استاد حوزه و دانشگاه گفت: همسانی و همرتبه بودن با مقام عصمت امام، حکایت از آن دارد که وجود مقدس حضرت زینب کبری(س) دارای ویژگیهای خاصی است. حضرت زینب(س) تنها شخصیتی است که هفت معصوم را درک کرده است.
حضرت زینب(س) بانویی است که به اسوه صبر و استقامت شهره است؛ عقیله بنیهاشم، فهیمه غیرمفهمه و عالمه غیرمعلمه؛ بانویی که پیام کربلا را با شجاعت و جهاد تبیین در سراسر تاریخ جاری و ساری کرد و این پیام مانند رود خروشان تا قیامت ادامه خواهد داشت؛ پیام آزادگی، ایثار، شجاعت، صبر، استواری و استقامت در راه خدا.
خبرنگار ایکنا به مناسبت سالروز رحلت این بانوی گرامی اسلام با طیبه حیاتی؛ استاد حوزه و دانشگاه و حافظ کل قرآن کریم گفتوگو کرده است، مشروح این گفتوگو را در ادامه میخوانیم:
در ابتدا مقداری درباره جایگاه و شان حضرت زینب(س) در بین اهل بیت(ع) توضیح فرمایید؟
سخن را با روایتی از پیامبر اکرم(ص) شروع میکنم. مرحوم مجلسی در کتاب شریف بحارالانوار نقل میکند پیامبر اکرم(ص) در حالی که میگریست فرمود: «إن من بكى عليها، و على مصائبها يكون ثوابه كثواب من بكى على أخويها» هر کسی بر زینب(س) بگرید، همانند کسی است که بر برادرانش امام حسن و امام حسین(ع) گریسته باشد.
این همسانی و همرتبه بودن با مقام عصمت امام، حکایت از آن دارد که وجود مقدس حضرت زینب کبری(س) دارای ویژگیهای خاصی است. حضرت زینب(س) تنها شخصیتی است که هفت معصوم را درک کرده است. از وجود نازنین رسول اکرم(ص)، امیرمومنان(ع)، حضرت فاطمه زهرا(س)، امام حسن(ع)، امام حسین(ع)، امام سجاد(ع) تا دوره کودکی امام باقر(ع) و از محضر حضرات معصوم کسب فیض و معرفت کرده است.
حضرت زینب(س) به خوبی در دامان مادر عظیمالشأنش، وجود مقدس حضرت فاطمه زهرا(س) سرور بانوان دو عالم پرورش یافت و از آن حضرت درس بزرگ ولایت و ولایتمداری و دفاع از ولایت را آموخت. همین عظمت شخصیتی است که گرچه موقع شهادت وجود مقدس مادر، ایشان ۵ سال بیشتر ندارد، اما چنان از نظر معرفت و فهم و کمال در اوج است که شاگرد برجسته امام علی(ع) و مفسر بزرگ قرآن، عبدالله ابن عباس از آن بانوی بزرگ با عنوان «عقیلتنا؛ عاقل و دانای ما» یاد میکند و خطبه فدکیه را از وجود پربرکت حضرت زینب(س) روایت کرده است. نه فقط ابن عباس که راویان بزرگ شیعه از او روایت کردهاند.
از ایشان تعبیر به صدیقه صغری هم شده است.
بله. علامه مامقانی در کتاب تنقیح المقال در توصیف «راویات حدیث» تعبیر «سیّدتنا زَیْنَبُ» دارد و در وصف حضرت میفرماید«زَیْنَبُ و ما زَیْنَبُ؟ وَ ما اَدریکَ ما زَیْنَبُ؟» این تعبیر بدان جهت است که امام سجاد(ع) در وصف و شان حضرت زینب(س) میفرماید: «عَالِمَةٌ غَیْرُ مُعَلَّمَةٍ فَهِمَةٌ غَیْرُ مُفَهَّمَة»؛ عالمهای که به تعبیر علامه مجلسی چنان در اوصاف کمالی، برترین است که او را بعد از مادرش میتوان «صدیقه صغری» نامید. گرچه عظمت شخصیتی حضرت در وصف نمیگنجد و کلمات، قدرت به تصویر کشیدن وجود نازنینش را ندارند اما این تعابیر نشانگر جایگاه والای ایشان است.
ذکر این نکته لازم است که از مجموعه این اوصافی که در وصف حضرت زینب(س) بیان شد دو نکته قابل توجه به دست میآید؛ نکته اول اینکه نگاه اسلام به جنسیت یک نگاه درجه دو است. نگاه درجه یک و اولی، حیث انسانیت افراد اعم از زن و مرد است که در آن جنسیت نقشی ندارد. در آیات مختلف از جمله آیه ۱۲۴ سوره مبارکه نساء میفرماید:وَمَنْ يَعْمَلْ مِنَ الصَّالِحَاتِ مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثَىٰ وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَأُولَٰئِكَ يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ وَلَا يُظْلَمُونَ نَقِيرًا؛هرکس از زن و مرد عمل صالح انجام دهد و ایمان داشته باشد، داخل بهشت خواهد شد.
