احادیث داستانی زندگی اهل بیت(ع) در سطح مردم

پیامبر(ص) از اینکه امام حسن و امام حسین (ع) در خردسالی دستبند تجملاتی داشته باشند ناخوش داشت و...

سنن أبی داود عن ثوبان مَولی رَسولِ اللّهِ(ص):

کانَ رَسولُ اللّهِ(ص) إذا سافَرَ کانَ آخِرُ عَهدِهِ بِإِنسانٍ مِن أهلِهِ فاطِمَةَ(ع)، وأوَّلُ مَن یدخُلُ عَلَیها إذا قَدِمَ فاطِمَةَ(ع)، فَقَدِمَ مِن غَزاةٍ لَهُ وقد عَلَّقَت مِسحا أو سِترا عَلی بابِها، وحَلَّتِ الحَسَنَ وَالحُسَینَ(ع) قُلبَینِ مِن فِضَّةٍ، فَقَدِمَ فَلَم یدخُل، فَظَنَّت أنَّ ما مَنَعَهُ أن یدخُلَ ما رَأی، فَهَتَکتِ السِّترَ وفَککتِ القُلبَینِ عَنِ الصَّبِیینِ وقَطَّعَتهُ بَینَهُما، فَانطَلَقا إلی رَسولِ اللّهِ(ص) وهُما یبکیانِ، فَأَخَذَهُ مِنهُما، وقالَ:

یا ثَوبانُ، اِذهَب بِهذا إلی آلِ فُلانٍ ـ أهلِ بَیتٍ بِالمَدینَةِ ـ إنَّ هؤُلاءِ أهلُ بَیتی أکرَهُ أن یأکلوا طَیباتِهِم فی حَیاتِهِمُ الدُّنیا. یا ثَوبانُ، اِشتَرِ لِفاطِمَةَ قِلادَةً مِن عَصَبٍ، وسِوارَینِ مِن عاجٍ.[۱]

سنن أبی داوود ـ به نقل از ثوبان، غلام پیامبر خدا(ص) ـ:

پیامبر(ص) هر گاه به مسافرت می رفت، فاطمه(ع) آخرین شخص از خاندانش بود که پیامبر(ص) او را می دید و هر گاه از سفر می آمد، فاطمه(ع) نخستین کسی بود که پیامبر(ص) به دیدن او می رفت.

یک بار، پیامبر(ص) از جنگ باز گشت و این، در حالی بود که فاطمه(ع)، پلاس یا پرده ای بر در اتاقش آویخته بود و حسن و حسین(ع) را با دو دستبند سیمین آراسته بود. پیامبر(ص) به هنگام باز گشت، به خانه فاطمه(ع) نیامد و فاطمه گمان کرد آنچه مانع از آمدن ایشان به خانه او شده، چیزهایی است که دیده است. از این رو، پرده را کند و دو دستبند را از [دست] آن دو کودک باز کرد و آن دو را میان آنها شکست.

آن دو، گریه کنان نزد پیامبر خدا(ص) رفتند. پیامبر(ص) دستبندها را از آنها گرفت و گفت: «ای ثوبان! اینها را به فلان خانواده ـ که خانواری در مدینه بودند ـ برسان. اینان، اهل بیت من اند. من ناخوش می دارم که اهل بیتم دارایی های نیکوی خود را در زندگی دنیوی بخورند. ای ثوبان! برای فاطمه گردنبندی از عَصْب و دو دستبند از عاج بخر».


[۱]. سنن أبی داود: ج ۴ ص ۸۷ ح ۴۲۱۳، دانشنامه قرآن و حدیث، ج ۹، ص ۲۶۴.