سفينه 06 صفحه 2

فهرست

سفينه 06 صفحه 3

سخن مدير مسوؤل

بسم الله الرحمن الرحيم
گفتگوى انسان خاك‏نشين با خداى جهان‏آفرين، فرصتى است مغتنم براى بنده كه خداى حكيم و رحيم برايش فراهم آورده است. اگر آن ملك قدّوس، چنين اجازه‏اى به بشرِ ظلوم جهول نمى‏داد، بشر در گير و دارِ تيرگى‏ها و دلبستگى‏هاى گوناگون، براى رسيدن به تعالىِ معنوى چه راهى مى‏توانست يافت؟ از سوى ديگر، اگر باب همين دعا گشوده نبود، بنده شرمنده چگونه در پيشگاه جلال آفريننده، ارج و قرب مى‏يافت؟
* * *
اينك، بنده‏اى است نادار، ناتوان، نادان، آزمند، امّا بى‏پناه و گم كرده راه، كه بايد به پيشگاه خدايش راه يابد تا اين همه نقايص و نواقص را به مدد لطف و فضل و رحمت الهى جبران كند. حال كه اجازه سخن گفتن يافته، چگونه سخن گويد تا در آن بارگاه جلال كبريايى، مبغوض درگاه نگردد و بتواند حرمت حريم حرم نگاه دارد؟ اينجاست كه آموزه‏هاى الهىِ عرشيانِ خاك‏نشين كه نزد خدايشان «وجيه و مقرّب» اند، گنجينه‏اى بى‏بها و سرمايه‏اى بى‏بديل براى اسيرانِ آب و دانه دنيا مى‏گردد، كه از بامداد تا شامگاه، خاك غفلت بر سر دارند، و از شامگاه تا بامدادن خواب غفلت در سر دارند. باب «دعاهاى مأثور از ناحيه رسول امين و جانشينان بحقّ حضرتش صلوات الله عليهم اجمعين» در همين جا باز مى‏شود. هر كسى به همان ميزان كه نسبت به جلالت بارگاه قدّوسى الهى معرفت يابد؛ از سويى جهالت و بيچارگى بشر را بشناسد؛ و از سوى ديگر، ضرورت سخن گفتن بنده شرمنده با خداى بخشنده را بيابد، به همان ميزان، نسبت به قدر و قيمت دعاهاى مأثور، معرفت مى‏يابد و جايگاه كليدى آنها را در بهسازى حيات معنوى باز مى‏شناسد.
* * *