آیتالله جوادی آملی در پیام تصویری به همایش معنویت و علوم اسلامی، تأکید کرد: معنویت میزان عالم شدن است و علوم انسانی اگر با این میزان همراه نباشد، نتیجه نمیدهد.
آیتالله عبدالله جوادی آملی، مفسر قرآن کریم ۲۵ آبانماه در پیام تصویری به مراسم افتتاحیه همایش معنویت و علوم اسلامی، گفت:
علوم تجربی یک موضوع، مبادی و مسائلی دارد که میزان آن را منطق و ادبیات و صرف و نحو تشکیل میدهد؛ یکسری مبادی حقیقی و تصوری دارد که راه حل آن هم منطق است، چون صغرا و کبرا و قیاس و استقراء دارد و اگر دانشوری بخواهد محصول علم خود را با بیان و بنان ارائه دهد، منطق و صرف و نحو میطلبد.
وی افزود: یک وقت تحصیل علوم است، اما گاهی سخن در این است که آیا رهاورد علم در جان انسان اثر دارد یا خیر؟ سنجش این مسئله میزانی دارد و آن میزان، منطق و دستور زبان و صرف و نحو نیست، علوم انسانی هم یافتن لازم دارد و این یافتن میزان دارد و میزان آن باز، منطق و دستور زبان فارسی نیست بلکه این میزان، معنویت است؛ کسانی که در علوم ربانی تلاش میکنند برای این یافتن باید به تقوا و طهارت روح بپردازند تا فرشتهخو شوند و اگر به اینجا نرسند، دریافتی نخواهند داشت.
این مفسر قرآن اضافه کرد: علم استدلالی مبادی و مبانی و موضوع و محمول و ... و میزانی برای فهم و گفتن و نوشتن مانند دستور زبان دارد، اما آیا این علم را عالم یافت و در جان او اثر گذاشت و او پاک شد یا خیر؟ بحث دیگری است؛ آیا او از خودخواهی و غرور و برتریطلبی به سمت پاکی و صداقت و تواضع هجرت کرد یا خیر، برای آن موضوع و مبادی و منطق کافی نیست.
آیتالله جوادی آملی تصریح کرد: معنویت میزان، عالم شدن است و علوم انسانی اگر با این میزان همراه نباشد نتیجه نمیدهد؛ قرآن کریم فرمود ما ملکوت آسمانها و زمین را به ابراهیم(ع) نشان دادیم و به همین دلیلابراهیم، خلیلالله شد و به ما هم فرمودهاند در ملکوت آسمان و زمین بنگرید تا هرکسی به قدر فهم خود این ملکوت را ببیند.
استاد سطح خارج حوزه علمیه گفت: اگر بخواهیم محبوب الهی باشیم چون فرزند خلیلالله هستیم باید نگاه به ملکوت بکنیم و منطق و صرف و نحو میزان این ملکوت نیست. معنویت است که سحرخیزی و عبادت و درستی و راستی را برای انسان تأمین میکند تا انسان در قیامت روسفید باشد و با اولیاء الهی محشور شود. هر کسی بین خود و خدای خود باید ببیند این را یافت یا خیر؟ اگر یافت، عالم است.
آیتالله جوادی آملی افزود: ما یک مشرک داریم که کلا خدا را عبادت نمیکند، بت را شریک او قرار میدهد و عبادتش را مخصوص صنم و وثن میکند؛ نه اینکه گاهی خدا را عبادت کند و گاهی نکند، اما خطرناک این است که در آیه شریفه بیان شده که اکثر مؤمنان، مشرک هستند؛ یعنی قدری خدا و قدری منیت و هوا، این همان است که در آیه ۱۰۶ یوسف فرمود«وَمَا يُؤْمِنُ أَكْثَرُهُمْ بِاللَّهِ إِلَّا وَهُمْ مُشْرِكُونَ؛ اکثر مؤمنان، مشرک هستند»؛ ریا هم همین است؛ ریا شرک به این معناست، هم خدا و هم هوا؛ هم خدا و هم نفس.
وی تأکید کرد: برای اینکه انسان ببیند مبتلا به این شرک شده یا خیر، آیا محقق و عالم شده یا نه و اینکه مجاز است وقتی به بارگاه رفیع اهل بیت(ع) بار یافت بگوید:«انی محقق لما حققتم و مبطل لما ابطلتم»؛ رویش بشود بگوید من محققانه به زیارت شما آمدهام و شاگرد شما هستم، این، میزان لازم دارد که معنویت است و این معنویت باید در همه گفتار و رفتار ما باید وجود داشته باشد و اگر آن را نداریم، باید تحصیل کنیم.