در آیه دیگری شبیه به همین مضمون میفرماید: «مَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثَىٰ وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَيَاةً طَيِّبَةً ۖ وَلَنَجْزِيَنَّهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ»؛ در منظوفه فکری اسلام ملاک در برتری، ایمان و عمل صالح است؛ «ان أکرمکم عندالله أتقاکم» ملاک برتری و کرامت تقوا است و جنسیت یک امر ثانوی است که فقط در کارکردهای زندگی اثر میگذارد؛ در نقشها و قالبها مورد توجه است.
در منطق اسلام هم مرد و هم زن میتوانند فارغ از جنسیتشان در مسیر کمال و رشد حرکت کنند؛ افزون بر آن که زنان به عنوان نیمی از جامعه، نیمه دیگر اجتماع را نیز تحت تاثیر قرار میدهند. در مکتب اسلام، زن موجود کاملی است که در مسیر تکامل و تعالی خود، خانوادهساز است؛ جامعهساز است و از آن بالاتر تمدنساز است؛ چنانچه شخصیت سراسر نور وجود نازنین حضرت زینب(س) در تمامی دورانهای حیات پنجاه و چند ساله ایشان، انعکاس و احیای معارف اهل بیت(ع) است و به اذعان نویسندگان اهل سنت هم در صفات و کمالات بعد از مادرش بی نظیر است.
نکته دیگر ترسیم جایگاه زن در نظام اسلام، الگوسازی و ارائه این الگوی مطلوب از نگاه به زن در اسلام به جهانیان است؛ به فرمایش مقام معظم رهبری، الگوی اسلامی نسبت به مسئله زن در مقابل الگوهای غربی و شرقی، الگوی سوم است. به بیان معظمله در الگوی سوم، «میتوان زن بود، محجبه و شریف بود و در عین حال در متن و مرکز بود. میتوان سنگر خانواده را پاکیزه نگاه داشت و در عرصه سیاسی و اجتماعی نیز سنگرسازیهای جدید کرد و فتوحات بزرگ به ارمغان آورد».
ولی در فرهنگ مسلمین در طول سالیان متمادی شاید زن در جایگاه واقعی خود تعریف نشده است، نگاه اسلام در این باره چیست؟ و چرا فرهنگ مسلمین با آن حداقل در مقاطعی همسویی نداشته است؟
مقام معظم رهبری میفرمایند ما درباره مسئله زن دچار یک عقبماندگی هستیم! چرا؟ علت این عقبماندگی چیست؟ علت آن است که ما خودمان الگوهای خودمان و منظومه فکری اسلام را درباره زن به دنیا معرفی نکردهایم. در بدو ظهور اسلام، ماموریت پیامبر مبارزه با فرهنگ عرب جاهلی و یا نگاههای مرسوم آن زمان در سایر ملتها نسبت به جایگاه زن است. اسلام در مواجهه و مبارزه با سنت غلط زنده به گور کردن دختران، چنان عظمتی به شخصیت زن میدهد که سوره کوثر در شأن فاطمه زهرا(س) نازل شده است.
در حدیث شریف کساء شما ببینید در وصف اهل بیت(ع) نبوت میفرماید: «هم فاطمة و أبوها و بعلها و بنوها» محوریت خاندان عصمت و طهارت یک بانو است، با آن عظمت شخصیتی... در آیات شریفه سوره تحریم دو بانو را به عنوان ضربالمثل به عنوان الگوی همه مومنین معرفی میکند. پس اینکه ما دچار عقبماندگی هستیم به خاطر این است که در مورد زن و اموری که پیرامون وجود زن تحقق پیدا میکند حرفهای زیادی داریم که نتوانستهایم آنها را در ذهنیت جهانی مطرح کنیم. ما با وجود اینکه گفتمان کامل و مفید و قانعکننده را از نگاه اسلام در اختیار داریم، اما عملا خودمان را در مقابل گفتمان غرب در موضع انفعال قرار دادیم و باید خیلی بیش از آنچه تا کنون رقم خورده، محقق شود.
جایگاه زن و هویت و شخصیت زن، در جنس خود یک هویت بسیار بالا و با کرامت است. در انسانیت، در همه حقوق انسانی، حقوق اجتماعی و ارزشهای تکاملی و معنوی هیچ تفاوتی بین زن و مرد نیست. حتی بالاتر؛ من استناد میکنم به فرمایشات مقام معظم رهبری که فرمودند بر خلاف آنچه معروف است، در بین دو جنس زن و مرد، آن جنس قویتر، زن است... اگر این منطق فکری را معرفی کنیم البته با یک نگاه سیستمی و کامل به همه ابعاد و مسایل زن در عرصههای مختلف، مطمئن باشید زنان نه تنها در ایران و جوامع اسلامی بلکه در بسیاری از نقاط دنیا از این الگوها استقبال خواهند کرد.
