تاريخ : یکشنبه 1400/11/3 تاریخ ایجاد:
کد خبر: 73992
فقه ما مولود قرآن و حدیث است

فقه ما مولود قرآن و حدیث است

استاد دانشگاه قرآن و حدیث گفت: فقه ما مولود قرآن و حدیث است و مجتهدی که در احکام فقهی اجتهاد می‌کند، باید قبل از آن در زمینه قرآن و حدیث مجتهد باشد و ممکن نیست کسی اطلاعات عمومی قرآنی و حدیثی داشته باشد و بتواند حکم فقهی درستی صادر کند.

حجت‌الاسلام والمسلمین مهدی مهریزی، استاد دانشگاه قرآن و حدیث در نشست علمی «عرصه‌های نوین حدیث‌پژوهی» که در دفتر قم بنیاد پژوهش‌های آستان قدس رضوی برگزار شد، با اشاره به انواع فعالیت‌های حدیثی، گفت: شرح‌نویسی بر کتب حدیثی، گردآوری و تدوین کتب حدیثی مانند نوشتن مجامع حدیثی، شرح‌نویسی بر روایات مانند شرح بر نامه امام علی(ع)، درایه الحدیث و فعالیت‌های رجالی از جمله کارهای تحقیقی و تالیفی پیرامون حدیث و علوم حدیث است.

مهریزی با اشاره به عرصه‌های نوین حدیث‌پژوهی تصریح کرد: مراد از این عرصه‌ها، زمینه‌هایی است که در مورد آن خلا وجود دارد و لازم است تحقیقاتی درباره آن صورت گیرد. در این نوع مطالعات، جریانات و رویکردهای مختلف مطرح است ولی گاهی از تعابیر یکسان برای این عناوین استفاده می‌شود که نادرست است.

عرصه‌های نوین حدیث‌پژوهی به سه دسته بنیادی، راهبردی و کاربردی تقسیم می‌شود و خلاهای پژوهشی درباره حدیث هم در این سه دسته قابل بخش‌بندی است. در بخش پژوهش‌های بنیادی، چند موضوع نیازمند تحقیقات جدی است. اولین مسئله، پدیده نقل به معنا در احادیث است
استاد دانشگاه قرآن و حدیث اضافه کرد: فقه ما مولود قرآن و حدیث است و مجتهدی که در احکام فقهی اجتهاد می‌کند، باید قبل از آن در زمینه قرآن و حدیث مجتهد باشد و ممکن نیست کسی اطلاعات عمومی قرآنی و حدیثی داشته باشد و بتواند حکم فقهی درستی صادر کند.

مهریزی اظهار کرد: برخی تصور می‌کنند فهم قرآن و حدیث کار آسانی است ولی این طور نیست. برخی از فقیهان برجسته معاصر مانند آیت‌الله سیستانی به اهمیت فهم درست قرآن و حدیث در استنباط فقهی توجه داده‌اند، هرچند در فتاوایشان نمود ندارد.

سه دسته بنیادی در عرصه‌های نوین حدیث‌پژوهی

استاد دانشکده علوم حدیث افزود: عرصه‌های نوین حدیث‌پژوهی به سه دسته بنیادی، راهبردی و کاربردی تقسیم می‌شود و خلاهای پژوهشی درباره حدیث هم در این سه دسته قابل بخش‌بندی است. در بخش پژوهش‌های بنیادی، چند موضوع نیازمند تحقیقات جدی است. اولین مسئله، پدیده نقل به معنا در احادیث است که درباره آن تحقیقات اندکی صورت گرفته و خلاهای زیادی در این زمینه داریم.

مهریزی با بیان اینکه برخی اصل را در نقل روایات، نقل به معنا می‌دانند، گفت: اگر امری از جواز، فراتر رفت و رایج شد در این صورت اصل، نقل به معناست مگر اینکه خلاف آن ثابت شود. اگر وضع فرهنگی گذشته و حتی امروز را نگاه کنیم می‌بینیم با اینکه اسباب ثبت و ضبط فراهم است ولی باز شاگرد و دانش‌آموز و طلبه وقتی می‌خواهد سخنان استادش را نقل کند، عمدتا نقل به معنا می‌کند و خیلی مقید نیست عین تمام الفاظ را ثبت کند. ضمن اینکه در آن دوره ابزار ثبت و ضبط امروزی هم نبوده است.

