سخنى در باره مدّت آفرينش زمين و آماده سازى آن

سخنى در باره مدّت آفرينش زمين و آماده سازى آن

قرآن کریم مدت زمان آفرینش زمان را متفاوت بیان کرده است. توضیحی در این مورد.

قرآن كريم تصريح مى كند كه آفرينش زمين ، در دو روز ، تحقّق يافته است :
«خَلَقَ الْأَرْضَ فِى يَوْمَيْنِ .فصّلت : آيه ۹ .
زمين را در دو روز آفريد»
.
همچنين آفرينش زمين و آماده سازى آن براى زندگى ، مجموعا چهار روز طول كشيده است :
«وَ جَعَلَ فِيهَا رَوَاسِىَ مِن فَوْقِهَا وَ بَارَكَ فِيهَا وَ قَدَّرَ فِيهَآ أَقْوَاتَهَا فِى أَرْبَعَةِ أَيَّامٍ .برخى از مفسّران ، «چهار روز» را اشاره به چهار فصل مى دانند ؛ ليكن به نظر مى رسد كه نظر مشهور مفسّران ـ كه در متن آمده است ـ صحيح تر است (ر . ك : الميزان فى تفسير القرآن : ج ۱۷ ص ۳۶۴ ، تفسير نمونه : ج ۲۰ ص ۲۲۴) .
و در زمين از فراز آن ، كوه ها را نهاد و در آن ، خير فراوان پديد آورد و موادّ خوراكىِ آن را در چهار روز ، اندازه گيرى كرد»
.
آفرينش آسمان ها نيز در مدّت دو روز ، سامان يافته است :
«فَقَضَاهُنَّ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ فِى يَوْمَيْنِ .فصّلت : آيه ۱۲.
پس آنها (آسمان ها) را در دو روز ، به صورت هفت آسمان ، مقرّر داشت»
.
بنا بر اين ، مدّت آفرينش زمين و آسمان ها ، شش روز مى شود ، چنان كه در قرآن كريم در هفت مورد بر آن ، تأكيد شده است .اعراف : آيه ۵۹ ، يونس : آيه ۳ ، حديد : آيه ۴ ، هود : آيه ۷ ، فرقان : آيه ۳۹ و ۵۳ ، سجده : آيه ۴ .


يك . مقصود از «روز» در آفرينش زمين

با اندكى تأمّل ، روشن مى شود كه مقصود از «روز» در تبيين مدّت آفرينش زمين ، معناى عرفى آن ـ كه حاصل يك بار گردش آن به دور خود در بيست و چهار ساعت است ـ نيست ؛ چرا كه اين معنا پس از آفرينش زمين و آسمان و حركت زمين به دور خود ، پديد آمده است .
از اين رو ، كلمه «روز»طبق بررسى انجام شده ، كلمه «يوم» در قرآن ، ۴۹۹ بار تكرار شده است كه تنها در بيست مورد ، به معناى «روز» با معناى متداول آن (بيست و چهار ساعت) است .در آياتِ مورد اشاره را برخى به معناى «وقت» ،تفسير القمّى : ج ۲ ص ۲۶۲ .برخى به معناى «به اندازه يك روز» ،مجمع البيان : ج ۹ ص ۸ .برخى به معناى «يوم رُبوبى»بحار الأنوار : ج ۵۷ ص ۲۱۸ .و برخى به معناى «پاره اى از زمان» و يا «دوره زمانى معيّن»ر. ك : الميزان فى تفسير القرآن : ج ۱۷ ص ۳۸۵ ، تفسير نمونه : ج ۲۰ ص ۲۲۵ .معنا كرده اند ، كه معناى اخير ، مناسب تر با آيات به نظر مى رسد .


