بانوان خاورشناسان شيعه‌پژوه(با تكيه بر آثار لالاني، ماركوس و اشميتكه) - صفحه 151

بانوان خاورشناسان شيعه‌پژوه ۱ (با تكيه بر آثار: لالاني، ماركوس و اشميتكه)

استاد راهنما: دكتر علي راد۲

زينب اصغري، فاطمه باباعلي، نرگس محمّدي نيک ۳

اشاره

الف. امروزه حديث‌پژوهي در غرب، به يك گرايش علمي در مراكز دانشگاهي تبديل شده و محقّقاني از غربيان را به پژوهش، تدريس و تاليف در اين موضوع، به خود علاقه‌‌مند ساخته است.۴ بررسي فراواني نوشته‌هاي نشر يافته مستشرقان در كتاب‌ها و نشريات چند دهه اخير، نشان‌گر اين مهم است كه شمارگان نگاشته-هاي آنان در حوزه مطالعات حديثي، رشد چشم‌گيري داشته و روز به روز در حال افزايش است.
در سوي ديگر، توجّه و نقد آراي حديثي مستشرقان، در بخش عربي زبان جهان اسلام ـ و با تأخيري نه چندان كوتاه در حوزه فارسي زبان، همانند ايران زمين۵ ـ مدّتي است كه موضوعِ مطالعات برخي از مراكز پژوهشي و محقّقان مسلمان، شده است و مي‌رود كه با آسان شدن دسترسي به داده‌هاي علمي، در پرتو پيشرفت‌‌هاي جديد اطلاع‌رساني و فنّاوري ارتباطات، به تعامل علمي پويا و دو سويه اسلام و غرب، در حديث‌پژوهي بينجامد.
راه‌اندازي نشست‌هاي حديثي از سوي مستشرقان، هم‌چنين حضور علمي آنان در كنفرانس‌هاي حديثي اخير جهان اسلام،۶ و تأليف آثاري در نقد آراي حديثي غربيان از طرف دانشوران مسلمان، خود گواهي راستين بر درستي اين ادّعاست.۷
بي‌ شك، در گفتمان حديث‌پژوهي امروز جهان، نوشتن مقاله‌اي جامع و دقيق در موضوع يكي از مسائل حديثي، بدون توجّه كامل به ميراث مسلمين و مستشرقان، نوشتاري ناتمام، جلوه خواهد نمود؛ بويژه اگر نويافته‌ها، دقّت‌ها و نوآوري‌هاي محتوايي ـ روشي آنان، از ديدِ پژوهش‌گر، مغفول بماند، سستي و كاستي پژوهه، بيشتر نمايان خواهد بود. از همين ‌رو، حديث‌پژوهانِِ مسلمان دوره معاصر، خود را چندان بي‌نياز از توجّه به ديدگاه‌هاي مستشرقان نمي‌بينند و در هنگامه تحقيق، آراي آن‌ها را از نظر مي‌گذرانند؛ حتي گاه به سبب اهميت مسئله، تبيين و نقد آراي آنان را، فصل يا بخش خاصي از نوشتار خود قرار مي‌دهند.
آگاهي از دغدغه‌ها، شبهات، مسائل علمي و نتايج پژوهش‌هاي حديثي مستشرقان، براي پژوهش‌گران و مراكز تحقيقاتي جهان اسلام، ضرورتي علمي و پژوهشي است و در پيشبرد طرح‌هاي حديث‌پژوهي، راه‌گشاست؛ گاه آگاهي از موضوعات يك همايش پژوهشي مستشرقان، شبهات و تازه‌هاي نشر آنان، ممكن است در ذهن پژوهش‌گرِ مسلمان بارقه‌هايي ايجاد ‌كند و او را به كاويدن مسئله و يافتن پاسخي درست و منطقي، به تكاپو وا ‌دارد. هم‌چنين آگاهي از ميراث حديث‌پژوهي غربيان، ضمن افزايش دامنه دانسته‌هاي تخصّصي پژوهش‌گران مسلمان، مي‌تواند از انتشار شبهات كاذب علمي در سطح جامعه دانشگاهي، پيش‌گيري كند.
پژوهش‌گران علوم حديث، اگر از مسئله‌ها و شبهه‌هاي حديثي رايج در ميان مستشرقان آگاهي داشته باشند، در پاسخ به آن‌ها گام‌هاي مؤثّري بر خواهند داشت؛
نه آن كه شبهه مذكور، در سطح جامعه آكادميك ما فراگير شده باشد ولي جامعه پژوهشي ما از اصلِ صورت مسئله نيز، بي‌ اطلاع باشد و در مقام داوري دير هنگام هم، با توجيه كمبود فرصت يا فقدان امكانات پژوهشي لازم، نتواند موضع منطقي در مقابله با آن اتخاذ كند.
البته اين نكته بدان معنا نيست كه همه پژوهش‌هاي حديثي مستشرقان، آكنده از شبهه‌افكني و غرض‌ورزي است، بلكه مخاطب سخن در اين جا، تنها آثار جريان استشراق علمي۸ است كه مبتني بر روش منطقي و اصول علمي، پژوهش‌هاي حديثي خود را سامان داده است؛ نه ديگر جريان‌هاي انحرافي استشراق، كه به گونه‌اي در خدمت منافع غير علمي و سياسي بوده و به دنبال شبهه‌افكني در جهان اسلام هستند ۹.
ب. هر چند از لحاظ جنسيتي اكثريت مستشرقان مرد هستند لكن زنان نيز حضور جدّي در پژوهش‌هاي استشراقي دارند و گاه مطالعات شايسته تقديري را انجام داده‌اند. در اين مقاله، سه مستشرق زن كه در موضوع شيعه‌پژوهي و اسلام‌شناسي کتاب دارند، معرّفي و آثار شاخص هر كدام توصيف و تحليل مي‌شود.

