• دريافت حديث روز
  • جستجوگر حديث
  • نقشه پایگاه
  • تماس با ما
  • تقویم حدیثی
  • خبر خوان
حدیث نت

امام علی علیه السلام

إنّ الجِهادَ بابٌ مِن أبْوابِ الجَنّةِ فَتَحَهُ اللّهُ لِخاصَّةِ أوْليائهِ، و هُو لِباسُ التَّقوى، و دِرْعُ اللّهِ الحَصينَةُ، و جُنَّتُهُ الوَثيقَةُ .

همانا جهاد يكى از درهاى بهشت است كه خداوند آن را براى اولياى خاص خود گشوده است. جهاد جامه تقوى و زره استوار خداوند و سپر محكم اوست.

نهج البلاغة : الخطبة 27 .

ثبت نام حدیث روز
  • العربیة
  • :
  • En
  • العربیة
  • :
  • En
  • احادیث معصومین
  • منابع حدیث شیعه
  • معارف حدیث
  • علوم حديث
  • متون حدیث
  • شرح حدیث
  • خدمات حدیث
  • دارالحدیث
فهرست " بررسي توصيفي ساختار دستوريِ کتاب نقض "
  • يادداشت دبير علمى‏
  • مقدّمه‏
  • پيش‏گفتار
    • عبد الجليل قزوينى رازى و كتاب «نقض»
  • فصل اوّل: ويژگى‏ها و برجستگى‏هاى كتاب «نقض»
    • درآمد
    • ۱. ويژگى‏ها و ارزش‏هاى تاريخى - جغرافيايى‏
      • الف. نام شهرها، آبادى‏ها و مكان‏ها
        • يك. كاربرد شكل قديم اسامى شهرها و آبادى‏ها
        • دو. ذكر نام محلّه‏ها، مساجد، مدارس، كتاب‏خانه‏ها، دروازه‏ها و...
        • سه. ذكر مكان‏هايى خاص‏
        • چهار. توصيف شهرها
        • پنج. ذكر شهرها و مذاهب رايج و غالب در آنها
        • شش. ذكر مشاغل و مشاغل منتسب به برخى شهرها
      • ب. يادكرد اطّلاعاتى از حوادث و مستندات تاريخىِ مهم‏
        • يك. حوادث و وقايع تاريخى‏
        • دو. مستندات و اطّلاعات تاريخى‏
      • ۲. ويژگى‏ها و ارزش‏هاى ادبى‏
        • الف. به كار بردن جمله‏ها و تركيبات عربى‏
          • يك. استفاده از كلمات و تركيبات عربى‏
          • دو. استناد به آيات و اشعار
          • سه. به كاربردن ضرب‏المثل‏هاى عربى‏
        • ب. به كاربردن جمله‏هاى معترضه و دعايى‏
        • ج . نثر موزون‏
        • د. اطناب‏
        • ه . به كاربردن ضرب‏المثل‏ها و اشعار فارسى‏
        • و. ارزش تاريخى و تاريخ ادبيات، شامل زندگى‏نامه و آثار علما و دانشمندان‏
        • ز. تركيبات و اصطلاحات خاص‏
      • ۳. تفاوت سبكى نثر «بعض فضائح الروافض» با نثرِ «نقض»
  • فصل دوم: جمله‏
    • تعريف جمله‏
    • انواع جمله‏
      • ۱. جمله ساده‏
      • انواع جمله‏هاى ساده، از حيث داشتن و نداشتن فعل‏
        • الف. جمله فعلدار
        • ب. جمله بى‏فعل‏
        • جمله‏هاى يك جزيى بى فعل‏
          • يك. صوت‏
          • دو. غير صوت‏
        • انواع جمله‏هاى ساده از حيث اركان‏
          • الف. جمله‏هاى عادى‏
          • ب. جمله‏هاى فشرده يا كوتاه‏
          • ج. جمله‏هاى گسترده‏
        • ترتيب اجزاى جمله‏
          • الف. جايگاه نهاد
            • يك. نهاد، شناسه يا ضمير مستتر
            • دو. نهاد، به شكل ضمير ظاهر
            • سه. نهاد، بعد از قيد
          • ب. جايگاه مفعول‏
            • يك. مفعول، پس از نهاد
            • دو. مفعول، پس از فعل‏
