تاريخ : شنبه 1402/11/7 تاریخ ایجاد:
کد خبر: 76677
پاسخ نهج‌البلاغه به عبارت؛ «آیا زندگی خود را با دیگران مقایسه کنیم؟»

پاسخ نهج‌البلاغه به عبارت؛ «آیا زندگی خود را با دیگران مقایسه کنیم؟»

رئیس پژوهشکده علوم و معارف حدیث پژوهشگاه قرآن و حدیث ضمن تحلیل تفاوت رضایت و رشد و تعالی، دیدگاه حضرت علی(ع) را در خصوص مقایسه زندگی خودمان با زندگی افراد بالاتر و پایین‌تر از خودمان تشریح کرد.

جلسه هم‌اندیشی استادان دانشگاه آزاد اسلامی واحدهای پردیس و دماوند با موضوع «نهج‌البلاغه و نیاز انسان امروز؛ چیستی، چرایی، نمونه‌ها» با سخنرانیحجت‌الاسلام سیدمحمدکاظم طباطبایی، رئیس پژوهشکده علوم و معارف حدیث، پژوهشگاه قرآن و حدیث برگزار شد.

در این نشست، حجت‌الاسلام طباطبایی به تبیین نامه ۳۱ نهج‌البلاغه که شامل نامه حضرت علی(ع) به امام حسن(ع) و سایر آموزه‌های اجتماعی مطرح شده از سوی آن حضرت است، پرداخت که بخش اول سخنان وی را با هم می‌خوانیم.

بخشی از نامه ۳۱ نهج‌البلاغه در خصوص آداب معاشرت است. گاهی آدم‌هایی را می‌بینیم که بیرون از خانه فردی خوش‌برخورد اما در خانه بداخلاق هستند. یعنی رفتار آنها در فضای داخل و بیرون خانه متمایز است. حضرت علی(ع) می‌فرمایند آدم‌هایی که با آنها معاشرت دارید و نزدیکان شما هستند باید بیشتر مشمول مرحمت شما باشند. در زندگی فردی بالاخره جر و بحث پیش می‌آید؛ حضرت علی(ع) می‌فرماید در این دعواها یک نفر درصدد قهر و یک نفر در صدد صلح و آشتی است. شما اولاً درصدد صلح باش و دوماً اینکه کسی که می‌خواهد قهر کند از شما نباید جلو بزند. یعنی در زورآزمایی بین صلح و قهر، شما باید صلح، صله و برقراری ارتباط را در پیش بگیرید و برتری داشته باشید بر کسی که می‌خواهد این ارتباط را قطع کند.

حضرت می‌فرماید اگر قرار است بدی کنی تا می‌توانی این کار را به تأخیر بینداز چراکه هر قدر دیر کار بد را انجام دهی، باز هم زود است. این امور در زندگی ما بسیار نمود دارد. پس در دعواها و بگومگوهای خانوادگی هر وقت خواستی بدی کنی یا حرف کسی را جواب بدهی، تا جایی که می‌توانی این جواب دادن را به تعویق بینداز؛ یعنی اگر حتی جواب ندهی هم بهتر است.

تفاوت رضایت و رشد و تعالی در زندگی

در نامه ۶۹ نیز در همین خصوص مطالبی آمده است. دقت کنید که یک بحث رضایت و یک بحث میل به رشد و تعالی مطرح است. در بسیاری از مواقع این دو مسئله با هم قابل جمع نیست. حضرت علی(ع) می‌فرمایند:‌ اگر انسان بخواهد برای او رضایت از زندگی پدید بیاید باید به زیردستان خود نگاه کند؛ چراکه در این صورت، حالت رضایت و شُکر برای او پدید می‌آید. ولی اگر می‌خواهید رشد و تعالی داشته باشید باید به بالاتر از خودتان نگاه کنید. در گذشته امکان کمتری برای دیدن شرایط زندگی افراد بالاتر از خودمان فراهم بود اما اکنون رسانه‌ها این امکان را فراهم کرده‌اند که شرایط زندگی خودمان را با دیگران مقایسه کنیم و همین موجب شده همه طلبکار باشند و از زندگی راضی نباشند.

