بکاء (اشک ریختن)

بکاء (اشک ریختن)

گریه از جهات گوناگون با استفاده از منابع دینی مورد بررسی قرار گرفته است.

بُكاء ، در لغت

كلمه «بكاء» مصدر است از ريشه «بكى» به معناى گريستن و اشك ريختن . ابن منظور در اين باره مى گويد :
البُكاءُ يُقصَرُ وَ يُمَدُّ ، قالَهُ الفَرّاءُ و غَيرُهُ ، إذا مَدَدتَ أرَدتَ الصَّوتَ الَّذى يَكونُ مَعَ البُكاءِ ، و إذا قَصَرتَ أرَدتَ الدُّموعَ و خُروجَها .لسان العرب : ج ۱۴ ص ۸۲ (مادّه «بكى») .
بكاء ، به گفته فرّاء و ديگران ، با الف مقصور و ممدود ، هر دو آمده است . با الف ممدود (بُكاء)، به معناى صدايى است كه با گريه همراه باشد ، و با الف مقصور (بُكا)، به معناى اشك و خارج شدن آن است .
بنا بر اين نظريّه ، «بُكاء»، به معناى گريه صدادار و «بُكا» به معناى گريه بى صداست .


تفاوت اشك و گريه

نكته قابل توجّه، اين كه هر اشك ريختنى، گريه نيست . براى روشن شدن تفاوت اشك و گريه ، آشنايى با انواع طبيعى اشك در انسان ، مفيد است .



انواع اشك

اشك چشم، به سه نوع تقسيم شده است :
۱ . اشك پايه (Basal tears)
در چشمان پستانداران سالم ، قرنيه پيوسته (در طول ۲۴ ساعت) توسّط اشك هاى پايه، خيس و تغذيه مى گردد . اين اشك، موجب لغزنده شدن چشم ها و شستشوى آنها از ذرّات خارجى مى گردد . مايع اشك، حاوى : آب، موسين، چربى ها، ليزوزيم، لاكتوفرين، ليپوكالين، ايمنوگلوبولين ها، گلوكز، سديم كلرايد، كلرايد پتاسيم، آنتى اكسيدان ها و برخى ويتامين هاست .
۲ . اشك واكُنشى (Reflex tears)
هر چيزى كه موجب تحريك و يا خشك شدن چشم شود ، مى تواند توليد اين نوع اشك را افزايش دهد . اين نوع اشك، به طور غير ارادى و در پاسخ به موادّ محرّك چشم، مانند: ذرّات خارجى ، گرد و غبار ، آلرژن ها ، پاتوژن ها و موادّ محرّك ديگرى همچون: بخارات پياز ، گاز اشك آور و افشانه فلفل، ترشّح مى گردد . اين اشك ها سعى مى كنند كه موادّ محرّك و آزار دهنده را از چشم ها پاك كنند . باد شديد و نور شديد خورشيد نيز مى تواند باعث توليد اشك واكُنشى (رفلكس) گردند .
۳ . اشك احساسى يا گريه (Emotional tears / Crying)
اين اشك، هنگام احساساتى شدن انسان ها (استرس هيجانى) و يا به هنگام احساس درد فيزيكى (جسمى) ، ترشّح مى گردد . آغازگرهاى هيجانىِ اين نوع اشك معمولاً خشم ، اندوه ، شادى ، ترس ، شوخ طبعى و ناكامى اند . تركيبات شيميايى اين نوع اشك با تركيبات دو اشك قبلى، متفاوت است و اشك احساسى، هورمون ها و پروتئين هاى بيشترى دارد .برابر برخى از گزارش ها علل گريه در افراد بزرگ سال عمدتا شامل غم و اندوه (۴۹ %)، شادى و خوشى (۲۱ %)، خشم (۱۰ %)، همدردى (۷ %) ، اضطراب (۵ %) و ترس (۴ %) است .روشن است آنچه در اين مبحث بررسى مى گردد، اشك به معناى سوم يعنى اشك احساسى يا گريه است .


