دادهاند.۱ نصوص ديني ـ بويژه احاديث ـ دالّ بر دو گونگي نزول قرآن، بسي روشن است. از اين رو، راه اثبات دوگونگي نزول قرآن، منحصر به اثبات فرق ميان مفاد هيئت دو باب تفعيل و اِفعال نيست. ليكن ورود به وادي پژوهش و ژرفانديشي در اين گنجينههاي معرفتي و كشف دقايق و جزئيات مربوط به اين مباحث و زدودن برخي شبهات و ابهامات از آنها، منوط به عبور از گلوگاه اصلي، يعني اثبات فرق ميان مفاد هيئت اين دو باب به طور عامّ يا خصوص مفاد انزال و تنزيل است. حلّ اين مسئله، آفاق جديدي به روي پژوهشيان قرآني و حديثي ۲ در اين عرصه بر ميگشايد.
طرح موضوع
در طرح مسئله، براي ملموستر نمودن نقش اين بحث بنيادي در پژوهشهاي قرآني ـ حديثي مورد اشاره، حديث امام سيّد الساجدين عليه السلام را براي نمونه ميآوريم:
«اللهمّ إنّك أعَنتَني علي ختمِ كتابِك الذي أنزلتَه نوراً، و جعلتَه مُهَيمِناً على كلِّ كتاب أنزلتَه، و فضّلتَه على كلّ حديثٍ قصصتَه، و فرقاناً فَرَقتَ به بين حلالِك و حرامِك، و قرآناً أعربتَ به عن شرائع أحكامِك، و كتاباً فصَّلتَه لعبادك تفصيلاً، و وحياً أنزلتَه على نبيك محمّدٍ ـ صلواتك عليه و آله ـ تنزيلاً ... اللّهمّ إنّك أنزلتَه على نبيك محمّد ـ صلى الله عليه و آله ـ مجملاً، و ألهمتَه علمَ عجائبِه مكمَّلاً، و ورَّثتَنا علمَه مفسَّراً ...»۳.
طبق متن صحيفه، امام(ع) در عبارت: «وحياً أنزلته على ... تنزيلاً»، تنزيلاً را مفعول مطلقِ «أنزَلتَه» آورده است. اين مفعول مطابق فعل خود جارى نشده است؛ ۴ حال آيا:
الف. به لحاظ عدم اختصاص مفاد باب اِفعال به جهاتِ دفعى يا تدريجى، وحدت يا كثرت فعل، آيا اين خلاف اصل اوّلى، يعنى جرْىِ فعل باب اِفعال بر مصدر تفعيل، فاقد نكته بلاغى است؟!
ب. يا اين كه «تنزيل» بر تكثير فعل نزول ـ و در نتيجه بر تدريجى بودن آن ـ دلالت دارد و «أنزلته» از باب اِفعال، در تقارن تركيبى آن، ناظر به نزول دفعى است و امام با اين بيان خواستند به دو گونه نزول اشاره فرمايند؟
ج. و يا علاوه بر اين تقارن تركيبى، «أنزلته» و «تنزيلاً» نيز ناظر به نكتهاى است و آن اين است: آميختگى جهت نزول دفعى و تدريجى، و در نتيجه آميختگى جهت اِجمال و تفصيل در
1.. مانند اِحكام و تفصيل كامل يا نسبى قرآن و يا اجمالِ قابل تفصيل و به اصطلاح اجمال در عين تفصيل قرآن.
2.. مواردي از گروههاي احاديث اشاره شده عبارت اند از: ۱. روايات متضمّن مشتقّات انزال و تنزيل، به طور جدا يا با كاربرد متقابل يا در تقارن تركيبي؛ ۲. احاديث مربوط به بيان خصايص شب قدر و امور نازل در آن شب؛ ۳. احاديث وارده در تفسير شب قدر و آيات مربوط به انزال و تنزيل، و جز اينها.
3.الصحيفة السجادية، ص ۱۷۶ ـ ۱۸۲
4.. وگرنه عبارت چنين مىشد: «أنزلته ... إنزالاً»، يا «نزَّلته ... تنزيلاً».