احادیث داستانی یوسف(ع) و قسم دادن خداوند به اهل بیت(ع) برای آزادی از زندان

یوسف برای رهایی از زندان خداوند را به حق اهل بیت(ع) قسم داد

قصص الأنبیاء للراوندی عن هشام بن سالم:

قُلتُ لِأَبی عَبدِ اللّهِ صَلَواتُ اللّهِ عَلَیهِ: ما بَلَغَ مِن حُزنِ یعقوبَ عَلی یوسُفَ؟ قالَ: حُزنَ سَبعینَ ثَکلی.

قالَ: ولَمّا کانَ یوسُفُ ـ صَلَواتُ اللّهِ عَلَیهِ ـ فِی السِّجنِ، دَخَلَ عَلَیهِ جَبرَئیلُ(ع) فَقالَ: إنَّ اللّهَ تَعالَی ابتَلاک وَابتَلی أباک، وإنَّ اللّهَ ینجیک مِن هذَا السِّجنِ، فَاسأَلِ اللّهَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وأَهلِ بَیتِهِ أن یخَلِّصَک مِمّا أنتَ فیهِ.

فَقالَ یوسُفُ: «اللّهُمَّ إنّی أسأَ لُک بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وأَهلِ بَیتِهِ، إلّا عَجَّلتَ فَرَجی وأَرَحتَنی مِمّا أَنا فیهِ».

قالَ جَبرَئیلُ(ع): فَأَبشِر أیهَا الصِّدّیقُ، فَإِنَّ اللّهَ تَعالی أرسَلَنی إلَیک بِالبِشارَةِ بِأَنَّهُ یخرِجُک مِنَ السِّجنِ إلی ثَلاثَةِ أیامِ، ویمَلِّکک مِصرَ وأَهلَها، تَخدِمُک أشرافُها، ویجمَعُ إلَیک إخوَتَک وأَباک، فَأَبشِر أیهَا الصِّدیقُ إنَّک صَفِی اللّهِ وَابنُ صَفِّیةِ.

فَلَم یلبَث یوسُفُ(ع) إلّا تِلک اللَّیلَةَ حَتّی رَأَی المَلِک رُؤیا أفزَعَتهُ.[۱]

قصص الأنبیاء، راوندی ـ به نقل از هشام بن سالم ـ:

به امام صادق(ع) گفتم: اندوه یعقوب برای یوسف چه قدر بود؟

فرمود: «به اندازه اندوه هفتاد مادر داغ دیده».

فرمود: «زمانی که یوسف(ع) در زندان بود، جبرئیل(ع) نزد او آمد و گفت: خدای متعال، تو را و پدرت را آزمایش کرد. خدا تو را از این زندان، نجات می دهد. پس به حقّ محمّد و خاندان او، از خدا بخواه که تو را از وضعیتی که داری، رهایی بخشد.

یوسف گفت: بار پروردگارا! به حقّ محمّد و خاندان او از تو می خواهم که هر چه زودتر برایم گشایشی حاصل کنی و مرا از این وضع که دارم، آسوده گردانی جبرئیل(ع) گفت: مژده باد ـ ای صدّیق ـ که خدای متعال، مرا فرستاد تا به تو بشارت دهم که تا سه روز دیگر، از زندان بیرونت می آورد و تو را بر مصر و مردم آن، سلطنت می بخشد، به طوری که بزرگان آن، خدمت تو می کنند، و برادرانت و پدرت پیش تو می آیند. پس مژده باد ـ ای صدّیق ـ که تو برگزیده خدا و فرزند برگزیده او هستی. پس یوسف، بیش از همان شب در زندان نماند. در آن شب، پادشاه، خوابی دید که او را هراسان نمود».


[۱]. قصص الأنبیاء للراوندی: ص ۱۳۲ ح ۱۳۵، بحار الأنوار: ج ۱۲ ص ۲۹۱ ح ۷۶، دانشنامه قرآن و حدیث، ج ۱۵، ص ۴۹۰.