1.برگزيده دومين همايش «حديث پژوهش».

2.استاديار دانشكده علوم حديث.

3.دانشجويان کارشناسي ارشد علوم حديث، گرايش تفسير اثري، دانشکده علوم حديث قم.

4.. Hadith:Origins and Developments.

5.. رويكرد انتقادي به آراي حديثي مستشرقان، در ايران ضعيف است و بيشتر در حدّ ترجمه انعكاس يافته است. مشكل برخي ترجمه‌ها نيز، ضعف آگاهي‌هاي تخصصي حديث‌شناسي مترجمان و عدم احاطه آنان بر مباني حديث‌شناسي تطبيقي شيعي و سنّي است كه گاه باعث تعميم نارواي اشكالات به حديث شيعه و استتناجات نادرست مي‌شود.

6.. براي نمونه مي‌توان از حضور آقاي مايكل كوك با مقالة «A puzzling tradition about the qibla in the Kafiof Kulayni» در كنگره بين المللي ثقة الاسلام كليني (تهران ـ اردي‌بهشت ۱۳۸۸) و تأليف كتاب The formative period of twelver ـ shiesm ـ hadith as discourse between qum and Baghdad توسّط آقاي Andre Newman و نقد آن در مؤسّسه دار الحديث ياد كرد (ر.ك: محدّث، مرداد و شهريور ۱۳۸۵، ش ۱). هم‌چنين براي آگاهي بيشتر از آثار غربيان در حوزه مطالعات حديثي شيعه بنگريد: شيعه‌پژوهي و شيعه‌پژوهان انگليسي زبان؛ گزيده آثار همايش بين المللي تشيع و خاور شناسان.

7.. ر.ك: المستشرقون و الحديث النبوي؛ المستشرقون و السنّة؛ ظاهرة الاستشراقيه و اثرها في الدراسات الاسلاميه؛ مستشرقان و حديث: نقد و بررسي ديدگاه‌هاي گلدزيهر و شناخت. متأسّفانه در حوزه نقد آثار حديثي غربيان به زبان فارسي، نوشته‌هاي چندان مهمّي نداريم و بيشتر گرايش ترجمه حاكم بوده و مقالاتي چند به طور پراكنده در مجلات و بيشتر در مجله علوم حديث وابسته به دانشكده علوم حديث به فارسي ترجمه شده است و هنوز در آستانة ورود به اين حوزه پژوهشي دست نخورده در ايران هستيم.

8.. Scientific Orientalism.

9.ر.ک: شرق‌شناسي؛ افترائات المستشرقين علي الاسلام عرض و نقد؛ مستشرقون: سياسيون، جامعيون، مجمعيون، ص ۲۵۲

صفحه از 191