احادیث داستانی پراکندگی امت ها

در این حدیث رسول گرامی اسلام(ص) فرقه های مسلمانان پس از خود را گوشزد کرده است.

المعجم الکبیر عن کثیر بن عبد اللّه عن أبیه عن جدّه:

کنّا قُعودا حَولَ رَسولِ اللّهِ(ص) فی مَسجِدِهِ بِالمَدینَةِ، فَجاءَهُ جِبریلُ(ع) بِالوَحی، فَتَغَشّی رِداءَهُ، فَمَکثَ طَویلاً حَتّی سُرِّی عَنهُ، وکشَفَ رِداءَهُ فَإِذا هُوَ تَعَرَّقَ عَرَقا شَدیدا، وإذا هُوَ قابِضٌ عَلی شَیءٍ.

فَقالَ: أیکم یعرِفُ ما یخرُجُ مِنَ النَّخلِ؟ فَقالَ الأَنصارُ: نَحنُ یا رَسولَ اللّهِ بِأَبینا أنتَ واُمِّنا، لَیسَ شَیءٌ یخرُجُ مِنَ النَّخلِ إلّا نَحنُ نَعرِفُهُ، نَحنُ أصحابُ نَخلٍ!

ثُمَّ فَتَحَ یدَهُ، فَإِذا فیها نَوی، فَقالَ: ما هذا؟ فَقالوا: هذا ـ یا رَسولَ اللّهِ ـ نَوی، قالَ: نَوی أی شَیءٍ؟ قالوا: نَوی سَنَةٍ.

قالَ: صَدَقتُم، جاءَکم جِبریلُ(ع) یتَعاهَدُ دینَکم، لَتَسلُکنَّ سُنَنَ مَن قَبلَکم حَذوَ النَّعلِ بِالنَّعلِ، ولَتَأخُذُنَّ بِمِثلِ أخذِهِم إن شِبرا فَشِبرا، وإن ذِراعا فَذِراعا، وإن باعا فَباعا، حَتّی لَو دَخَلوا فی جُحرِ ضَبٍّ دَخَلتُم فیهِ.

ألا إنَّ بَنی إسرائیلَ افتَرَقَت عَلی موسی سَبعینَ فِرقَةً، کلُّها ضالَّةٌ إلّا فِرقَةً واحِدَةً؛ الإِسلامَ وجَماعَتَهُم، ثُمَّ إنَّهَا افتَرَقَت عَلی عیسَی بنِ مَریمَ عَلی إحدی وسَبعینَ فِرقَةً، کلُّها ضالَّةٌ إلّا واحِدَةً؛ الإِسلامَ وجَماعَتَهُم، ثُمَّ إنَّکم تَکونونَ عَلَی اثنَتَینِ وسَبعینَ فِرقَةً، کلُّها فِی النَّارِ إلّا واحِدَةً؛ الإِسلامَ وجَماعَتَهُم.[۱]

المعجم الکبیر ـ به نقل از کثیر بن عبد اللّه، از پدرش، از جدّش ـ:

ما در مسجد پیامبر خدا در مدینه، پیرامون ایشان نشسته بودیم که جبرئیل(ع) بر او وحی آورد. پیامبر(ص) خود را در رَدایش پیچید و مدّتی طولانی، درنگ کرد تا آن که به خود آمد و ردایش را کنار زد. دیدیم عَرَق بسیاری بر [روی] ایشان نشسته و انگار، چیزی در مُشت دارد. فرمود: «کدام یک از شما می داند که از نخل، چه بیرون می آید؟».

انصار گفتند: ما، ای پیامبر خدا! پدر و مادرمان به فدایت! هیچ چیز نیست که از نخل بیرون آید، مگر این که ما آن را می دانیم. ما سر و کارمان با نخل است.

ایشان، دستش را باز کرد. مقداری هسته خرما در دستش بود. فرمود: «اینها چیست؟».

انصار گفتند: اینها، هسته خرماست، ای پیامبر خدا!

فرمود: «چه نوع هسته ای؟».

گفتند: هسته یک ساله.

فرمود: «درست گفتید. جبرئیل(ع) برای سرکشی به دینِ شما نزدتان آمده بود. بی گمان، شما نیز راه های کسانی را که پیش از شما بودند، خواهید پیمود، قدم به قدم، و آنچه را آنان در پیش گرفتند، در پیش خواهید گرفت، وَجَب به وجب، و گَز به گَز، و باز[۲]به باز. حتّی اگر آنان به سوراخ سوسماری رفته اند، شما نیز به آن داخل خواهید شد.

بنی اسرائیل، در [دین] موسی(ع) هفتاد فرقه شدند که همگی آنان، گم راه بودند، جز یکی: اسلام و جماعت آنان. سپس در [دین] عیسی بن مریم(ع) هفتاد و یک فرقه شدند که همگی آنان، گم راه بودند، جز یکی: اسلام و جماعت آنان. شما نیز به هفتاد و دو فرقه، پراکنده خواهید شد که همگی در آتش اند، بجز یکی: اسلام و جماعتِ ایشان».


[۱]. المعجم الکبیر: ج ۱۷ ص ۱۳ ح ۳، دانشنامه قرآن و حدیث، ج ۷، ص ۲۱۲.

[۲]. در متن عربى حدیث، «باع» آمده است که واحد اندازه گیرىِ طول (به مقدار فاصله دو دستِ باز) است.