دو . تحوّلات زمين در دو دوره

در باره تحوّلاتى كه زمين در دو دوره داشته است ، چند نظريّه و به سخن دقيق تر ، چند فرضيّه وجود دارد :
برخى گفته اند: در دوره نخست ، اصلِ زمين پديد آمده و در دوره دوم ، آن بههفت زمين ، تبديل شده است .ر . ك : زمين و آسمان و ستارگان از نظر قرآن : ص ۱۰۱ .
برخى گفته اند : در دوره اوّل ، زمين به صورت توده اى از گاز بوده و در دوره دوم ، جامد شده است .ر. ك : معارف قرآن : ج ۲ ص ۲۴۳ .
برخى گفته اند : زمين در دو دوره آفريده شده است : دوره اى كه پس از كره گازى بودن ، جامد شده و دوره اى كه طبقات آن ، شكل گرفته است .الجواهر ، طنطاوى : ج ۱۰ ص ۸۹ .
فيض كاشانى در باره آفرينش زمين در دو مقطع زمانى مى گويد :
و فى هذا سرّ لا يدركه إلّا من له صفاء ذهن و نقاء سريرة .الصافى : ج ۲ ص ۱۱۱۰ .
و در اين ، رازى است كه فقط كسى آن را در مى يابد كه از ذهنى صاف و درونى پاك ، برخوردار باشد .
ليكن همه اين گفته ها صرفا احتمال و فرضيّه است و شاهدى قاطع از قرآن يا سخنان اهل بيت عليهم السلام و يا برهان علمى ندارد .


