1712 ـ اِرميا عليه السلام
قرآن :
«يا چون آن كسى كه به شهرى كه بام هايش يكسره فرو ريخته بود، عبور كرد و گفت : چگونه خداوند [اهل ]اين [ويرانكده ]را پس از مرگشان زنده مى كند؟... » .
حديث :
۶۰۱۵.امام باقر عليه السلامـ در پاسخ به عالمى نصرانى كه ازايشان پرسيد : مردى با زنش مقاربت كرد و زن دو قلو حامله شد. هر دوى آنها را همزمان باردار شد و همزمان زاييد و آن دو همزمان مردند و هردو در يك قبر دفن شدند. امّا يكى از آنها صد و پنجاه سال عمر كرد و ديگرى پنجاه سال. اين دو چه كسانى بودند؟ ـفرمود : عُزير و عزره. مادرشان، همان طور كه تو گفتى، آن دو را همزمان حامله شد و همان طور كه گفتى همزمان زاييدشان و عزير و عزره چندين و چند سال زندگى كردند. سپس خداوند تبارك و تعالى عزير را به مدّت صد سال ميراند و آن گاه دوباره زنده شد و پنجاه سال با عزره زندگى كرد و هر دو در يك ساعت مردند.
۶۰۱۶.امام صادق عليه السلام :هنگامى كه ارمياى نبىّ به ويرانه هاى بيت المقدس و پيرامونش كه بخت نصّر در جنگ با يهود ويرانش كرده بود، نگاهى افكند و گفت : چگونه خداوند اين ها را پس از مرگشان زنده مى كند؟ خداوند او را به مدّت صد سال ميراند و سپس زنده اش كرد و او اعضايش را ديد كه چگونه به هم مى پيوندند و چگونه گوشت بر آنها مى رويد و چگونه بندها و رگ هايش به هم وصل مى شود. پس چون راست نشست گفت : «مى دانم كه خدا بر هر كارى تواناست».
1713 ـ يونس عليه السلام
قرآن :
«و يونس از فرستادگان بود. آن گاه كه به سوى كشتى پُر [پُر از بار و جمعيت]، بگريخت. پس [سرنشينان ]با هم قرعه انداختند و [يونس] از بازندگان شد. [او را به دريا انداختند] و ماهى او را بلعيد، در حالى كه او نكوهشگر خويش بود. و اگر او از زمره تسبيح كنندگان نبود، قطعاً تا روزى كه برانگيخته مى شوند، در شكم آن [ماهى ]مى ماند. پس او را در حالى كه ناخوش بود به خشكى افكنديم. و بر بالاى [سر] او بوته كدويى رويانيديم. و او را به سوى صد هزار نفر يا بيشتر روانه كرديم. پس ايمان آوردند و تا چندى برخوردارشان كرديم».