698 - توفیق الهی

بسم الله الرحمن الرحیم

توفیق الهی

اللَّهُمَّ ..... وَفِّقْنِي لِلَّتِي هِيَ أَزْكَى [۱]

در جلسات پیشین گذشت که «زبان گشودن به هدایت» به عنوان مقدمه برای سه امر مهم دیگر بیان شده است که اولین آن، «الهام تقوی» است. اگر کسی بتواند زبان خود را کنترل و اصلاح نماید خدای متعال به او تقوی را الهام می‌کند. دومین امر «توفیق الهی» است.

در این فراز از دعای مکارم الاخلاق از خداوند می‌خواهیم به ما توفیق دهد که در راهی که به پاکیزگی معنوی و رشد و تکامل روحی منجر می‌شود گام برداریم.

در دو فراز پیش از این، ابتدا از خدای متعال «اصلاح زبان» و سپس به دنبال آن «الهام تقوی» را خواسته بودیم، اکنون در فراز سوم سخن از گام بلندی است که در زندگی معنوی لازمه رسیدن به عالی‌ترن مراتب کمالات انسانی است؛ «توفیق الهی».

در این فراز دو کلمه نیاز به توضیح دارد: «وَفِّقْنِي» و «أَزْكَى».

معنای لغوی توفیق

جوهری ماده وفق را چنین معنا می‌کند:

الْوَفْقُ من الْمُوَافَقَةِ بين الشيئين‌ [۲]

هماهنگی و همراهی دو چیز را موافقت و توافق می‌گویند. توفیق نیز از همین ریشه است.

یعنی همراهی کردن و فراهم آوردن اسباب و زمینه‌ها.

«توفیق الهی» یعنی این که خدای متعال در انجام کارهای خوب، زمینه‌های لازم برای انجام آن را فراهم کند و تا رسیدن به مقصد انسان را همراهی نماید. نقطه مقابل این معنا، «خذلان» است یعنی آنجا که خدای متعال دست یاری خود را بر می‌دارد. در آیه شریفه می‌خوانیم:

إِنْ يَنْصُرْكُمُ اللَّهُ فَلا غالِبَ لَكُمْ وَ إِنْ يَخْذُلْكُمْ فَمَنْ ذَا الَّذي يَنْصُرُكُمْ مِنْ بَعْدِهِ [۳]

اگر خدا شما را يارى كند، هيچ كس بر شما چيره و غالب نخواهد شد، و اگر شما را واگذارد، چه كسى بعد از او شما را يارى خواهد داد؟

«إِنْ يَنْصُرْكُمُ اللَّهُ» یعنی زمینه‌هایی که خدای متعال فراهم می‌کند، یعنی همان توفیق الهی که اگر با کسی همراه شود غلبه و پیروزی با وی خواهد بود و دیگری بر وی چیره نخواهد شد. در نقطه مقابل «خذلان» قرار دارد یعنی اگر خدای متعال دست یاری خود را از کسی بردارد چه کسی می‌تواند به یاری وی اقدام کند؟

«توفیق الهی» از اصول و پایه‌های حرکت و سیر در کمالات نفسانی است. در روایتی از امام علی(علیه‌السلام) همراهی توفیق با دین را به همراهی جدانشدنی جسم و سایه خود تشبیه می‌کند:

كَمَا أَنَّ الْجِسْمَ وَ الظِّلَّ لَا يَفْتَرِقَانِ كَذَلِكَ الدِّينُ وَ التَّوْفِيقُ لَا يَفْتَرِقَان‌ [۴]

همانگونه که جسم و سایه‌اش از هم جدا نمی‌شوند، دین و توفیق نیز از یکدیگر جدا نمی‌شوند.

نگهداری دین و سیر در مراحل کمالی آن جز با توفیق الهی ممکن نیست. چنانچه در روایت دیگری می‌خوانیم کار نیک را کسی می‌تواند انجام دهد که توفیق الهی همراهش شده باشد:

مَنْ أَمَدَّهُ التَّوْفِيقُ أَحْسَنَ الْعَمَلَ [۵]

هر كه توفيق يارَش شود، عمل نيكو انجام دهد.

دریافت و کسب «توفیق الهی» رابطه مستقیمی با نیت و انگیزه‌های فرد دارد، چه این که در روایت آمده است همه آنچه خدای متعال به انسان عطاء می‌کند – که از جمله آن توفیق است – به نیت و انگیزه فرد ارتباط دارد:

فَإِنَّ الْعَطِيَّةَ عَلَى قَدْرِ النِّيَّةِ [۶]

و در روایت دیگری به رابطه نیت و انگیزه نیکو با توفیق الهی و زمینه چینی آن برای کسب توفیق الهی چنین اشاره شده است:

مَنْ حَسُنَتْ نِيَّتُهُ أَمَدَّهُ التَّوْفِيقُ [۷]

در روایت دیگری «توفیق الهی» چونان یک راهبر و جلودار ترسیم شده است:

لَا قَائِدَ كَالتَّوْفِيقِ [۸]

یعنی راهنما و راهبر انسان در رسیدن به مقصد، توفیقی است که خدای متعال عنایت می‌کند و البته زمینه ساز این توفیق، حسن نیت و انگیزه نیکوی فرد خواهد بود. به تعبیر دیگر یک رابطه تعاملی و دو سویه در اینجا قرار دارد که انگیزه‌ها و کارهای نیک زمینه توفیق الهی را فراهم می‌کند و توفیق الهی راه را برای گام نهادن در مراحل بالاتر باز می‌نماید.

ان شاء الله خداوند متعال چنین نعمتی را به همه ما ارزانی دارد.


[۱] الصحيفة السجّاديّة، الإمام زین العابدین(عَلَیْهِ‌السَّلامِ)، ص۹۸، الدعاء۲۰.

[۲] الصحاح ـ تاج اللغة و صحاح العربیة، أبو نصر الجوهری (۳۹۳ ق)، ج۴، ص۱۵۶۷.

[۳] آل عمران/سوره۳، آیه۱۶۰.

[۴] عیون الحکم و المواعظ، اللیثی الواسطی (قرن ۶)، ص۳۹۷، ح۶۷۱۹.

[۵] عیون الحکم و المواعظ، اللیثی الواسطی (قرن ۶)، ص۴۴۹، ح۷۹۶۲.

[۶] نهج البلاغة (للصبحي صالح)، ص۳۹۹، نامه ۳۱.

[۷] غرر الحکم و درر الکلم‌، تمیمی آمدی (۵۵۰ ق)، ج۱، ص۶۶۷، ح۱۵۳۳.

[۸] نهج البلاغة (للصبحي صالح)، ص۴۸۸، کلمه قصار ۱۱۳.

  • 698 - توفیق الهی (دانلود)