          • ج. حذف اجزا و عناصر جمله‏
            • يك. حذف فعل‏
              • ۱. حذف فعل ربطى‏
              • ۲. حذف شناسه از فعل به قرينه لفظى‏
              • ۳. حذف فعل معين به قرينه لفظى‏
              • ۴. حذف فعل معين به قرينه معنوى‏
            • دو. حذف نهاد
            • سه. حذف مفعول‏
          • ۲. جمله مركّب‏
            • الف. جمله‏هاى مركّب دوبندى‏
              • يك. پايه + وابسته‏
              • دو. وابسته + پايه‏
              • سه. قرار گرفتن وابسته، درون پايه‏
              • چهار. جمله‏هاى هم‏پايه + حرف ربط هم‏پايگى‏
            • ب. جمله‏هاى مركّب سه‏بندى‏
            • ج. جمله‏هاى مركّب چهاربندى‏
            • د. جمله‏هاى مركّب پنج‏بندى‏
  • فصل سوم: فعل‏
    • دسته‏بندى فعل بر اساس زمان‏
      • ۱. فعل ماضى‏
        • الف. ماضى ساده‏
        • ب. ماضى استمرارى‏
          • يك. مى + گذشته ساده‏
          • دو. ماضى استمرارى + «ياىِ» استمرار
        • ج. ماضى نقلى‏
        • د. ماضى بعيد
        • ه. ماضى التزامى‏
      • ۲. فعل مضارع‏
        • الف. مضارع اخبارى‏
          • يك. مضارع اخبارى مجرّد از پيشوند صرفى‏
          • دو. مضارع اخبارى با «مى»
            • ۱. براى بيان امرى كلّى و مسائل حكمى‏
            • ۲. بيان وقوع فعل به صورت تكرار و استمرار
            • ۳. بيان وقوع فعلى در آينده‏
            • ۴. مضارع اخبارى در معنى مضارع التزامى‏
          • ب. مضارع التزامى‏
            • يك. مضارع التزامى مجرّد از پيشوند
            • دو. مضارع التزامى با پيشوند «ب»
              • ۱. در جمله‏هاى وابسته مبيّن غرض‏
              • ۲. در جمله‏هاى شرطى‏
            • سه. بايد + مصدر، در معناى مضارع التزامى‏
          • ج. مضارع ساده‏
          • د. فعل امر
            • يك. با پيشوند «ب»
            • دو. با ساخت بايد + مضارع التزامى‏
          • ه . فعل نهى‏
          • ۳. آينده (مستقبل)
            • الف. صرف مضارع ساده «خواستن» + بن ماضى (مصدر مرخّم)
            • ب. صرف مضارع ساده «خواستن» + مصدر تام‏
            • ج. صرف مضارع ساده «خواستن»
          • وجوه فعل‏
            • ۱. وجه اخبارى‏
            • ۲. وجه التزامى‏
            • ۳. وجه امرى‏
          • گذرا و ناگذر
            • ۱. افعال ناگذر (لازم)
            • ۲. افعال گذرا (متعدّى)
          • افعال معلوم و مجهول‏
          • فعل‏هاى خاص و ربطى‏
            • ۱. بود
              • الف. كاربرد ربطى «بود»
              • ب. كاربرد خاص «بود»
            • ۲. است و مشتقّات آن‏
              • الف. كاربرد مثبت با حروف آغازى «همزه»
                • يك. كاربرد ربطى «است»
                • دو. كاربرد خاص «است»
              • ب. كاربرد مثبت با ابدال همزه به «ه»
              • ج. كاربرد منفى «است» به صورت «نيست»
                • يك. كاربرد ربطى «نيست»