برخی البته در گذشتههای دورتر این نگاه را داشتند که حضور اجتماعی و کنشگری زن در جامعه در تنافی با ارزشها است ولی کنشگری بانوانی چون زینب(س) نقیض آن است، تحلیل شما چیست؟
بله این نگاه تا حدودی وجود داشته ولی واقعا خلاف واقعیت است. کنشگری فعال حضرت زینب(س)، نقشی بسیار مهم در ارتباط با سعادت و هدایت جامعه اسلامی دارد و حضرتش به عنوان پیامرسان واقعه کربلا و تداومبخش راه امام حسین(ع) شناخته میشود؛ ایشان چنین توصیف میشود: «هِیَ فِی الْحِجابِ والْلِفّافِ مَزیدَةٌ ... هِیَ فـِی الصـَّبْرِ وَ الثَّباتِ وَ قـُوَّةِالایمانِ وَالتَّقوی وَحیدَةٌ»؛ زینب(س) در حجاب و پوشش و عفت و پاکدامنی نسبت به دیگران برتری دارد... .
هم اوست که در صبر و شیکبایی و ثبات و پایداری و قیام و ایستادگی در آشکار ساختن حق و درستی و قوت و نیروی ایمان، تقوا و پرهیزکاری و اطاعت و فرمانبری از آنچه خدای تعالی فرموده یگانه بود. این گونه است که زن در عین آن که خود متعالی است، تعالیساز هم هست.
اینها در کنار هم روشن میکند زن در الگوی اسلامی بر خلاف الگوهای غربی و شرقی منفعل و اثرپذیر در فکر و شخصیت و عملکرد نیست. زن در نظام و فرهنگ اسلام اثرگذار است. اگر زن نقاط قوت زنانه خود را با ایمان و عفت همراه کند، ارزش و تشخص او معنا پیدا میکند و با چنین ترکیبی قادر به نقشآفرینی منحصربهفردی خواهد شد. این اثرگذاری و نقشآفرینی از محیط خانه و خانواده شروع میشود و میتواند با عبور از مرزها، تاریخ و جهانیان را تحت تأثیر خود قرار دهد. به جرئت میتوان گفت اگر حضرت زینب(س) نبود و اگر اقدامات کوبنده حضرتش وجود نداشت، واقعه کربلا در حادثه روز عاشورا محو و دفن میشد و انعکاسی در سطح تاریخ و سرنوشت ملتها پیدا نمیکرد.
یکی از مواردی که در جامعه ایران امروز باعث چالش شده است بحث زن و حقوق زنان است، با وجود پیشرفتهای بزرگ در این مسئله، برخی از زنان همچنان احساس میکنند حقوقشان پایمال میشود، احساس میکنند هنوز برخی حقوق آنان نادیده گرفته شده است لذا شاید به حقوق زن در غرب استناد کنند، دیدگاه شما چیست؟
بله. معتقدم ما با وجود این شخصیتهای برجسته و اثرگذار در تاریخ از صدر اسلام تاکنون درباره زن و مسئله زن نسبت به غرب و فرهنگ غربی مطالبهگر هستیم. در فرهنگ غرب به اسم آزادی به زن ظلم میشود، زن را تحقیر میکنند، جایگاه زن را پائین میآورند؛ زن را مورد فشارهای روحی، روانی، عاطفی و اهانت شخصیتی و شأنی و حتی جنسی قرار میدهند؛ این کجا، و آن عظمت شخصیتی و اثرگذاری الگویی همچون زینب(س)کجا!
نباید فراموش کنیم گفتمان ما در برابر غرب باید گفتمان تهاجمی باشد. امروز «تثبیت و نهادینهسازی الگویِ زن مسلمان» با معرفی الگوهای برجسته دینی و غلبه بر فرهنگ منحطِ غربی در مسئله زنان، ماموریت مهم و کلان برای همه زنان مسلمان و انقلابی است. این الگوهای اصیل و اسلامی را باید معرفی کرد تا افکار و ارزشگزاریهای دختران و زنان ما از کلیشههای افکار غربی خالی شود و مرجعیت آنها در مسئله زن از بین برود. البته طراحی الگو نیازمند اجتهاد مستمر از منابع اصیل اسلامی در ارتباط با زنان است؛ همه ما باید وظیفه و رسالت خود بدانیم که برای احیای هویت والای زن اسلامی در جامعه نه تنها برای زنان و دختران مسلمان، بلکه برای جهانیان تلاش کنیم.