احادیث داستانی صداقت در تجارت

صداقت در تجارت به قدری اهمیت دارد که امام صادق(ع) به روغن فروش سفارش کرد که: اگر روغنی برایت آوردند که به دیگران بفروشی، خودت آن را نخر

تهذیب الأحکام عن علی بن أبی حمزة:

سَمِعتُ مَعمَرَ الزَّیاتَ یسأَلُ أبا عَبدِ اللّهِ(ع) فَقالَ: جُعِلتُ فِداک، إنّی رَجُلٌ أبیعُ الزَّیتَ یأتینی مِنَ الشّامِ فَآخُذُ لِنَفسی مِمّا أبیعُ؟

قالَ: ما اُحِبُّ لَک ذلِک، قالَ: إنّی لَستُ أنقُصُ نَفسی شَیئا مِمّا أبیعُ، قالَ: بِعهُ مِن غَیرِک ولا تَأخُذ مِنهُ شَیئا، أرَأَیتَ لَو أنَّ الرَّجُلَ قالَ لَک: لا أنقصُک رِطلاً مِن دینارٍ، کیفَ کنتَ تَصنَعُ؟ لا تَقرَبهُ.[۱]

تهذیب الأحکام ـ به نقل از علی بن ابی حمزه ـ:

از مَعمَر زیات شنیدم که از امام صادق(ع) می پرسد و گفت: فدایت شوم! من مردی روغن فروشم و از شام برایم روغن می آورند [تا آنها را برای صاحبش بفروشم]. آیا از آنچه می فروشم برای خودم بردارم؟[۲]

فرمود: «دوست ندارم این کار را بکنی». مَعمَر گفت: کمتر از آن مبلغی که بفروشم برای خودم بر نمی دارم. فرمود: «آن را به دیگری بفروش و خودت، چیزی از آن برندار. بگو بدانم اگر شخصی به تو گفته بود: رطلی از دینار هم برایت کم نمی کنم [و همه پول آن را باید بدهی]، آن گاه چگونه عمل می کردی؟ نزدیک این کار نشو.


[۱]. تهذیب الأحکام: ج ۷ص ۱۲۸ ح ۵۵۸، وسائل الشیعة: ج ۱۲ ص ۲۹۰ ح ۲۲۸۱۸، دانشنامه قرآن و حدیث، ج ۱۷، ص ۱۹۸.

[۲]. یعنی: آیا می توانم روغن [و کالایی] را که صاحبش نزد من گذاشته تا آن را برایش بفروشم، به جای فروختن به دیگری، خودم بردارم و پولش را بدهم؟