                • دو. كاربرد خاص «نيست»
              • ۳. شد
              • ۴. آمدن‏
              • ۵. گشت‏
                • الف. كاربرد ربطى «گشت»
                • ب. كاربرد خاص «گشت»
              • افعال معين‏
                • ۱. است‏
                • ۲. بود و مشتقّات آن‏
                  • الف. با صرف آن در ماضى ساده، براى ساخت ماضى بعيد
                  • ب. با استفاده از بن مضارع «باش»، براى ساخت ماضى التزامى‏
                • ۳. خواست‏
                • ۴. شد
              • افعال غير شخصى‏
              • نشانه‏هاى نفى در افعال‏
                • ۱. متّصل بودن حرف «ن» به فعل‏
                • ۲. قرار گرفتن علامت نفى بر سر فعل‏هاىِ با پيشوند «مى»
                • ۳. آمدن حرف نفى، پيش از فعل و با فاصله، براى تأكيد بر نفى‏
                • ۴. آمدن حرف نفى بر سر افعال معين، در فعل‏هاى مستقبل و مجهول‏
              • ساختمان افعال‏
                • ۱. فعل ساده‏
                • ۲. فعل پيشوندى‏
                • ۳. فعل مركّب‏
                • ۴. عبارت فعلى‏
                • ۵. پيشوندى مركّب‏
  • فصل چهارم: اسم‏
    • تعريف اسم‏
    • اسم از جهت شمار در كتاب «نقض»
      • ۱. مفرد
      • ۲. جمع‏
        • الف. جمع با «ان»
          • يك. اسامى در زمينه‏هاى گوناگون انسانى‏
          • دو. اسم‏هاى مختوم به «ه» بيان حركت‏
          • سه. آوردن «ى» ميانجى براى جمع بستن كلمات مختوم به مصوّت «ا» يا «و»
          • چهار. جمع بستن كلمات مختوم به «ى»
        • ب. جمع با «ها»
          • يك. اسم‏هاى جمادات‏
          • دو. كلمات مختوم به «ه» بيان حركت‏
          • سه. جمع بسته شدن جمع مكسر
        • ج. جمع با «ات»
        • د. جمع مكسّر
      • ۳. اسم جمع‏
      • ۴. مثنّى‏
      • اسم از جهت ساخت‏
        • ۱. اسم ساده‏
        • ۲. اسم مشتق‏
          • الف. مشتق از اسم‏
          • ب. مشتق از صفت‏
          • ج. مشتق از فعل‏
            • يك. مشتق از بن مضارع‏
            • دو. مشتق از بن ماضى‏
          • ۳. اسم مركّب‏
            • الف. اسم + اسم‏
            • ب. اسم + بن مضارع‏
            • ج. صفت + اسم‏
          • ۴. اسم مشتق - مركّب‏
            • الف. اسم + صفت + وند
            • ب. اسم + بن مضارع + «ى» مصدرى‏
            • ج. صفت + اسم مصدر
            • د. اسم + وند + بن مضارع‏
          • اسم از لحاظ معرفه، نكره، و اسم جنس‏
            • ۱. معرفه (شناس)
              • الف. اسم‏هاى خاص‏
              • ب. اسم‏هاى معرفه به عهد ذهنى يا حضورى‏
              • ج. اسم‏هاى معرفه به عهد ذكرى‏
              • د. اسم‏هاى معرفه به وسيله صفت اشاره‏
              • ه . اسم‏هاى معرفه به وسيله مضافٌ اليه‏
              • و. اسم‏هاى معرفه به وسيله صفت بيانى‏
              • ز. اسمى كه در جمله پيرو همراه «ى» و پيش از «كه» مى‏آيد و...