بكاء ، در قرآن و حديث

كلمه «بكاء» در قرآن و حديث ، نه تنها در مورد انسان ، بلكه در مورد فرشتگان ، شيطان ، زمين ، آسمان ، كوه ها ، جنبدگان ، پرندگان و ... به كار رفته است و اين، نشان مى دهد كه مفهوم اين كلمه در متون اسلامى، گسترده تر از مفهوم لغوى آن در مورد انسان است . براى آشنايى با موضوع گريه از منظر قرآن و حديث ، پيش از طرح متن آيات و احاديث ، اين نكات قابل توجّه اند :


۱ . گريه ، نياز فطرى

گريه مانند خنده ، از نيازهاى طبيعى انسان است و ريشه در خلقت و طبيعت بشر دارد. از اين رو، خداوند متعال، اين دو پديده را مستقيما به خود، نسبت مى دهد :
« وَ أَنَّهُ هُوَ أَضْحَكَ وَ أَبْكَى .نجم : آيه ۴۳ .
و اوست كه مى خنداند و مى گرياند»
.
اين سخن، بدان معناست كه خداوند متعال در نظام تكوين، انسان را به گونه اى آفريده كه مى تواند شادى خود را با خنده، و اندوه خود را با گريه ابراز نمايد . بنا بر اين ، انسان براى برخوردارى از يك زندگى سالم و طبيعى، همان طور كه به خنده نياز دارد ، نيازمند گريه است .در باره فوايد گريه خواهد آمد كه: خنده و گريه، دو ابزار كارآمد در كاهش استرس (فشار روانى) و رهايى از احساسات منفى اند .
در حديثى از امام كاظم عليه السلام آمده كه :
كانَ يَحيَى بنُ زَكَرِيّا عليهماالسلام يَبكى و لا يَضحَكُ ، و كانَ عيسَى بنُ مَريَمَ عليهماالسلاميَضحَكُ و يَبكى ، و كانَ الَّذى يَصنَعُ عيسى عليه السلام أفضَلَ مِنَ الَّذى كانَ يَصنَعُ يَحيى عليه السلام .الكافى : ج ۲ ص ۶۶۵ ح ۲۰ ، مشكاة الأنوار : ص ۳۳۵ ح ۱۰۷۰ ، قصص الأنبياء ، راوندى : ص ۲۷۳ ح ۳۵۲ ، بحار الأنوار : ج ۱۴ ص ۱۸۸ ح ۴۰ .
يحيى بن زكريّا عليه السلام اهل گريه بود و هيچ گاه نمى خنديد ؛ ولى عيسى بن مريم عليه السلام ، هم خنده مى كرد و هم گريه ، و كارى كه عيسى عليه السلام مى كرد، برتر از كارى بود كه يحيى عليه السلام مى كرد .
طبق اين حديث ، گريه از خوف خدا خوب است؛ امّا اگر در مواردى كه انسان بايد اظهار شادى كند، با خنده همراه نباشد ، به گونه اى نقص محسوب مى گردد . عكس اين مطلب نيز صادق است و به عبارت ديگر، انسان كامل ، هم مى خندد و هم مى گريد ، چنان كه عيسى عليه السلام اين گونه بود و پيامبر خاتم صلى الله عليه و آله و اهل بيت آن بزرگوار نيز چنين بوده اند .


