فضایل و اعمال ماه شعبان در روایات - صفحه 2

اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ

(متن مناجات شعبانيه در "دانشنامه اميرالمومنين عليه السلام " )

 اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَاسْمَعْ دُعائى اِذا دَعَوْتُكَ وَاْسمَعْ نِدائى اِذا نادَيْتُكَ وَاَقْبِلْ عَلىَّ اِذا ناجَيْتُكَ

خدايا درود فرست بر محمد و آل محمد و بشنو دعايم را هنگامى كه تو را خوانم و بشنو صدايم را هر گاه تو را صدا زنم و رو به من كن هرگاه با تو راز گويم

فَقَدْ هَرَبْتُ اِلَيْكَ وَوَقَفْتُ بَيْنَ يَدَيكَ مُسْتَكيناً لَكَ مُتَضرِّعاً اِلَيْكَ راجِياً لِما لَدَيْكَ ثَوابى

زيرا من به سوى تو گريختم و پيش رويت ايستادم در حال بيچارگى و فروتنى به درگاهت و اميدوارم ثوابم را كه در پيش تو است

وَتَعْلَمُ ما فى نَفْسى وَتَخْبُرُ حاجَتى وَتَعْرِفُ ضَميرى وَلا يَخْفى عَلَيْكَ اَمْرُ مُنْقَلَبى وَمَثْواىَ

و تو آنچه را من در دل دارم مى دانى و حاجتم را آگاهى و از نهادم باخبرى و سرانجام كار و سرمنزل من بر تو روشن است

وَما اُريدُ اَنْ اُبْدِئَ بِهِ مِنْ مَنْطِقى واَتَفَوَّهُ بِهِ مِنْ طَلِبَتى وَاَرْجُوهُ لِعاقِبَتى وَقَدْ جَرَتْ مَقاديرُك عَلَىَّ

و نيز آنچه را مى خواهم از گفتارم بدان لب گشايم و آن طلبى را كه مى خواهم به زبان آرم و اميد آن را براى سرانجام كارم دارم ،

يا سَيِّدى فيما يَكُونُ مِنّى اِلى آخِرِ عُمْرى مِنْ سَريرَتى وَعَلانِيَتى وَبِيَدِكَ لا بِيَدِ غَيْرِكَ زِيادَتى وَنَقْصى وَنَفْعى وَضَرّى

اى آقاى من مقدّرات تو بر من جارى گشته در آنچه از من تا آخر عمر سر زند چه از كارهاى پنهانم و چه آشكارم و بدست تو است نه به دست ديگرى كم و زياد شدن و سود و زيان من

اِلهى اِنْحَرَمْتَنى فَمَنْ ذَاالَّذى يَرْزُقُنى وَاِنْ خَذَلْتَنى فَمَنْ ذَاالَّذى يَنْصُرُنى اِلهى اَعُوذُ بِكَ مِنَ غَضَبِكَ وَحُلُولِ سخَطِكَ

خدايا اگر توام محروم كنى پس كيست كه روزيم دهد و اگر تو خوارم كنى پس كيست كه ياريم دهد خدايا پناه برم به تو از خشمت و فرو ريختن عذابت

اِلهى اِنْ كُنْتُ غَيْرَ مُسْتَاْهِلٍ لِرَحْمَتِكَ فَاَنْتَ اَهْلٌ اَنْ تَجُودَ عَلىَّ بِفَضْلِ سِعَتِكَ

خدايا اگر من شايستگى رحمت تو را ندارم ولى تو شايسته آنى كه از زياده بخششت به من احسان كنى

اِلهى كَاَنّى بِنَفْسى واقِفَةٌ بَيْنَ يَدَيْكَ وَقَدْ اَظَلَّها حُسْنُ تَوَكُّلى عَلَيْكَ فَقُلْتَ ما اَنْتَ اَهْلُهُ وَتَغَمَّدْتَنى بِعَفْوِكَ

خدايا خود را چنان مى نگرم كه گويا در برابرت ايستاده و آن توكل نيكويى كه بر تو دارم بر سر من سايه افكنده و تو نيز آنچه را شايسته آنى درباره من فرموده و مرا در سراپرده عفو خويش پوشانده اى

اِلهى اِنْ عَفَوْتَ فَمَنْ اَوْلى مِنْكَ بِذلِكَ وَاِنْ كانَ قَدْ دَنا اَجَلى وَلَمْ يُدْنِنى مِنْكَ عَمَلى

خدايا اگر بگذرى پس كيست كه از تو بدين كار سزاوارتر باشد و اگر مرگم نزديك شده و عملم مرا به تو نزديك نكرده

فَقَدْ جَعَلْتُ الاِقْرارَ بِالذَّنْبِ اِلَيْكَ وَسيلَتى اِلهى قَدْ جُرْتُ عَلى نَفْسى فِى النَّظَرِ لَها فَلَهَا الْوَيْلُ اِنْ لَمْ تَغْفِرْ لَها

من به ناچار قرار مى دهم اقرار به گناه را وسيله خويش به درگاهت خدايا من بر خويشتن ستم كردم در آن توجهى كه بدان كردم پس واى بر او اگر نيامرزيش

اِلهى لَمْ يَزَلْ بِرُّكَ عَلَىَّ اَيّامَ حَيوتى فَلا تَقْطَعْ بِرَّكَ عَنّى فى مَماتى

خدايا پيوسته در دوران زندگى نيكى تو بر من مى رسد پس نيكيت را در هنگام مرگ نيز از من مگير

اِلهى كَيْفَ آيَسُ مِنْ حُسْنِ نَظَرِكَ لى بَعْدَ مَماتى وَاَنْتَ لَمْ تُوَلِّنى اِلاّ الْجَميلَ فى حَيوتى

خدايا من چگونه ماءيوس شوم از اينكه پس از مرگ مورد حسن نظر تو واقع گردم در صورتى كه در دوران زندگيم جز به نيكى سرپرستيم نكردى

اِلهى تَوَلَّ مِنْ اَمْرى ما اَنْتَ اَهْلُهُ وَعُدْ عَلَىَّ بِفَضْلِكَ عَلى مُذْنِبٍ قَدْ غَمَرَهُ جَهْلُهُ

خدايا سرپرستى كن كار مرا چنانچه تو شايسته آنى و توجه كن بر من به فضل خويش كه همچون گنهكارى هستم كه نادانيش سراپا او را فراگرفته

اِلهى قَدْ سَتَرْتَ عَلَىَّ ذُنُوباً فِى الدُّنْيا وَاَنَا اَحْوَجُ اِلى سَتْرِها عَلَىَّ مِنْكَ فى الاُْخْرى اِذْ لَمْ تُظْهِرْها لاَِحَدٍ مِنْ عِبادِكَ الصّالِحينَ

خدايا براستى تو گناهانى را در دنيا بر من پوشاندى كه من به پوشاندن آنها

در آخرت محتاج ترم (در دنيا پوشاندى ) با اينكه آشكارش نكردى براى هيچيك از بندگان شايسته ات

فَلاتَفْضَحْنى يَوْمَ الْقِيمَةِ عَلى رُؤُسِ الاْشْهادِ اِلهى جُودُكَ بَسَطَ اَمَلى وَعَفْوُكَ اَفْضَلُ مِنْ عَمَلى

ا

صفحه از 2