احادیث داستانی عزت نفس

پیامبر اکرم(ص) اصحابش را چنان تربیت کرد که اگر سوار بر مرکب، چوبدستی آنها می افتاد خود از مرکب پیاده می شدند و برمی داشتند و از کسی درخواست آن را نمی کردند.

عدّة الداعی:

قالَ النَّبِی(ص) یوما لِأَصحابِهِ: ألا تُبایعُونّی؟ فَقالوا: قَد بایعناک یا رَسولَ اللّهِ(ص)، قالَ: تُبایعُونّی عَلی أن لا تَسأَلُوا النّاسَ شَیئا.

فَکانَ بَعدَ ذلِک تَقَعُ المِخصَرَةُ مِن یدِ أحَدهِمِ فَینزِلُ لَها ولا یقولُ لِأَحَدٍ: ناوِلنیها.[۱]

عدّة الداعی:

روزی پیامبر(ص) به یارانش فرمود: «با من بیعت نمی کنید؟».

گفتند: پیش تر با شما بیعت کرده ایم، ای پیامبر خدا!

فرمود: «با من بیعت کنید بر این که از مردم چیزی نخواهید».

از آن پس، اگر چوب دستی از دست یکی از آنها می افتاد، خودش برای بر داشتن آن [از مرکبش] پیاده می شد و به هیچ کس نمی گفت: آن را به من بده.


[۱]. عدّة الداعی: ص ۸۹، بحار الأنوار: ج ۹۶ ص ۱۵۸ ح ۳۷، دانشنامه قرآن و حدیث، ج ۱۶، ص ۴۹۸.