حضرت عیسی(ع) به زنی که پیرچهره شده بود، سفارش به کم خوری کرد تا چهره اش تر و تازه شود.
رسول اللّه(ص):
مَرَّ أخی عیسی(ع) بِمَدینَةٍ وفیها رَجُلٌ وَامرَأَةٌ یتَصایحانِ، فَقالَ: ما شَأنُکما؟
قالَ [الرَّجُلُ]: یا نَبِی اللّهِ، هذِهِ امرَأَتی ولَیسَ بِها بَأسٌ، صالِحَةٌ، ولکنّی اُحِبُّ فِراقَها.
قالَ: فَأَخبِرنی عَلی کلِّ حالٍ ما شَأنُها؟
قالَ: هِی خَلَقَةُ الوَجهِ مِن غَیرِ کبَرٍ.
قالَ: یا امرَأَةُ، أتُحِبّینَ أن یعودَ ماءُ وَجهِک طَریاً؟
قالَت: نَعَم.
قالَ لَها: إذا أکلتِ فَإِیاک أن تَشبَعی؛ لِأَنَّ الطَّعامَ إذا تَکاثَرَ عَلَی الصَّدرِ فَزَادَ فی
القَدرِ، ذَهَبَ ماءُ الوَجهِ.
فَفَعَلَت ذلِک، فَعادَ وَجهُها طَرِیاً.[۱]
پیامبر خدا(ص):
برادرم عیسی(ع) از شهری می گذشت که دید مرد و زنی بر سر یکدیگر فریاد می زنند. پرسید: «شما را چه شده است؟».
مرد گفت: ای پیامبر خدا! این، همسر من است. عیبی ندارد. زن خوب و شایسته ای است؛ امّا دوست دارم از او جدا شوم.
فرمود: «پس به من بگو مشکلش چیست؟».
گفت: با آن که سنّی ندارد، پیرچهره است.
فرمود: «ای زن! آیا دوست داری شادابی و تازگی به چهره ات باز گردد؟».
گفت: آری.
عیسی(ع) به او فرمود: «هر گاه غذا می خوری، سعی کن سیر نشوی؛ زیرا وقتی غذا در معده انباشته شود و بیش از اندازه باشد، تر و تازگی چهره از بین می رود».
آن زن چنین کرد و دوباره چهره اش شاداب شد.
[۱]. علل الشرائع: ص ۴۹۷ ح ۱، دانشنامه قرآن و حدیث ج ۴ ص ۳۵۴.