            • ۲. نكره (ناشناس)
              • الف. «ى» نكره در آخر اسم‏
              • ب. اسم‏هاى همراه با صفات مبهم‏
            • ۳. اسم جنس‏
          • انواع مصدر
            • ۱. مصدر اصلى يا تام (بن ماضى + ن)
              • الف. مصدر ساده‏
              • ب. مصدر مركّب‏
            • ۲. مصدر مرخّم‏
            • ۳. مصدر جعلى عربى با پسوند «يت»
  • فصل پنجم: گروه‏هاى اسمى و وابسته‏هاى آن‏
    • گروه اسمى‏
    • وابسته‏هاى گروه اسمى‏
      • ۱. وابسته‏هاى پيشين‏
        • الف. شاخص‏
        • ب. صفت اشاره‏
        • ج. صفت پرسشى‏
        • د. صفت تعجّبى‏
        • ه . صفت مبهم‏
        • و. صفت شمارشى‏
          • يك. صفت شمارشى اصلى‏
          • دو. صفت شمارشى ترتيبى‏
          • سه. صفت شمارشى كسرى‏
          • چهار. صفت شمارشى توزيعى‏
        • ز. صفت عالى‏
      • ۲. وابسته‏هاى پسين‏
        • الف. «ى» نكره‏
        • ب. نشانه‏هاى جمع‏
        • ج. صفت شمارشى نوع دوم با «-ُ م»
        • د. مضافٌ اليه‏
          • يك. مضافٌ اليه به صورت اسم‏
          • دو. مضافٌ اليه به صورت ضمير
        • ه . جمله ربطى توضيحى‏
        • و. صفت‏هاى بيانى‏
          • يك. صفت بيانى ساده‏
          • دو. صفت بيانى مشتق، مركّب و مشتق - مركّب‏
          • سه. صفت بيانى مفعولى‏
          • چهار. صفت بيانى نسبى‏
          • پنج. صفت بيانى لياقت‏
        • كاربرد صفت بيانى‏
          • ۱. آمدن علامت نكره، همراه موصوف در صورت نكره بودن گروه‏
          • ۲. مطابقت موصوف با صفت‏
          • ۳. يك موصوف، داراى چند صفت‏
            • الف. تعدّد صفت با مكث‏
            • ب. تعدّد صفت با كسره اضافه‏
  • فصل ششم: ضمير
    • تعريف ضمير
      • ۱. ضماير شخصى‏
        • الف. ضميرهاى شخصى منفصل‏
          • يك. مخفّف شدن ضمير «من» هنگام اتصال به «را»
          • دو. مخفّف شدن ضمير «او» و «ايشان» هنگام قرار گرفتن بعد از حرف «به»
          • سه. كاربرد ضمير شخصى منفصل براى غير انسان‏
          • چهار. كاربرد در نقش نهادى‏
          • پنج. كاربرد در نقش متمّمى‏
          • شش. كاربرد در نقش مفعولى‏
          • هفت. كاربرد در نقش مضافٌ اليهى‏
        • ب. ضميرهاى شخصى متّصل‏
          • يك. افزودن «ى» بين كلمه و ضمير هنگام پيوستن ضمير به...