طلاق بالاست چون زندگی افراد بالاتر را می‌بینیم

در جامعه کنونی هم همین مسائل موجب شده با اینکه قبل از ازدواج افراد نزد مشاور می‌روند و خصلت‌های اخلاقی آنها با هم تطبیق داده می‌شود و بعد ازدواج می‌کنند، رضایت از زندگی آنها پایین و میزان طلاق بالا باشد؛ علت این مسئله مقایسه زندگی‌ها با افراد بالاتر از خودمان است و ندیدن زندگی افراد پایین‌تر از خودشان است.

حال اگر شما خودتان را از نظر علمی با استاد خودتان مقایسه کنید که علی‌رغم سن بالا در حال تدریس و رشد و افزایش علم است، شما از شرایط خودتان ناراضی خواهید شد و تلاش می‌کنید رشد و تعالی داشته باشید. پس در امور علمی و دانشی رضایت (نگاه کردن به کسانی که در موقعیت پایین‌تری از ما هستند) خوب و پسندیده نیست چراکه مانع رشد و تعالی می‌شود اما در خصوص مال و اموال، حرص زیاد پسندیده نیست و رضایت بهتر است.

یکی از نعمت‌هایی که خداوند به افراد داده این است که دوستان پرتلاشی داشته باشند و همیشه تلاش کنند تا از نظر علمی و دینی به آنها برسند و ذوق تلاش و تعالی داشته باشند. در سخنان ائمه(ع) نیز توصیه شده است که با افراد بد نشست و برخاست نکنید چراکه انسان از مصاحب و دوست خود اثر می‌پذیرد. معمولاً سیگاری‌ها دوست سیگاری دارند و معتادها نیز همینگونه هستند.

مراقب دوست همیشگیمان «فضای مجازی» باشیم

در دوران کنونی یکی از همراهان و مجالسان بیشتر ما، فضای مجازی است و گاه انسان حتی با فضای مجازی بیشتر ارتباط دارد تا با همسر خود. اگر انسان در فضای مجازی با افرادی در ارتباط باشد که رکیک باشند، به مرور از آنها تأثیر خواهد پذیرفت. یا اگر عکس و فیلم نامناسبی را ببیند در دفعات اول برای او عجیب خواهد بود اما در ادامه برایش عادی شده و ناخوداگاه خودش هم همانطور رفتار خواهد کرد. یعنی افراد با توجه به فضای مجازی که در معرض آن هستند گویش‌‌ها و رفتارهایشان تغییر می‌‌کند. ذهن انسان ناخوداگاه تحت تأثیر مسائل قرار می‌گیرد و نکته اینجاست که فضای مجازی و دوستان مجازیمان را خودمان انتخاب می‌کنیم و کسی آنها را به ما تحمیل نمی‌کند. یعنی دو برادری که در فضای مجازی عضو گروه‌های متفاوتی می‌شوند روحیات و علایق متفاوتی پیدا می‌کنند. پس اگر می‌خواهید آدم خوبی شوید، اطرافیان و گروه‌های خوبی را انتخاب کنید.

اما تلاش برای ارتقای شغلی در زندگی و سیره امیرالمؤمنین علی(ع) اینگونه است که حضرت ابایی از پذیرش مسئولیت نداشتند اما خودشان اقدامی برای گرفتن مسئولیت نمی‌کردند بلکه جوانب را می‌سنجیدند. پس از قتل عثمان همه به در خانه امیرالمؤنین علی(ع) آمدند ولی حضرت فرمودند مرا رها کنید و به سراغ دیگری بروید چراکه اگر من وزیر باشم برای شما بهتر از این است که امیر شما باشم. علت این سخن حضرت علی(ع) این است که موقعیت زمانی و مکانی اقتضای تبعیت مردم از امیرالمؤمنین را نداشت و ایشان می‌فرماید من اگر امیر شدم و کاری را دستور دادم و شما انجام ندادید گناه کرده‌اید ولی اگر وزیر باشم اینگونه نیست.

البته اگر سیستم صحیح باشد، افراد ارتقای شغلی مرتبی خواهند داشت اما گاهی سیستم خراب است و اگر کسی پیش‌قدم شود سمتی به او خواهند داد ولی اگر پیش‌قدم نشود و فعالیتی در راستای ارتقای شغلی خود نکند، سمتی به او نمی‌دهد؛ اینجا مشکل سیستم است و روابط بر ضوابط حاکم است و راه‌حل این مشکل فردی نیست و باید سیستم تصحیح شود.

