362 بيمارى
1650 ـ بعضى از حكمتهاى بيمارى
۵۷۶۲.پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :گناهان شخص بيمار، همچون برگ درخت، مى ريزد.
۵۷۶۳.پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :هيچ مرد و زن مؤمن يا مرد و زن مسلمانى بيمار نمى شود، مگر اين كه خداوند به سبب آن بيمارى گناه او را پاك مى كند.
۵۷۶۴.امام باقر يا امام صادق عليهماالسلام:شبى را از بيمارى يا درد نخفتن، برتر و اجرش بزرگتر از يك سال عبادت است.
۵۷۶۵.امام كاظم عليه السلام :هرگاه مؤمن بيمار شود، خداوند عز و جل به فرشته دست چپ او وحى فرمايد كه براى بنده ام، تا زمانى كه در زندان و بند من است، گناهى منويس . و به فرشته دست راست او وحى مى فرمايد كه همان حسناتى را كه در زمان سلامتى بنده ام مى نوشتى، برايش بنويس.
ر.ك : گناه ، باب 780 .
1651 ـ پنهان داشتن بيمارى
۵۷۶۶.پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :خداوند عز و جل فرمود: هر كه سه روز بيمار شود و از آن به هيچ يك از عيادت كنندگانش شكوه نكند، گوشت و خونى بهتر از آن گوشت و خونى كه دارد جايگزينش كنم. پس، اگراو را عافيت بخشم، عافيتى بدون گناهش دهم و اگر جانش را بستانم، او را به جوار رحمت خود برم.
۵۷۶۷.پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :از گنج هاى نيكى، پنهان داشتن مصيبت ها و بيمارى ها و صدقه است.
۵۷۶۸.امام على عليه السلام :هر كس دردى را كه به او رسيده است سه روز از مردم پنهان بدارد و به خدا شكايت كند، بر خداست كه او را از آن درد بهبود بخشد.
۵۷۶۹.امام على عليه السلام :كسى كه بيمارى خود را از پزشكان پوشيده بدارد، به بدن خود خيانت كرده است.
۵۷۷۰.امام على عليه السلام :كسى كه درد نهفته خود را كتمان كند، طبيبش از درمان او ناتوان شود .
1652 ـ نكوهش كسى كه بيمار نمى شود
۵۷۷۱.داوود عليه السلامـ بارها ـمى فرمود : بار خدايا! نه بيمارى اى كه مرا سنگين و بسترى گرداند و نه تندرستى اى كه مرا به فراموشى و غفلت [از ياد تو ]كشاند، بلكه حدّ ميان اين دو [را نصيبم فرما].
۵۷۷۲.پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :براى بيمار بودن ۱ ، [هميشه] سالم بودن كافى است.
۵۷۷۳.پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :خداوند از شخص پليد ديو صفتى كه به جان و مال او آسيبى نمى رسد، نفرت دارد.
۵۷۷۴.امام باقر عليه السلام :جسم اگر بيمار نشود، سرمست مى شود و در بدنى كه [به بيمارى دچار نشود و] سرمست شود، خيرى نيست.
1653 ـ عيادت از بيمار
۵۷۷۵.پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :خداوند عز و جل در روز قيامت مى فرمايد: اى پسر آدم! من بيمار شدم اما عيادتم نكردى؟! عرض مى كند: پروردگارا! چگونه تو را عيادت كنم حال آن كه تو پروردگار جهانيانى؟! مى فرمايد: مگر ندانستى كه فلان بنده ام بيمار شد و عيادتش نكردى؟! مگر نمى دانستى كه اگر به عيادتش روى، مرا نزد او مى يابى؟!