احادیث داستانی اهمیت هدایت دیگران

شرط ثبت حضرت داوود(ع) در لوح آن بود که کسی را هدایت کند.

إرشاد القلوب:

رُوِی أنَّ داودَ(ع) خَرَجَ مُصحِرا مُنفَرِدا، فَأَوحَی اللّهُ إلَیهِ: یا داودُ، ما لی أراک وَحدانِیا؟ فَقالَ: إلهِی! اشتَدَّ الشَّوقُ مِنّی إلی لِقائِک، فَحالَ بَینی وبَینَک خَلقُک. فَأَوحَی اللّهُ إلَیهِ: اِرجِع إلَیهِم؛ فَإِنَّک إن تَأتِنی بِعَبدٍ آبِقٍ اُثبِتک فِی اللَّوحِ جَمیلاً.[۱]

إرشاد القلوب:

نقل شده است که داوود(ع) به تنهایی به صحرا رفت. خداوند به او وحی فرستاد: «ای داوود! چرا تو را تنها می بینم؟».

داوود گفت: خدایا! اشتیاق من به دیدار تو، زیاد شده و خلقِ تو میان من و تو فاصله انداخته است.

خداوند به او وحی فرستاد: «به سوی مردم باز گرد، که اگر بنده گریزپایی را نزدم آوری، نام تو را به زیبایی در لوح ثبت خواهم کرد».


[۱]. إرشاد القلوب: ص ۱۷۱، بحار الأنوار: ج ۱۴ ص ۴۰ ح ۲۶، دانشنامه قرآن و حدیث، ج ۱۵، ص ۱۸.