رشد همیشه آرامش به همراه نمی‌آورد

کمال‌جویی در ذات بشر است و این کمال‌جویی در مقایسه انسان با دیگران پدید می‌آید. ما اصل این مسئله را می‌پذیریم که برای رشد، خود را با دیگران مقایسه کنیم اما نکته‌ای که باید به آن توجه کنیم این است که میل به رشد به این معنا نیست که آسایش و آرامش را به همراه خود خواهد آورد. این دو موضوع نباید با هم مخلوط شود. مهم این است که بین این دو مسئله طوری تعادل برقرار کنیم که میل به رشد داشته باشیم اما آسایش و آرامش هم داشته باشیم.

تصور بسیاری از افراد این است که افراد ثروتمند آسایش و آرامش بیشتری دارند، اما آسایش و آرامش یک کارخانه‌دار خیلی کمتر از یک فرد معمولی است چراکه اگر فردی قناعت داشته باشد این قناعت برای او ثروت و آسایش به همراه می‌آورد اما قناعت باعث عدم پیشرفت او هم می‌شود. مقایسه ما با کشورهای منطقه و پیشرفته موجب می‌شود تلاش بیشتری کنیم اما ممکن است باعث شود آرامش به وجود نیاید.

گاهی ممکن است آرزوها و امیدهایی داشته باشیم که دست یافتنی است و موجب تلاش بیشتر ما می‌شود و آرامش ما را هم از بین نمی‌برد. اما آرزوهای دست نیافتنی هم داریم که این مقایسه به ضرر آرامش زندگی ما می‌شود و موجب دغدغه، تشویق و اضطراب می‌شود. بنابراین اینکه می‌گوییم فرد قانعی باشید ممکن است مغایر با رشد و پیشرفت شما باشد. مثلاً مسئولان مملکتی اصلاً نباید به زیردستان خود نگاه کنند. ما خواه ناخواه مشکلاتی داریم؛ آیا این مشکلات آسایش ما را به هم بزند بهتر است یا اینکه همراه با این مشکلات، آرامش هم داشته باشیم؟

اما چرا خروجی این مباحث بسیار ارزشمند که در نهج‌البلاغه مطرح شده را در جامعه خودمان نمی‌بینیم و نسل کنونی را با نسل‌های گذشته نمی‌توان مقایسه کرد؟ آموزش ما ناکارآمد است. در دوران دبیرستان کتابی به نام بینش دینی داشتیم که افکار ملاصدرا در اثبات واجب‌الوجود را مطرح می‌کرد؛ من هنوز از آن درس بینش دینی منزجر هستم. در کتاب‌های درسی هم مبحثی در خصوص زندگی یاد نمی‌دهند و عجیب اینکه همان افرادی که از این دروس انتقاد می‌کنند وقتی مسئول می‌شوند همان روند را ادامه می‌دهند.

در دانشگاه‌ها نیز همین طور است. شما در دانشگاه‌ها چه مقدار روش تعامل با همسر را به افراد آموزش می‌دهید؟ حضرت علی(ع) وسایلی را خریده بودند، اطرافیانشان گفتند این وسایل را به ما بدهید تا برای شما بیاوریم. حضرت فرمودند من این وسایل را برای خانواده خودم خریده‌ام چرا باید این بار که شخصی است را بر دوش شما بگذارم؟! این نکته را گاهی به عنوان شخصیت بزرگ حضرت علی(ع) می‌گوییم، اما باید به این فکر کنیم که آن زمان حضرت علی(ع) خلیفه جامعه‌ای بود که اندازه آن از خاورمیانه کنونی بزرگ‌تر بود و خلیفه آن جامعه بزرگ می‌گوید من نباید کار شخصی خودم را به دوش شما بگذاریم حتی با اینکه شما با میل و رغبت می‌خواهید آن را انجام دهید. کدام‌یک از ما اینگونه هستیم؟ اگر اینگونه باشیم بسیاری از مشکلات زندگی ما رفع می‌شود.

خلقیات ائمه(ع) زندگی‌ساز است

در روایتی آمده است که پیامبر(ص) به خانه دخترشان آمدند و دیدند که حضرت فاطمه و حضرت علی(ع) نشسته‌اند و دارند با هم عدس پاک می‌کنند، ایشان در خصوص ثواب این همکاری سخن گفتند. یکبار دیگر هم آمدند و دیدند که آن دو بزرگوار با هم گندم آرد می‌کنند. پیامبر(ص) فرمودند که یکی از شما بلند شوید تا من جای او بنشینم، حضرت علی(ع) فرمودند که فاطمه(س) خسته‌تر است ایشان بلند شود و ما با هم کار کنیم. همین نکات کوچک که خلقیات ائمه را مطرح می‌کند، زندگی‌ساز است والا بحث واجب‌الوجود ملاصدرا نمی‌تواند من را به عنوان یک مسلمان متدین کند. به نظر من در حق نسل ما جفا شده که دین را اینگونه برای ما معرفی کرده‌اند.