۲ . فوايد گريه كردن

با در نظر گرفتن نياز طبيعى انسان به گريه ، بديهى است كه تأمين اين نياز براى جسم و جان ، مفيد و سازنده است ، كه با پيشرفت علم ، بشر، بيش از پيش با فوايد تأمين اين نياز آشنا مى گردد . بر اساس برخى از گزارش ها آنچه تاكنون در مورد فوايد گريه كشف گرديده، عبارت است از :
الف ـ هنگامى كه ما دچار استرس (فشار روانىِ) هيجانى مى شويم ، مغز و بدن ما شروع به توليد تركيبات شيميايى و هورمون هاى خاصّى مى كند . گريه كردن كمك مى كند تا اين تركيبات شيميايى كه نيازى به آنها نيست، از بدن خارج شوند .
ب ـ اشك هاى احساسى در واقع، موادّ سمّى اى را كه در پى استرس هيجانى در خون جمع مى شوند، از بدن دفع مى كند .
ج ـ اشك هاى احساسى، سطح منگنز بدن را كاهش مى دهند . اين موادّ معدنى بر روى خلق و خو تأثير مستقيم دارند .
د ـ اشك احساسى نسبت به اشك پايه و واكُنشى، ۲۴ % پروتئين آلبومين بيشترى دارد .
ه ـ گريه مانند ادرار و تعريق، موجب حذف موادّ سمى و زائد بدن مى شود .
و ـ گريه يك مكانيسم رايگان ، طبيعى و قدرتمند براى كنار آمدن با درد ، استرس و اندوه است .
ز ـ هورمون هايى كه پس از استرس در بدن انباشته مى شوند، چنانچه به حدّ سمّى برسند، موجب تضعيف سيستم ايمنى بدن و ديگر فرآيندهاى بيولوژيكى مى شوند . اشك هاى احساسى به عنوان دريچه اطمينان براى قلب، عمل مى كنند .
ح ـ تركيباتى كه حين استرس در بدن جمع مى شوند، با اشك خارج مى گردند . همين امر، موجب كاهش استرس مى گردد . اين مواد، شامل: آندورفين ، (enilahpekne-enicul) كه در كنترل درد مؤثّر است ، پرولاكتين كه در تنظيم توليد شير نقش دارد ، و آدرنوكورتيكوتروپين (HTCA) كه يك نشانگر مهمّ استرس است ، ميباشند . سركوب گريه و اشك، موجب افزايش استرس مى گردد .
ط ـ گريه، نه تنها موجب ارتقاى سطح سلامت فرد مى شود، بلكه در افزايش حسّ تعلّق در گروه نيز تأثير گذار است و موجب افزايش حضور و دخالت ديگران در تأمين رفاه فرد مى شود .
اشك ها، روشى مؤثّر در ايجاد ارتباط اند و در برانگيختن حسّ همدردى و دلسوزى، از هر ابزار ديگرى، سريع تر عمل مى كنند . گريه، به گونه مؤثرى، بازگوكننده آن است كه شما در مورد يك دل مشغولى خاص ، صادق و بى ريا و يا دركنارْ آمدن با آن مشكل، مضطربيد .
ى ـ گريه، عملى طبيعى ، سالم و شفابخش است .
ك ـ گريه در جلوگيرى از بيمارى هاى مربوط به استرس يا كاهش آنها، مؤثّر است .
ل ـ خنده و گريه، دو ابزار كارآمد در كاهش استرس و رهايى از احساسات منفى اند .
م ـ هنگامى كه گريه سركوب مى شود ، هيجانات ، رها نمى شوند و خصايص شخصيتى مخرّب ، همچون پرخاشگرى، بروز مى كنند .
ن ـ به باور دانشمندان، جلوگيرى از گريه، كار معقولى نيست ، چنان كه گريستن فورى پس از مورد انتقاد قرار گرفتن ، مشاجره با دوستان و مواجه شدن با ناكامى هاى كوچك، امرى غير طبيعى و نيازمند مراجعه به روان شناس است ؛ چراكه معمولاً علّت اصلى اين نوع گريه ها، اعتماد به نفس پايين يا مشكلات روانى مزمن در فرد است .
س ـ انسان ها پس از گريه كردن به علّت دفع موادّ انباشته شده ـ كه توضيح آنها آمد ـ از لحاظ جسمى و روانى، احساس بهترى پيدا مى كنند و به قول معروف، سبك و خالى مى شوند .
ع ـ گريه، يك ابزار براى برقرارى ارتباط و يك زبان جهانى براى درخواست كمك و حمايت اجتماعى است .
ف ـ گريه به آزادسازى آندورفين ها به درون جريان خون كمك مى كند . آندورفين ها تركيبات شيميايى اى هستند كه باعث بهبود خُلق و خو و تسكين درد مى شوند .
گفتنى است كه آنچه در برخى از احاديث در مورد نقش گريه در آرامش روانى افراد مصيبت زده آمده، مؤيّد اين نظريّه است .
نكته قابل توجّه، اين كه وقتى اندوه به نهايت برسد، انسان ديگر نمى تواند گريه كند، چنان كه در حكمت هاى منسوب به امام على عليه السلام آمده است :
إذا تَناهَى الغَمُّ انقَطَعَ الدَّمعُ .شرح نهج البلاغة ، ابن ابى الحديد : ج ۲۰ ص ۲۹۵ ح ۳۷۱ .
هر گاه غم به اوج رسد ، اشك قطع مى شود .
بر اين اساس ، پيش از اين كه آن اندوه به اين مرحله خطرناك برسد ، بايد با گريه درمانى از شدّت آن كاسته گردد . كلينى رحمه الله از منصور صيقل ، نقل مى كند كه از اندوه شديدى كه بر اثر مرگ فرزندم به من دست داد و مى ترسيدم در اثر آن، عقلم را از دست بدهم ، به امام صادق عليه السلام شكايت بردم . فرمود :
إذا أصابَكَ مِن هذا شَى ءٌ فَأَفِض مِن دُموعِكَ فَإِنَّهُ يَسكُنُ عَنكَ .ر . ك : ص ۱۲۸ ح ۷۵ .
هر گاه چنين حالتى به تو دست داد ، اشك بريز ؛ زيرا اين كار، تو را آرام مى كند .