          • دو. حذف شدن شناسه در بعضى موارد
          • سه. در نقش مفعولى‏
          • چهار. در نقش متمّمى‏
          • پنج. در نقش مضافٌ اليهى‏
        • ۲. ضماير مشترك‏
          • الف. مفعول‏
          • ب. متمّم‏
          • ج. بدل‏
          • د. مضافٌ اليه‏
        • ۳. ضماير اشاره‏
          • الف. نهاد
          • ب. مفعول‏
          • ج. متمّم‏
          • د . مضافٌ اليه‏
          • ه . مسند
          • و. جمع بسته شدن ضمير اشاره «اين» با علامت «ان»
          • ز. مخفّف شدن به صورت «بدين» و «بدان» با اضافه شدن حرف «به»
        • ۴. ضماير شمارشى‏
          • الف. ضميرهاى شمارشى اصلى‏
            • يك. نهاد
            • دو. مسندٌ اليه‏
          • ب. ضميرهاى شمارشى ترتيبى‏
        • ۵. ضماير مبهم‏
          • الف. نهاد
          • ب. مفعول‏
          • ج. متمّم‏
          • د. بدل‏
          • ه . مضافٌ اليه‏
          • و. منادا
  • فصل هفتم: قيد
    • تعريف قيد
    • قيد از جهت ساخت‏
      • ۱. تقسيم بندى اوّل‏
        • الف. گروه‏هاى قيدى نشانه‏دار
          • يك. كلمات تنويندار عربى‏
          • دو. واژه‏هاى مكرّر
        • ب. گروه‏هاى قيدى بى‏نشانه‏
          • يك. قيدهاى مختص‏
          • دو. اسم‏هاى مشترك با قيد
          • سه. صفت‏هاى مشترك با قيد
          • چهار. ضمير در نقش قيد
        • ۲. تقسيم‏بندى دوم‏
          • الف. ساده‏
          • ب. مشتق‏
          • ج. مركّب‏
          • د. مشتق - مركّب‏
          • ه . گروه قيدى‏
          • و. قيد مؤوّل يا جمله‏اى‏
        • قيد از جهت مفهوم‏
          • ۱. قيد زمان‏
          • ۲. قيد مكان‏
          • ۳. قيد مقدار (كمّيت)
          • ۴. قيد كيفيت (چگونگى)
          • ۵. قيد تمنّا
          • ۶. قيد حالت‏
          • ۷. قيد تأسّف‏
          • ۸. قيد تعجّب‏
          • ۹. قيد تدريج‏
          • ۱۰. قيد تفسير
          • ۱۱. قيد پرسش‏
          • ۱۲. قيد استثنا
          • ۱۳. قيد نفى‏
          • ۱۴. قيد تصديق‏
          • ۱۵. قيد تشبيه‏
          • ۱۶. قيد تبرّى و ادب‏
          • ۱۷. قيد علّت‏
          • ۱۸. قيد اختصار
  • فصل هشتم: شبه جمله‏
    • تعريف شبه جمله‏
      • ۱. شبه جمله ندا
        • الف. پس از حرف نداى «اى»
        • ب. پس از حرف نداى «يا»
        • ج. شبه جمله ندا با «ا»
      • ۲. شبه جمله اميد و آرزو
      • ۳. شبه جمله مبيّن تنبيه و تحذير
      • ۴. شبه جمله تأسّف‏
      • ۵. شبه جمله تحسين و تشويق‏
      • ۶. شبه جمله تعجّب‏
      • ۷. شبه جمله تكذيب و نفى‏
  • فصل نهم: نقش‏نماها
    • تعريف نقش‏نما(حرف)
    • انواع نقش‏نماها
      • ۱. حروف اضافه‏
        • معانى حروف اضافه ساده‏
          • الف. حرف اضافه «از»
            • يك. ابتدا و غايت در زمان و مكان‏
            • دو. احتوا و تضمّن‏
            • سه. انتساب‏
            • چهار. تبعيض‏
            • پنج. تعليل‏
            • شش. از جانب، از سوى‏
            • هفت. فصل و تميز
            • هشت. مترادف «بر»
            • نُه. تبيين جنس‏
            • ده. توضيح‏
            • يازده. همراه متمّم تفضيلى‏
            • دوازده. استعانت و واسطه‏
          • ب. حرف اضافه «الّا»