وی اضافه کرد: مثلا داستان سمره بن جندب و فرمایش معروف پیامبر(ص) که فرمودند: «لاضرر و لا ضرار فی الاسلام»، یک بار رخ داده ولی تعابیر و الفاظ متعددی برای نقل آن به کار رفته است. یا واقعه غدیر، یک حادثه است ولی ۲۲۸ نقل مختلف درباره آن هست. حالا کدام نقل، معتبرتر است خود بحثی جدی است. البته برخی فقهای معاصر مانند آیت‌الله بروجردی به این موضوع توجه کرده‌اند ولی باز هم به صورت جدی و میدانی وارد بحث نشده‌اند.

چالش تقطیع قبل از تدوین رسمی در روایات

مهریزی بیان کرد: مسئله دیگر در پژوهش‌های بنیادی، تقطیع قبل از تدوین رسمی در روایات است. به نظر می‌رسد آیت‌الله بروجردی برای رفع همین چالش، جامع الاحادیث را نوشتند، هرچند عمدتا کارشان ناظر به تقطیع بعد از تدوین رسمی است. ائمه درس داشتند، نامه نوشته‌اند و پاسخ سؤال داده‌اند ولی الان بسیاری از احادیث ما مانند ضرب المثل است و متن‌ها از سندها کوتاه‌تر است در حالی که واقعا این طور نبوده و حضرت، متن منسجمی را نوشته یا بیان فرموده‌اند ولی متن حدیث توسط راویان تقطیع شده است. کشف موارد تقطیع و بازسازی متون حدیثی اصلی یکی از خلاهای مهم پژوهشی است.

بازسازی مصادر اولیه حدیثی قبل از دوره تدوین

استاد حوزه علمیه قم با اشاره به یکی دیگر از خلاهای پژوهش‌های بنیادی در حوزه حدیث افزود: مسئله دیگر، بازسازی مصادر اولیه حدیثی قبل از دوره تدوین است. ما تعبیر اصول اربعمائه را در تاریخ حدیث شیعه داریم که از آن تعداد، ۱۶ متن را در اختیار داریم که در دوره صفویه تدوین شده است. ولی در مقایسه بین متون حدیثی شیعه و اهل سنت، برای آن خیلی حساب باز می‌کنیم و با استناد به آن می‌گوییم احادیث ما پاکیزه‌تر و از جهت تحریف و جعل، مصون‌تر مانده است در حالی که زمانی می‌توانیم این سخن را بگوییم که بتوانیم مصادر حدیثی اولیه‌مان را بازسازی کنیم.

این استاد و پژوهشگر با بیان اینکه اهل سنت به دفعات مصادر حدیثی خود را بازسازی کرده‌اند، گفت: ما نمی‌توانیم ۳۰۰ سال خلا میراث حدیثی داشته باشیم و بعد، براساس آن نظریه بدهیم و جولان بدهیم. به هر حال، مجامع حدیثی ما از قرن ۴ به بعد شکل گرفته است اگرچه سیر حدیث‌نگاری از قرن اول تا سوم در شیعه، صعودی بوده است و کتابت و مکتوبات بیشتر می‌شده است. اگر بازیابی مصادر صورت گیرد، پشتوانه محکمتری برای مجامع حدیثی خودمان خواهیم داشت.

شناسایی نسخه‌های کهن کتب حدیثی

مهریزی اضافه کرد: موضوع دیگر، شناسایی نسخه‌های کهن کتب حدیثی است. ما از کتب اصلی خودمان، نسخه‌های‌ کمی داریم و همان‌ها هم عمدتا از زمان تالیف کتاب، فاصله دارد. در تصحیح کافی دارالحدیث، قدیمی‌ترین نسخه‌ای که از کافی یافتیم مربوط به قرن ششم است که با دوره کلینی دو قرن فاصله دارد. البته اگر جستجو کنیم می‌توانیم نسخه‌های کهن را پیدا کنیم. ما نسخه‌هایی از آثار سیدمرتضی در روسیه پیدا کردیم که برای ۳۶ سال بعد از وفات ایشان است. نباید تصور کنیم یافتن نسخه‌های قدیمی، کاری تشریفاتی است و گویا عده‌ای بیکار دنبال این موضوع هستند. این کار امروز از اولویت‌های اصلی در مطالعات دینی است.

وی تاکید کرد: دنیا و آخرت ما وابسته به قرآن و حدیث است و احادیث هم از طریق همین مکتوبات و نسخه‌های گوناگون به دست ما رسیده است؛ بنابراین تا جایی که می‌توانیم، باید نسخه‌های کهن‌تر را بیابیم تا اعتبار متون دینی ما بیشتر شود.