۳ . گريه مفيد و نيكو

گريه كردن، يك نياز طبيعى است؛ ولى اين، بدان معنا نيست كه انسان حق دارد اين نياز را از هر طريقى تأمين نمايد ، چنان كه تأمين ساير نيازها نيز همين گونه است . از اين رو، اسلام ـ كه دين فطرت است ـ راه تأمين اين نياز را نشان داده و راه هاى انحرافى را نيز مشخّص كرده است .
آنچه در فصل نخست اين مَدخَل ، تحت عنوان «گريه نكوهيده»ر . ك : ص ۸۹ (گريه نكوهيده) .آمده (مانند : گريه ناشى از فريبكارى ، جهل و زبونى و ...)، در واقع، اشاره به همان راه هاى انحرافى است و آنچه در فصل دوم با عنوان «گريه پسنديده»ر . ك : ص ۹۷ (گريه پسنديده) .ذكر شده (مانند : گريهبر ضعف ها و لغزش ها ، گريه بر از دست دادن پدر ، مادر ، فرزند ، دوستان و...)، اشاره به راه هاى صحيح بهره ورى از فوايد گريه است و بدين سان، پيروان اسلام علاوه بر فوايد مادّى و دنيوى گريه ، از بركات معنوى و اخروى آن نيز بهره مند مى گردند .