            • يك. حرف اضافه براى استثنا، مترادف «جز»
            • دو. حرف اضافه براى استثنا، مترادف «مگر» و «مگر اين كه»
          • ج. حرف اضافه «به»
            • يك. الصاق‏
              • الصاق حقيقى‏
              • الصاق مجازى‏
            • دو. انتهاى غايت‏
            • سه. استعانت و واسطه‏
            • چهار. حال‏
            • پنج. ظرفيت مكانى و زمانى‏
            • شش. سوى و جانب‏
            • هفت. مترادف «با»
            • هشت. مترادف «در»
            • نُه. موافقت و مطابقت‏
            • ده. مترادف «به دليل»
            • يازده. مترادف «از»
          • د. حرف اضافه «با»
            • يك. اختصاص‏
            • دو. مترادف «به»
            • سه. سوى و جانب‏
            • چهار. تعديه‏
            • پنج. معيّت و مصاحبت‏
            • شش. موافقت و مطابقت‏
            • هفت. مترادف «درحق» و «نسبت به»
            • هشت. مترادف «بر»
          • ه . حرف اضافه «بر»
            • يك. استعلا
            • دو. الصاق‏
            • سه. عهد و ذمّه‏
            • چهار. مترادف «در»
            • پنج. مترادف «به»
            • شش. مترادف «براى»
            • هفت. مترادف «نسبت به» و «در حقّ»
            • هشت. مجاوزت‏
          • و. حرف اضافه «تا»
            • يك. در معناى انتهاى غايت‏
            • دو. مترادف «كه»
          • ز. حرف اضافه «جز» براى استثنا
          • ح. حرف اضافه «چون»
            • يك. در معنى مشابهت‏
            • دو. در معناى قيد زمان «زمانى كه»
          • ط. حرف اضافه «در»
            • يك. ظرفيت زمانى و مكانى‏
            • دو. سوى و جانب‏
            • سه. مترادف «به» و «بر»
            • چهار. مترادف «در باره» و «در خصوص»
            • پنج. مترادف «براى»
          • ى. معانى حرف اضافه «اندر»
            • يك. مترادف «به» و «در»
            • دو. مترادف «در باره»
          • ك. حرف اضافه «را»
            • يك. اختصاص‏
            • دو. مترادف «به»
            • سه. نشان مفعولى‏
            • چهار. مترادف «براى»
          • ل. حرف اضافه «مانند» براى مشابهت‏
          • م. حرف اضافه «مگر»، مترادف «جز»
          • ن. حرف اضافه «نزديك»، مترادف «پيش»
          • س. حرف اضافه «براى» به معنى اختصاص و قصد
          • معانى حروف اضافه مركّب‏
            • الف. حرف اضافه «از بهر» در مفهوم اختصاص و مترادف «براى» و «به خاطر»
            • ب. حرف اضافه «از پسِ» مترادف «به دنبال» و «از پى»
            • ج. حرف اضافه «از سرِ» مترادف «از» و «به دليل»
            • د. حرف اضافه «از طريق» مترادف «با»
            • ه . حرف اضافه «از قِبَل» مترادف «از جانب»
            • و. حرف اضافه «از براى» در مفهوم اختصاص و مترادف «براى» و «به خاطر»
            • ز. حرف اضافه «از ميان» مترادف «از»
            • ح. حرف اضافه «از غايتِ» در مفهوم «نهايت»
            • ط. حرف اضافه «به نزديكِ» مترادف «در نظرِ» و «به عقيده»
            • ى. حرف اضافه «به ضرورت» در مفهوم قيدى‏
            • ك. حرف اضافه «بر سبيل» در مفهوم «طريق و روش»
            • ل. حرف اضافه «به اوّل» و «به آخر» در مفهوم قيد، مترادف «در اوّل» و...
