سفينه 02
صفحه 2
سخن ويراستار
بسم الله الرحمن الرحيم
سخن را با جملاتى آغار مى كنيم كه از مقدمه يكى از اجازات مفصّل علامه سيد محمد مهدى بحر العلوم اقتباس شده است: «حديث، يكى از دو راهنماى رساننده انسان به سعادت، و يكى از دو يادگار ماندگار رسول هدايت است كه سرور كائنات صلى الله عليه و آله ما را به تمسّك به آنها امر فرموده است. وپس از قرآن عظيم، بيشترين توجّه بايد بدان معطوف شود. از اين رو، گذشتگان نيك نهاد و پارساى ما، هم درجهت روايت وحفظ متن اخبار وهم در راه درايت و فهم دقيق آن، عمرها صرف كردند و زحمت ها كشيدند و خون دل ها خوردند. امّا پس از آنان، گروه هايى آمدند كه قدر آن زحمت ها را ندانستند و برخوردهايى شگفت داشتند:
1. جمعى، علم را پشت سر نهادند و حاملان آن را به استهزاء گرفتند.
2. گروهى، نادانى خود را كه از سران كفر و ضلالت و منكران نبوت و رسالت گرفته بودند، علم ناميدند.
3. برخى به ادعاى وصال، دل خوش داشتند وخود را بدان سبب، از كسب علم، بى نياز ديدند.
4.گروهى ديگر را، رياست دنيا و جدال و مراء، فريب داد.
در اين ميان، مى توان از گروه پنجم ياد كرد كه براى جلب رضاى خدا و پيروى پيامبرش صلى الله عليه و آله ، كوشيدند و كوشيدند... اينان گرچه اندك شمارند، رتبه اى والا دارند» ۱
* * *
1.- اقتباس وتلخيص از اجازه مبسوط علامه بحرالعلوم به سيد عبدالكريم بن سيد محمد جواد جزائرى، كه متن كامل آن را دكتر عبدالله فياض در كتاب «الاجازات العلمية عند المسلمين» (بغداد: مطبعة الارشاد، ۱۹۶۷ م) ص ۶۵-۷۲ آورده است. محدث قمى در كتاب الكنى والالقاب ج ۲، ص ۳۰۵ ، ازاين اجازه و نكات علمى آن ياد كرده وآن را ستوده است.