت. بر این اساس فقیهان مبنای حکم متقدم و متاخر را در ترتیب نزول ملاک قرار داده و با استفاده از آن، این انگاره تناقض را از میان بردند. فهرست کردن آیات متعارض، گاه شماری ناسخ از منسوخ، تسهیل در به خاطر سپاری ناسخ و منسوخ و تدوین بر اساس ابواب فقهی از جمله درونمایههای آثار مربوط به نسخ در قرون اولیه است.
معناشناسی قسم در قرآن کریم
نویسنده مقاله «معناشناسی قسم درقرآن کریم، رویکردی تاریخی و فرهنگی» در طلیعه نوشتار خود آورده است. مفهوم قسم در قرآن کریم همواره از موضوعات مورد توجه قرآنپژوهان بوده و در این باب، به خصوص قالب تکرارشونده «لا اقسم» چالش گستردهای را هم برای مفسران، هم برای نحویان ایجاد کرده است. این درحالی است که تحلیلهای ارائه شده برای معنای «لا اقسم» در کاربردهای قرآنی در عمل از تکلف عاری نیست و نیاز به بازنگری نیاز دارد. در این مقاله با ترکیبی از روشهای معناشناسی تاریخی و معناشناسی فرهنگی معنای قسم بررسی میشود. پژوهش نشان میدهد که قسم در فرهنگ عرب عصر نزول، به سان برخی فرهنگهای دیگر بار معنایی منفی حمل میکرده است و معنایی بسیار نزدیک به نفرین و لعنت داشته است و از همین رو، ترکیب «لااقسم» در قرآن کریم، باید با همان ترکیب نحوی ظاهری در آن، به سوگند نخوردن بازگردانده شود.
بررسی تاریخی سجده ملائکه
در چکیده مقاله «بررسی تاریخی سجده ملائکه» میخوانیم یکی از مواردی که در قرآن ذکر شده است داستان خلقت آدم علیه اسلام و سجده ملائکه بر او و تمرد شیطان از این سجده است. این امر معرکه آرای مفسران شده است. با توجه به این که قرآن کتاب هدایت است فهم درست آیات قرآن در میزان هدایتگیری انسان موثر است، در نتیجه بررسی آیات خلقت بسیار مهم است. این پژوهش به شیوه توصیفی تحلیلی و تاریخی به بررسی علت و نحوه، شمول امر سجده ملائک بر انسان و تمرد ابلیس میپردازد. نتایج نشان میدهد که مفسران در طول تاریخ تاکنون شیطان را یا از ملائکه یا از اجنهای که در سلک ملائکه در آمده است میدانستند. بعضی مفسران سجده ملائک را سجده تکریم و بعضی سجده خضوع میدانستند. با بررسی آیات قرآن مجید مشخص شد سجده به معنای خضوع و در خدمت بودن انسان برای رسیدن به کمالش است و فرمان سجده به کل مخلوقات عالم از جمله شیطان بوده است. علت سجده کمالی است که تنها در انسان هست و میتواند آن را به فعلیت برساند و آن بذر الهی شدن است. نتیجه آن که تمام مخلوقات عالم برای به فعلیت رسیدن کمال انسان در اختیار او هستند و تلاش انسان باید تحقق هدف خلقت باشد.
ناکارآمدی تحلیلهای لغوی در اصطلاحات تاریخبنیان قرآن و حدیث
در چکیده مقاله «ناکارآمدی تحلیلهای لغوی در اصطلاحات تاریخ بنیان قرآن و حدیث» میخوانیم لزوم اتخاذ رویکردی تاریخی، یکی از اصول مهم در تحلیل اصطلاحات تاریخی در حوزه متون قرآنی و حدیثی است. آسیب عدم توجه به تمایز کاربرد اصطلاحی و غیراصطلاحی یک واژه، یکی از مهمترین آسیبها در مباحث پیشینهشناسی برای این نوع موضوعات است. معمولا ذهن پژوهشگر برای پررنگ نشان دادن پیشینه، سعی دارد تا بدون توجه به این تمایز و با جمعآوری هرگونه کاربردی از لفظ، به قطور کردن پیشینه معنای اصطلاحی مورد نظر کمک برساند. از این رو باید به «عدم التزام اصطلاح به معنای لغوی» به مثابه یک اصل نگریست. در این مقاله ابتدا مغالطه استصحاب تاریخی، به عنوان مادر مغالطات رایج در حوزه تحلیل متون دینی مورد بررسی قرار میگیرد و اصطلاحات: حدیث، تفسیر، اعجاز، قرآن و جامع حدیثی از این جهت واکاوی میشوند. در قسمت دوم مقاله نیز مسئله «تغییر انگاره» به عنوان، مهمترین عامل برای اثبات مغالطه بودن استصحاب تاریخی اصطلاحات، تبیین میشود و در ضمن آن راهکارهای شناخت انگاره حاکم بر زمان کاربرد اصطلاح، در قالب پنج مورد: بررسی کارکرد، دریافت بیمعنایی، ایجاد تغییر در لحن کلام، تغییر طبقهبندی و معادلسازی واژگان، مورد بررسی قرار میگیرند.
جریان شناسی تاریخی ترجمه واژگان شاعر کاهن و مجنون
نویسنده مقاله «جریان شناسی تاریخی ترجمه واژگان شاعر کاهن و مجنون» در چکیده مقاله خود آورده است لزوم ترجمه قرآن برای آشنایی غیرعرب زبانان امری لازم به نظر میرسد. از جمله آیات قرآن، آیههایی است که اشاره به جدال مشرکان مکه با پیامبر (ص) در زمان بعثت دارد. آنان اتهامات زیادی به رسول خدا (ص) زدند. برخی از این اتهامات، نسبت دادن اوصاف شاعر، کاهن و مجنون به نبی (ص) است. با توجه به معنای این واژگان در عصر نزول که همه به نوعی ارتباط با جن دارند، این سوال مطرح میشود که در ترجمه واژگان شاعر، کاهن و مجنون آیا مترجمان فارسی زبان در طول تاریخ ترجمه به معنای این واژگان در عصر نزول توجه داشتهاند؟ آیا توانستهاند واژه متقاربی را در ترجمه آیات مرتبط با این واژگان بیاورند؟ آیا به اصل یکسانی و هماهنگی -که از اصول مهم در ترجمه آیات است - هنگام ترجمه توجه داشتهاند؟ با بررسی بیش از پنجاه ترجمه فارسی روشن گردید که مترجمان در طول تاریخ ترجمه دو عملکرد متفاوت داشتهاند: رها کردن واژه بدون ترجمه و جایگزین یا ترجمه واژه با معادل صحیح. این دو عملکرد در طول تاریخ ترجمه پراکنده بوده و به زمان یا دوره خاصی منحصر نیست؛ گرچه ترجمههای قرن چهاردهم بیشتر به معنای عصر نزول، بر خلاف انتظار اولیه توجه داشتهاند. گفتنی است حتی برخی از مترجمان که به معنای این واژگان در عصر نزول توجه داشتهاند، نیز اصل یکسانی در ترجمه را رعایت نکرده و فقط در چند مورد برگردان مناسب آورده و در سایر موارد ترجمه متفاوتی ارائه دادهاند.