            • م. حرف اضافه «به خلافِ» مترادف «على رغم»
            • ن. حرف اضافه «در حق»
            • س. حرف اضافه «به بدلِ» مترادف «به جاىِ» و «مثل»
            • ع. حرف اضافه «به عينه» با مفهوم قيدى «عيناً»
            • ف. حرف اضافه «جز از» در مفهوم استثنا
          • ۲. حروف ربط يا پيوند
            • حرف ربط هم‏پايگى‏
              • الف. حروف ربط هم‏پايگى ساده‏
                • يك. حرف ربط «امّا» براى استدراك، مترادف «ليكن»
                • دو. حرف ربط «بارى» براى تلخيص و وصل‏
                • سه. حرف ربط «نه» براى عطف‏
                • چهار. حرف ربط «نيز» براى عطف‏
                • پنج. حرف ربط «هم» در معناى «نيز» براى عطف‏
                • شش. حرف ربط «واو»
                  • ۱. پيوند جمله‏هاى هم‏پايه‏
                  • ۲. عطف يا پيوند كلمات هم نقش‏
                  • ۳. استيناف‏
                  • ۴. فوريت و عدم تراخى‏
                  • ۵. تخمين و تقريب‏
                • هفت. حرف ربط «يا»
                  • ۱. تخيير
                  • ۲. مترادف «واو» عطف‏
                • ب. حروف ربط هم‏پايگى مركّب‏
                  • يك. حرف ربط «آنگه» براى عطف، مترادف «پس»
                  • دو. حرف ربط «بلكه» براى اضراب‏
                  • سه. حرف ربط «و نيز» در معناى «همچنين»
                • ج. حروف ربط هم‏پايگى مزدوج‏
                  • يك. حرف ربط «هم....هم» براى عطف‏
                  • دو. حرف ربط «نه...نه» براى نفى‏
                • حروف ربط وابستگى‏
                  • الف. حروف ربط وابستگى ساده‏
                    • يك. حرف ربط «اگر»
                      • ۱. در مفهوم «استدراك»
                      • ۲. در مفهوم «شرط»
                      • ۳. در مفهوم «جزم و تحقيق»
                    • دو. حرف ربط «تا»
                      • ۱. براى انتها و غايت‏
                      • ۲. براى ابتداى غايت‏
                      • ۳. براى بيان قصد و غرض از انجام دادن فعل‏
                      • ۴. براى تفسير و شرح‏
                    • سه. حرف ربط «چون»
                      • ۱. براى علّت آورى‏
                      • ۲. براى مقارنت زمانى، مترادف «همين كه» و « هنگامى كه»
                    • چهار. حرف ربط «كه»
                      • ۱. براى علّت آورى‏
                      • ۲. براى تفسير و شرح‏
                      • ۳. مترادف «واو» عطف‏
                      • ۴. براى بيان مقصود
                      • ۵. براى مفاجاة
                    • نكاتى در مورد كاربرد حرف اضافه «كه»
                    • ب. حروف ربط وابستگى مركّب‏
                      • يك. حرف ربط «پيش از آن» براى تقدّم زمانى‏
                      • دو. حرف ربط «اگر چه» براى استدراك‏
                      • سه. حرف ربط «با آن كه» براى استدراك، مترادف «بر سر آنچه»
                      • چهار. حرف ربط «از بهر آن را كه» براى بيان علّت‏
                      • پنج. حرف ربط «از بهر آن كه» براى تعليل‏
                      • شش. حرف ربط «زيرا كه» در معناى تعليل‏
                      • هفت. حرف ربط «و اگرنه» در معناى استثناى منفى‏
                      • هشت. حرف ربط «چنان كه» براى مقايسه‏
                      • نُه. حرف ربط «همچنين» در مفهوم تأكيد
                      • ده. حرف ربط «چندان كه» براى مقايسه، مترادف «به اندازه‏اى كه» و...