اما ما چه مقدار می‌توانیم خودمان را با تفکر علوی همگون و سازگار کنیم؟ مرحوم آیت‌الله احمدی میانجی از علمای قوم بودند. ایشان تعبیری دارند که می‌گوید ما می‌توانیم خود را شبیه‌ حضرت علی(ع) کنیم و نمی‌توانیم مثل ایشان باشیم. پس حکومت ما هم نمی‌تواند عین حکومت حضرت علی(ع) باشد. البته در زمان حکومت حضرت علی(ع) هم مشکلاتی وجود داشت و مسئولانی که ایشان منصوب کرده بودند هم اشتباهاتی داشتند که حضرت آنها را عزل کردند.

اما ما تمایل داریم حکومت ما علوی باشد. ممکن است اشتباه کنیم، سیستم ناکارآمد باشد و نتوانیم سیستم را تغییر دهیم اما ایده‌آل‌هایی داریم که باید به سمت آن برویم. در رژیم سابق تفکر علوی ملاک نبود. مشکلی هم که با نهج‌البلاغه داشتند این بود که روحیه حماسی و ظلم‌ستیز دارد. جای جای نهج‌البلاغه را که بخوانید ظلم‌ستیزی از آن درک می‌شود. در رژیم سابق وقتی که کسی را بازداشت می‌کردند اگر نهج‌البلاغه در خانه داشت جرم محسوب می‌شد.

در آن دوران سیستم حکومت با معیار علوی سنجیده نمی‌شد. ما هم با معیار نهج‌البلاغه فاصله داریم. مشکل اصلی این است که باید مسیر را مشخص کنیم؛ قله امیرالمؤمنین است. جامعه ما جامعه تنبلی است. سیستم ما هم تنبل است. کار باید مستحکم باشد. بنای ما بر کار محکم و مستحکم نیست که مثلاً ماشین درست بسازیم. درس خواندن ما هم همینطور است.

اما در خصوص حجاب اجباری که سؤال شد باید بگویم در نهج‌البلاغه هیچ چیزی در این خصوص نداریم. دلیل آن هم روشن است برخی جاها برخی از رویکردهای فرهنگی در وجود انسان‌ها نهادینه می‌شود. در آنجا توصیه و الزام بی‌معنی است مثلاً قبل از اسلام حجاب زنان امری فرهنگی در میان اعراب بوه و به همین دلیل توصیه‌ای در این خصوص نمی‌بینید.

اگر چیزی در فرهنگ باشد نیاز به توصیه و الزام ندارد. بنابراین اینکه بگوییم در نهج‌البلاغه در خصوص حجاب اجباری مطلبی هست یا خیر؟ سؤال صحیحی نیست چون فرهنگ کنونی ما با آن دوره متفاوت است. من اصلاً نمی‌خواهم بگویم حجاب اجباری باشد یا نباشد؛ ولی اینکه مستند کنیم به اینکه در نهج‌البلاغه در این خصوص مطلبی نیامده صحیح نیست.

اما چقدر در جامعه خودمان از نهج‌البلاغه استفاده می‌کنیم؟ از هفت هزار و ۶۸۰ طلبه سؤال کردم که چند نفر از شما کل نهج‌البلاغه را خوانده‌اید؟ سه درصد از طلابی که از آنها سؤال شد کل نهج‌البلاغه را خوانده بودند. اگر شما از مردم عادی و حتی از اساتید سؤال کنید که ۱۰ جمله ناب از نهج‌البلاغه را مطرح کنند شاید فقط چند مطلب در ذهنشان باشد و از سایر خطبه‌های ناب نهج‌البلاغه واقعاً استفاده خاصی نمی‌شود و ما در این مورد مقصر هستیم چون همه امکانات را داریم اما از آن استفاده نمی‌کنیم.

منبع :ایکنا
خبرگزاری فارس :
خبرگزاری ایکنا :
خبرگزاری ایرنا :