۴ . خاستگاه گريه مفيد و سازنده

خاستگاه گريه مفيد و سازنده ، علم و ايمان است . هر چه معرفت انسان نسبت به حقايق هستى بيشتر شود و ايمان او به عالمِ پس از مرگ قوى تر گردد ، ارزش اخلاقى و عملى در زندگى او، جايگاه بيشترى مى يابد و جان از لطافت بيشترى برخوردار مى گردد .
گريه هاى اولياى الهى و در رأس آنها خاتم انبيا ،ر .ك : ص ۲۳۳ (گريستن پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله ) .ريشه در علم و ايمان و لطافت جان آنها دارد ، چنان كه در اندرزهاى پيامبر صلى الله عليه و آله به ابو ذر آمده است :
يا أبا ذرٍّ ! مَن اُوتِىَ مِنَ العِلمِ ما لا يُبكيهِ ، لَحَقيقٌ أن يَكونَ قَد اُوتِىَ عِلما لا يَنفَعُهُ ، لِأَنَّ اللّهَ نَعَتَ العُلَماءَ فَقالَ عز و جل :«إِنَّ الَّذِينَ أُوتُواْ الْعِلْمَ مِن قَبْلِهِ إِذَا يُتْلَى عَلَيْهِمْ يَخِرُّونَ لِلْأَذْقَانِ سُجَّدًا * وَ يَقُولُونَ سُبْحَانَ رَبِّنَا إِن كَانَ وَعْدُ رَبِّنَا لَمَفْعُولًا * وَ يَخِرُّونَ لِلْأَذْقَانِ يَبْكُونَ وَ يَزِيدُهُمْ خُشُوعًا»اسراء : آيه ۱۰۸ و ۱۰۹ ..ر . ك : ص ۱۳۶ ح ۸۴ .
اى ابو ذر! به هر كس علمى داده شده باشد كه او را نمى گرياند ، بى گمان، علمى ناسودمند به او داده شده است ؛ زيرا خداوند عز و جل در وصف دانشمندان فرموده است :«همانا كسانى كه پيش تر دانش داده شده اند ، هر گاه قرآن بر ايشان تلاوت شود ، سجده كنان با صورت، به خاك مى افتند و مى گويند : «منزّه است پروردگار ما . وعده پروردگار ما قطعى است» و به رو در مى افتند و مى گريند و بر خشوعشان افزوده مى شود».و بدين سان ، مرواريدهاى زيباى سرد و گرم اشك، به هنگام شادى و غم، بر گونه انسان هايى كه از لطافت جان برخوردارند، مى غلطند .


۵ . خاستگاه گريه نكوهيده

گريه نكوهيده ، ريشه در جهل و ذلّت و زبونى نفس و آلودگى هاى اخلاقى و عملى دارد . انسان هاى آلوده به دليل آن كه دچار بيمارى قساوت قلب هستند ، نمى توانند گريه سودمند داشته باشند و تنها، فريبكارى و يا ناكامى هاى زندگى مى تواند اشك آنها را جارى نمايد .


۶ . درمان خشكى چشم

خشكى چشم ، گاه ناشى از بيمارى هاى جسمى است . در اين صورت، بيمار بايد براى درمان به چشم پزشك مراجعه نمايد . شايد آنچه در برخى از احاديث آمده كه خوردن عدس براى درمان خشكى چشم مفيد است ، ناظر به درمان اين گونه بيماران باشد؛ ولى خشكى چشم، گاه ، ناشى از آلودگى هاى اخلاقى و عملى است ، كه در اين صورت ، راه علاج آن ، توبه و استغفار است .
گفتنى است كه در كنار توبه و استغفار ، خدمت به خلق نيز در لطافت جان و برخوردارى از گريه مفيد و سازنده ، كارساز است ، چنان كه در حديثى از پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله آمده است :
مَن فَطَّرَ صائِما فى رَمَضانَ مِن كَسبٍ حَلالٍ ، صَلَّت عَلَيهِ المَلائِكَةُ لَيالِىَ رَمَضانَ كُلَّها ، و صافَحَهُ جِبريلُ عليه السلام لَيلَةَ الفِطرِ ، و مَن صافَحَهُ جِبريلُ تَكثُرُ دُموعُهُ و يَرِقُّ قَلبُهُ .ر . ك : ص ۱۶۶ ح ۱۲۸ .
هر كس در ماه رمضان، روزه دارى را از درآمد حلال، افطارى دهد ، فرشتگان درتمام شب هاى ماه رمضان بر او درود مى فرستند و در شب فطر، جبرئيل عليه السلام با او دست مى دهد و هر كس جبرئيل با او دست دهد، اشك هايش بسيار و دلش نازك مى شود .
نكته قابل توجّه در اين حديث شريف، اين است كه دعا و نزديكى فرشتگان به انسان و مصافحه بزرگِ آنان (يعنى جبرئيل) با وى نيز در لطافت جان و جارى شدن اشك ، نقشى مؤثّر دارد ، و نكته مهمّ ديگر نيز اين است كه نزديك شدن فرشتگان به انسان، در اثر نزديك شدن انسان ها به يكديگر در ماه خداست.