                    • ج. حروف ربط وابستگى مزدوج‏
                      • يك. حرف ربط «بهرى...بهرى»، براى بيان تقسيم‏
                      • دو. حرف ربط «هم ... هم»، براى بيان اشتراك‏
                    • ۳. حروف ندا
                      • الف. منادا با «اى»
                      • ب. منادا با نشانه «الف» در پايان «اسم»
                    • ۴. نشانه مفعول‏
                    • ۵. كسره اضافه‏
                      • الف. اضافه مضاف به مضافٌ اليه‏
                      • ب. اتّصاف موصوف به صفت‏
  • فصل دهم: انواع وندها
    • تعريف «وند»
    • ۱. پيشوند
      • الف. پيشوند «بى» + اسم: صفت بيانى‏
      • ب. پيشوند «بى» + اسم+ ى: صفت بيانى‏
      • ج. پيشوند «نا» + صفت فاعلى‏
      • د. پيشوند «فرا» + فعل: فعل پيشوندى‏
      • ه . پيشوند «هم» + اسم‏
      • و. پيشوند «وا» + فعل: فعل پيشوندى‏
      • ز. پيشوند «ها» + فعل: فعل پيشوندى‏
    • ۲. ميانوند
    • ۳. پسوند
      • الف. پسوند «الف»
        • يك. براى مبالغه، تأكيد و كثرت دادن بار عاطفى‏
        • دو. پسوند اتّصاف و صفت‏ساز
      • ب. بن ماضى + پسوند «دار»: اسم مصدر
      • ج. اسم + پسوند «دار»: صفت فاعلى‏
      • د. پسوند «ان»: براى نسبت به مكان و سرزمين‏
      • ه . اسم + پسوند «گاه»: اسم مكان و زمان‏
      • و. اسم + پسوند «باره»: براى نسبت و اتّصاف‏
      • ز. اسم + پسوند «گير»: براى تعيين شغل‏
      • ح. اسم + پسوند «گر»: براى تعيين شغل‏
      • ط. تبديل «ه» بيان حركت به «گ»، هنگام اتصال به «ى»
      • ى. اسم + پسوند «بند»: براى بيان صفت فاعلى و شغل‏
      • ك. اسم + پسوند «ك»
        • يك. براى تحبيب‏
        • دو. براى بيان تصغير
      • ل. پسوند «تر»، و «ترين»: براى ساخت صفت برتر و عالى‏
      • م. بن مضارع + پسوند «نده»: صفت فاعلى‏
      • ن. اسم + پسوند «وار»: براى بيان دارندگى و شايستگى‏
      • س. اسم + پسوند «واره»: براى بيان شباهت‏
      • ع. اسم + پسوند «ناك»: صفت‏
      • ف. پسوند «ه»
        • يك. بن مضارع + پسوند «ه»: اسم‏
        • دو. بن ماضى + پسوند «ه»: صفت فاعلى‏
        • سه. بن ماضى متعدّى + پسوند «ه»: صفت مفعولى‏
  • فصل يازدهم: دگرگونىِ واج‏ها
    • ۱. ابدال واج‏ها
      • نمونه‏هايى از ابدال صامت‏ها
    • ۲. تخفيف واج‏ها
      • الف. تخفيف مصوّت‏ها
        • يك. تخفيف و تبديل مصوّت بلند آ/ a به مصوّت كوتاه اَ/ a
        • دو. تخفيف مصوّت بلند ايى/i به مصوّت كوتاه اِ / e
        • سه. تخفيف مصوّت بلند ايى/i به مصوّت كوتاه اُ/o
        • چهار. تخفيف مصوّت وَ/ W در ميان كلمه‏
        • پنج. تخفيف مصوّت بلند ايى/i
      • ب. تخفيف صامت‏ها
        • يك. تخفيف ميانى‏
        • دو. تخفيف پايانى‏
      • ۳. افزايش واج‏ها
        • الف. افزايش «الف» به اوّل كلمه‏
        • ب. افزايش «واو» به اوّل كلمه‏
        • ج. افزايش «واو» به وسط كلمه‏
      • ۴. قلب واج‏ها
  • گزارش نهايى و نتيجه‏گيرى‏
  • فهرست منابع و مآخذ
  • فهرست تفصيلى مطالب‏
تمامی حقوق مادی و معنوی این پایگاه به مؤسسه علمی فرهنگی دارالحدیث تعلق دارد.
درباره پایگاه | تماس با ما | نقشه پایگاه

ارسال بازخورد