احادیث داستانی استدلال امام علی(ع) به ماجرای مباهله

در شورایی که می خواست جانشین عمر بن خطاب را تعیین کند، امام علی(ع) برای حقانیت خود به قضیه ی مباهله استناد کرد.

الأمالی للطوسی عن أبی ذر:

إنَّ عَلِیا(ع) وعُثمانَ وطَلحَةَ وَالزُّبَیرَ وعَبدَ الرَّحمنِ بنَ عوفٍ وسَعدَ بنَ أبی وَقّاصٍ، أمَرَهُم عُمَرُ بنُ الخَطّابِ أن یدخُلوا بَیتا ویغلِقوا عَلَیهِم بابَهُ ویتَشاوَروا فی أمِرِهم، وأَجَّلَهُم ثَلاثَةَ أیامٍ، فَإِن تَوافَقَ خَمسَةٌ عَلی قَولٍ واحِدٍ وأَبی رَجُلٌ مِنهُم قُتِلَ ذلِک الرَّجُلُ، وإن تَوافَقَ أربَعَةٌ وأبَی اثنانِ قُتِلَ الاِثنانِ. فَلَمّا تَوافَقوا جَمیعا عَلی رَأی واحِدٍ، قالَ لَهُم عَلِی بنُ أبی طالِبٍ(ع):

إنّی اُحِبُّ أن تَسمَعوا مِنّی ما أقولُ، فَإِن یکن حَقّا فَاقبَلوهُ، وإن یکن باطِلاً فَأَنکروهُ.

قالوا: قُل.

قالَ: أنشُدُکم بِاللّهِ... فَهَل فیکم أحَدٌ أنزَلَ اللّهُ عز و جل فیهِ وفی زَوجَتِهِ ووَلَدَیهِ آیةَ المُباهَلَةِ، وجَعَلَ اللّهُ عز و جل نَفسَهُ نَفسَ رَسولِهِ، غَیری؟

قالوا: لا.[۱]

الأمالی، طوسی ـ به نقل از ابو ذر ـ:

عمر بن خطّاب به علی(ع) و عثمان و طلحه و زبیر و عبد الرحمان بن عوف و سعد بن ابی وقّاص دستور داد به اتاقی بروند و در را به روی خود ببندند و در باره تعیین خلیفه رایزنی کنند و سه روز به آنان مهلت داد [و گفت:] اگر پنج نفر بر یک چیز توافق کردند و یک نفرشان نپذیرفت، آن یک نفر کشته شود، و اگر چهار نفر توافق کردند و دو نفر مخالفت ورزیدند، آن دو نفر کشته شوند. پس چون همگی بر یک نظر هم داستان شدند، علی بن ابی طالب(ع) به آنها فرمود: «مایلم سخنی را که می گویم، گوش کنید. اگر درست بود، آن را بپذیرید و اگر نادرست بود، ردّش کنید».

گفتند: بگو.

فرمود: «شما را به خدا سوگند می دهم... آیا در میان شما کسی هست که خداوند عز و جل آیه مباهله را در باره او و همسرش و دو فرزندش نازل کرده باشد و خداوند عز و جل نفْس او را نفْس پیامبرش قلمداد کرده باشد، جز من؟».

گفتند: نه.


[۱]. الأمالی للطوسی: ص ۵۴۵ ـ ۵۵۱ ح ۱۱۶۸، بحار الأنوار: ج ۳۱ ص ۳۷۲ ح ۲۴ نقلاً عن إرشاد القلوب، دانشنامه قرآن و حدیث، ج ۱۶، ص ۲۸۶.