کتابت و نقطه‌گذاری احادیث

مهریزی افزود: موضوع دیگردر حدیث‌پژوهی بنیادی، کتابت و نقطه‌گذاری احادیث است که خیلی کم به آن پرداخته‌ایم. اگر خط عربی تا قرن سه و چهار، نقطه‌ای نداشته و بعدا نقطه‌گذاری شده است، پس این کار خودش یک امر اجتهادی است زیرا گاهی یک کلمه اگر دو گونه خوانده شود معنا تغییر می‌کند؛ مثلا عبارت حدیث «خیر العباده اخفاها» اگر یک نقطه به «عباده» اضافه شود، می‌شود: «عیاده» و همین طور «اخفاها» نیز می‌شود «اخفّها» خوانده شود که در صورت اول، معنای حدیث می‌شود بهترین عبادت، پنهان‌ترین آن است و در صورت دوم می‌شود بهترین عیادت، مختصرترین آن است که دو معنای کاملا جداست.

استاد حوزه و دانشگاه اظهار کرد: در سوره حمد، دو قرائت مالک و مَلِک را داریم و در مقبوله عمر بن حنظله هم حاکما و حَکَما دو قرائت از حدیث است و اگر یکی را به جای دیگری بگیریم، بنیاد یک نظریه را زیر و رو خواهد کرد؛ بنابراین بحث کتابت و ثبت و قرائت کلمات، بسیار جدی است و نباید آن را امری ساده تلقی کرد.

حوزه‌های مطالعات راهبردی حدیث

مهریزی در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به حوزه مطالعات راهبردی حدیث گفت: از جمله عرصه‌های نوین مطالعات راهبردی حدیثی می‌توان به مباحثی چون فلسفه حدیث اشاره کرد. پرسش‌های جدی درباره حدیث وجود دارد که در علوم حدیث فعلی به آن توجه نشده است مانند اینکه حدیث در کنار قرآن چه نقشی دارد، قلمرو احادیث کجاست، زبان حدیث عرفی است یا رمزی و یا اینکه حدیث با علوم اسلامی چه نسبت و ارتباطی دارد. اینها مجموعه مباحث مهمی است که باید در فلسفه حدیث بررسی شود.

استاد دانشگاه قرآن و حدیث بیان کرد: موضوع دیگر در این زمینه، مباحث جریان‌شناسی است. در گذشته عمدتا جریان‌های اخباری، عقل‌گرایان و عرفا را داشتیم ولی الان جریان‌های دیگری هم مانند قرآنیون اضافه شده‌اند که ابتدا در مصر مطرح شد و اکنون به شکل قابل توجهی توسعه یافته است. رویکرد منتقدانه به حدیث هم از دیگر رویکردهاست و آقایان صادقی تهرانی و صالحی نجف آبادی چنین رویکردی داشتند. جریان‌شناسی مکتب تفکیک هم به لحاظ نوع تعاملی که با احادیث دارند و شباهت‌ها و تفاوت‌هایی که با اخباریان دارند، خودش بحث مهمی است. جریان علمی هم یکی دیگر از رویکردها به حدیث در دوره معاصر است که مانند جریان تفسیر علمی قرآن، با علوم تجربی به سراغ احادیث می‌‌رود.

تفاوت تاریخ‌گذاری با بحث تاریخمندی احادیث

مهریزی بیان کرد: مسئله دیگر، تاریخ‌گذاری احادیث است که ابتدا مستشرقان مطرح کرده‌اند. تاریخ‌گذاری با بحث تاریخمندی احادیث تفاوت دارد. تاریخ‌گذاری به ارزیابی صدوری حدیث مربوط می‌‌شود و تاریخمندی به ارزیابی دلالی حدیث. می‌‌شود.

استاد علوم حدیث حوزه در بخش پایانی سخنانش با اشاره به حوزه مطالعات کاربردی حدیث گفت: در این حوزه باید به موضوعاتی مانند مطالعات بین رشته‌ای پرداخته شود و اینکه ما چقدر از علوم جدید می‌توانیم در فهم حدیث و بالعکس استفاده کنیم. احادیث طبی یکی از این مقولات است و در دارالحدیث هم متون احادیث طبی در اختیار چند پزشک قرار گرفته تا نظرات خود را درباره آنها ارائه کنند.

مهریزی در پایان خاطرنشان کرد: در مطالعات کاربردی باید مراحل مواجهه با حدیث به طور کامل طی شود. مرحله اول، احراز صدور است که با ارزیابی منبع، سند، راویان و محتوای حدیث صورت می‌‌گیرد. مرحله دوم، احراز اصالت متن است که باید در اینجا به آسیب‌‌هایی مانند تقطیع، نقل به معنا و یا تحریف لفظی توجه شود. مرحله سوم نیز، به‌‌کارگیری قواعد فهم متن است که عدم توجه به آنها، به برداشت نادرست از حدیث منجر می‌‌شود.

خبرگزاری فارس :
خبرگزاری ایکنا :
خبرگزاری ایرنا :