۴۶۳.بحار الأنوارـ به نقل از على بن سويد ـ: زمانى كه ابوالحسن موسى عليه السلام در زندان بود، من نامه اى به ايشان نوشتم و از حالش جويا شدم و مسائل بسيارى را نيز مطرح كردم. چند ماهى به من پاسخى نرسيد. سپس براى من جوابى نوشت كه متن آن اين است:
به نام خداوند مهرگستر مهربان ... اما بعد، تو مردى هستى كه خداوند نزد خاندان محمّد منزلت خاصى به تو بخشيده است و تو را دوستدار دينش، كه از تو خواسته آن را پاس دارى، قرار داده است....
149 ـ فضايل امام كاظم عليه السلام
۴۶۴.الإرشاد:روايت شده است كه حضرت كاظم عليه السلام زياد دعا مى خواند ،و عرضه مى داشت : بار خدايا ! راحتى در هنگام مردن ، و عفو و بخشش در هنگام حسابرسى را از تو مسئلت مى كنم . و اين جمله را تكرار مى كرد . يكى از دعاهاى آن حضرت اين بود : گناه بنده تو بزرگ است و عفو و گذشت از جانب تو نيكوست . آن حضرت از خشيت خدا چندان مى گريست كه محاسن او از اشك تر مى شد . هيچ كس به اندازه ايشان به خانواده و خويشاوندانش رسيدگى نمى كرد . شب هنگام به فقراى مدينه سركشى مى كرد و زنبيلى پر از درهم و دينار و آرد و خرما با خود مى برد و بر درِ خانه هاى آنان مى گذاشت و آنها نمى فهميدند كه اين پول و اجناس از طرف چه كسى آمده است .
۴۶۵.تاريخ بغدادـ به نقل از حسن بن محمّد بن يحيى علوى ـ: جدّم برايم نقل كرد كه : موسى بن جعفر را به خاطر سختكوشى و شدّت عبادتش ، عبد صالح مى گفتند . اصحاب ما روايت كرده اند كه آن حضرت سرِشب به مسجد رسول خدا صلى الله عليه و آله رفت و به سجده افتاد ؛ شنيده شد كه در سجودش مى گويد : بزرگ است گناه من ، و عفو از تو نيكوست ، اى آن كه سزاوار آنى كه از تو پروا كنند ، و اى آن كه اهل آمرزشى . و اين جمله را تا صبح تكرار مى كرد . موسى بن جعفر ، انسانى با سخاوت و بزرگوار بود . هرگاه مى شنيد كسى حرفهاى آزار دهنده اى درباره او گفته است [به جاى تلافى ]هميانى پر از هزار دينار برايش مى فرستاد .