سه . آفرينش زمين در روز يكشنبه و دوشنبه

پيش از اين ، توضيح داديم كه كلمه «روز» در آيه نهم از سوره فصّلت («خَلَقَ الْأَرْضَ فِى يَوْمَيْنِ ؛ زمين را در دو روز آفريد») نمى تواند به معناى متداول آن باشد ؛ زيرا اين مفهوم ، پس از آفرينش زمين ، پديد آمده است . بنا بر اين بايد ديد كه مقصودِ رواياتىر . ك : المستدرك على الصحيحين : ج ۲ ص ۴۸۹ ح ۳۶۸۳ .كه «دو روز آفرينش زمين» را به روزهاى يكشنبه و دوشنبه تفسير كرده اند ، چيست؟
علّامه مجلسى در توجيه اين گونه روايات مى گويد :
هيچ بعيد نيست كه حكمت الهى اقتضا كرده باشد كه براى زمان پيش از زمان دنيا و بلكه براى زمان متأخّر از زمان آن ، نظير آنچه براى زمان دنيا تعيين شده است (از سال ها تا ساعت ها) ، تعيين شده باشد ، منتها با رعايت نوعى مناسبت در اين اجزا با آنچه براى آنها تعيين شده است . مثلاً همان طور كه مناسب با زمان دنيا اين است كه هر روز آن ، به اندازه يك گردش خورشيد باشد ، جايز است كه مناسب با زمانِ پيش از دنيا ، اين باشد كه هر روز آن ، به اندازه هزار سالِ دنيا باشد ، و مناسب با زمانِ پس از زمان دنيا ، اين است كه با پنجاه هزار سالِ دنيا مساوى باشد . پس آنچه در دو آيه اخير به ما خبر داده شده ، در واقع ، حال زمانِ پيش از زمان دنياست ، و در آيه سوم ، حال زمانِ پس از زمان دنياست .
بنا بر اين و بر اساس آنچه از برخى اشارات روايى بر مى آيد ، هيچ بُعدى ندارد كه خداى متعال براى زمان پيشين ، هفته ها را تعيين كرده باشد و نخستين روز آن را يكشنبه و دومين آن را دوشنبه و به همين ترتيب تا شنبه را نام گذارى كرده باشد ، و نيز ماه هاى كاملى تعيين كرده باشد كه هر يك از آنها سى روز باشد و اوّلين آنها را محرّم يا رمضان (بر حسب اختلاف روايات در باره نخستين ماه سال) و دومى را صفر يا شوّال و به همين ترتيب تا ذى حجّه يا شعبان نام گرفته باشد . به هر حال ، مجموع آنها يك سال كامل ، مطابق با سيصد و شصت روز بوده است . سپس روزهاى هفته و ماه هاى ما را ، از نظر آغاز و شمارش و نام ، مطابق با روزهاى آن هفته ها و ماه ها قرار داده است .
مؤيّد اين مطلب ، آيه شريف سوره توبه است كه مى فرمايد :«همانا شماره ماه ها در نزد خداوند ، از روزى كه آسمان ها و زمين را آفريده ، در كتاب (علم) خدا ، دوازده ماه است».توبه : آيه ۳۶ .بدين ترتيب ، امثال احاديثى كه مى گويند : خداى متعال ،زمين و آسمان را در روز يكشنبه آفريد ، يا فرشتگان را در روز جمعه آفريد ، درست مى شوند و اين اشكال كه اصل روز ـ چه رسد به مثلاً روز يكشنبه ـ پس از آفرينش آسمان ها و زمين به وجود آمده است ، وارد نخواهد بود .بحار الأنوار : ج ۵۷ ص ۲۸ .
ليكن علّامه سيّد محمّدحسين طباطبايى در تفسير آيه مورد بحث (فصّلت : آيه ۹) ، با اشاره به روايتى مشابه آنچه از امام صادق عليه السلام نقل شد ،ر . ك : ص ۱۷۳ ح ۹ .مى گويد :
قريب به اين مضمون ، از عبد اللّه بن عبّاس و عكرمه و ديگران روايت شده و در برخى از احاديث شيعه نيز آمده است. اين كه در اين روايت آمده كه : «گفته اند: درست گفتى ، اگر كامل كنى» ، منظور ، اين است كه كلامت را در باره عالم آفرينش كامل كنى و بگويى : خداوند در روز شنبه از آفريدن عالم ، فارغ شد و به استراحت پرداخت .
اين دسته از روايات ، خالى از اشكال نيستند :
اوّلاً ، اين روايات ، بر تصديق عقايد يهود در باره ترتيب آفرينش عالم ، به وسيله پيامبر صلى الله عليه و آله مشتمل است ، و اين ، صريحا با آنچه در اوّلِ سِفْر تكوين تورات آمده است ، مخالفت دارد . در تورات آمده است كه خداوند ، نور و ظلمت (روز و شب) را در يكشنبه ، آسمان را در دوشنبه ، زمين و درياها و گياهان را در سه شنبه و خورشيد و ماه و ستارگان را در چهارشنبه و جنبندگان دريا و پرندگان را در پنجشنبه و حيوانات بيابان و انسان را در روز جمعه خلق كرد و در شنبه از آفريدن ، فارغ شد و به استراحت پرداخت .
اين كه [ كسى براى دفع اشكال بگويد :] توراتِ زمان ما با توراتِ زمان پيامبر خدا متفاوت است ، سخن درستى نيست .
ثانيا ، تحقّق روز هفته ـ كه مراد ، روز به همراه شب آن است ـ بستگى به گردشوضعى زمين به دور خودش (در برابر خورشيد) دارد . پس اين كه «زمين را در دو روز آفريد ، در حالى كه هنوز آسمان و آسمانيان را نيافريده بود و زمين به كره متحرّك تبديل نشده بود» ، چه معنايى دارد؟ اين اشكال در باره آفرينش آسمان و موجودات آسمانى و از جمله خورشيد نيز وارد است . جايى كه هنوز خورشيد به وجود نيامده است ، روزى وجود ندارد .
ثالثا ، در اين روايات ، يك روز به آفرينش كوه ها اختصاص يافته است ، در حالى كه پژوهش هاى علمى نشان مى دهند كه كوه ها به تدريج آفريده شده اند.
اين اشكال در آفرينش شهرها و رودها و روزىِ مردمان نيز وارد است .الميزان فى تفسير القرآن : ج ۱۷ ص ۳۷۲ .
علاوه بر رواياتى كه بدانها اشاره شد ، روايات ديگرى نيز وجود دارند كه معناى آنها در مورد روز و خصوصيّات آفرينش زمين ، با اين روايات ، متفاوت است ؛ ليكن مفهوم ظاهرى همه اين روايات ، خلافِ عقل و علم ، و سند آنها به استثناى يك مورد ،ر . ك : ص ۱۷۳ ح ۹ .مخدوش است . از اين رو ، احتمال مجعول بودن و يا تحريف شدن آنها قوى است و بر فرض صدور برخى از آنها از پيامبر صلى الله عليه و آله و اهل بيت عليهم السلام ، بى ترديد ، مقصود ، چيزى جز مفهوم ظاهرى آنهاست .ر . ك : ص ۱۷۳ ح ۹ .