811
منتخب ميزان الحكمة

1258 ـ دليل بر يگانگى خدا

قرآن:

«آن كس كه با اللّه خدايى ديگر نيز مى خواند هيچ برهانى بر وجود آن ندارد. جز اين نيست كه حسابش نزد پروردگارش خواهد بود و به يقين كافران رستگار نمى شوند».

حديث:

۴۱۱۶.امام على عليه السلامـ در سفارش خود به فرزند بزرگوارش حسن عليه السلام ـنوشت : بدان تو اى فرزندم كه اگر پروردگارت را شريكى بود، بى گمان فرستادگان و رسولان او نيز نزد تو مى آمدند و نشانه هاى پادشاهى و اقتدار او را مى ديدى و افعال و صفاتش را مى شناختى؛ اما خداوند همچنان كه خود در وصف خويش فرموده، خدايى يگانه است و در ملكش رقيبى ندارد و هرگز زوال نمى پذيرد.

۴۱۱۷.امام صادق عليه السلامـ در بخشى از مناظره خود با يك زنديق ـفرمود : اگر بگويى خدا دو تاست، از اين دو حالت بيرون نيست كه يا هر دو از هر جهت يكسانند يا از تمام جهات متفاوتند. از آن جا كه ما آفرينش را نظام مند مى بينيم و فلك را در گردش و آمد و شد شب و روز و خورشيد و ماه را مرتّب، درستى كار و تدبير و هماهنگى امور، دلالت بر اين دارد كه مدبّر يكى است.
وانگهى، اگر ادعا كنى خدا دو تاست لازمه اش اين است كه فاصله اى ميان آنها باشد تا دوتا بودن آنها صدق كند. در اين صورت، آن فاصله خود خداى سومى است كه همچون آنها قديم است و در نتيجه، اعتقاد به خداى سومى بر تو لازم مى آيد و اگر سه خدا ادّعا كنى همان چيزى لازم مى آيد كه در مورد اعتقاد به دو خدا گفتيم؛ يعنى بايد ميان آنها، دو فاصله باشد كه در اين صورت وجود پنج خدا لازم مى آيد و به اين ترتيب تعداد خدايان تا بى نهايت پيش مى رود.

۴۱۱۸.امام صادق عليه السلامـ در پاسخ به اين پرسش كه دليل بر يگانگى خدا چيست ـفرمود : پيوستگى و هماهنگى تدبير و نظام حاكم بر هستى و كامل بودن آفرينش ؛ چنان كه خداوند عز و جل فرموده است : «اگر در زمين و آسمان خدايانى جز اللّه مى بود ، هر دو تباه مى شدند» .

۴۱۱۹.التوحيد :مردى از پيروان آيين دوگانه پرستى به امام رضا عليه السلام عرض كرد : من مى گويم: سازنده جهان دو تاست . چه دليلى وجود دارد كه او يكى است؟ حضرت فرمود: همين كه مى گويى: او دو تاست ، دليل بر اين است كه او يكى است؛ زيرا ادعاى تو بر وجود خداى دوم پس از آنى است كه وجود يك خدا را ثابت مى دانى. پس، وجود يك خدا مورد اتفاق است و بيش از يكى مورد اختلاف مى باشد.

۴۱۲۰.تفسير القمّى :سپس خداوند دوگانه پرستانىرا كه به دو خدا اعتقاد دارند، رد كرد و فرمود: «خداوند هيچ فرزندى نگرفت و هيچ خدايى همراه او نيست...» فرمود: اگر همچنان كه مى پنداريد، دو خدا بودند، دچار اختلاف مى شدند.
اين مى آفريد و آن نمى آفريد. اين اراده مى كرد و آن اراده نمى كرد و هر كدام از آن [بر ديگرى ]برترى مى جست؛ هر گاه يكى از آن دو، آفرينش انسانى را اراده مى كردخداى ديگر آفرينش چارپايى را اراده مى كرد، پس در يك حال، انسان و چارپايى به وجود مى آمد. در حالى كه اين امر وجود نداد. پس از آنجا كه اين [فرض] باطل است، تدبير و آفرينش براى خداى يگانه ثابت مى شود.
و نيز تدبير [آفرينش] و ثبات و استوارى برخى بر برخى ديگر، بر يگانگى آفريدگار دلالت دارد. و آن، اين گفته خداوند است: «خداوند هيچ فرزندى اختيار نكرده» تا اين فرموده اش «هر آينه برخى بر برخى ديگر تفوق مى جستند» .


منتخب ميزان الحكمة
810

1258 ـ دَليلُ التَّوحيدِ

الكتاب :

(وَمَنْ يَدْعُ مَعَ اللّهِ إلها آخَرَ لا بُرْهانَ لَهُ بِهِ فَإنَّما حِسابُهُ عِنْدَ رَبِّهِ إنَّهُ لا يُفْلِحُ الْكافِرُونَ) . ۱

الحديث :

۴۱۱۶.الإمامُ عليٌّ عليه السلامـ فيوَصِيَّتِه لِابنِه الحَسَنِ عليه السلام ـ: واعلَمْ يا بُنَيَّ أ نَّهُ لَو كانَ لِرَبِّكَ شَريكٌ لَأتَتكَ رُسُلُهُ ، ولَرَأيتَ آثارَ مُلكِهِ وسُلطانِهِ ، ولَعَرَفتَ أفعالَهُ وصِفاتِهِ، ولكِنَّهُ إلهٌ واحِدٌ كَما وَصَفَ نَفسَهُ ، لا يُضادُّهُ في مُلكِهِ أحَدٌ ، ولا يَزولُ أبَدا . ۲

۴۱۱۷.الإمامُ الصّادقُ عليه السلامـ مِن مُناظَرَتِهِ زِندِيقا ـ: إن قُلتَ : إنَّهُما اثنانِ لَم يَخْلُ مِن أن يَكونا مُتَّفِقَينِ مِن كُلِّ جِهَةٍ ، أو مُفتَرِقَينِ مِن كُلِّ جِهَةٍ ، فلَمّارَأينا الخَلقَ مُنتَظِما،والفَلَكَ جارِيا ۳ ، واختلافَ اللَّيلِ والنَّهارِ والشَّمسِ والقَمَرِ ، دَلَّ صِحَّةُ الأمرِ والتَّدبيرِ وائتِلافُ الأمرِ عَلى أنَّ المُدَبِّرَ واحِدٌ .
ثُمّ يَلزَمُكَ إنِ ادَّعَيتَ اثنَينِ فلابُدَّ مِن فُرجَةٍ بَينَهُما حتّى يَكونا اثنَينِ ، فصارَتِ الفُرجَةُ ثالِثا بَينَهُما قَديما مَعَهُما فيَلزَمُكَ ثَلاثَةٌ ، فإنِ ادَّعيتَ ثَلاثَةً لَزِمَكَ ما قُلنا في الاثنَينِ حتّى يَكونَ بَينَهُم فُرجَتانِ فيَكونَ خَمسا ، ثُمّ يَتَناهى في العَدَدِ إلى ما لا نِهايَةَ في الكَثرَةِ . ۴

۴۱۱۸.عنه عليه السلامـ لَمّا سُئلَ عَنِ الدَّليلِ عَلى أنَّ اللّهَواحِدٌ ـ: اتِّصالُ التَّدبيرِ ، وتَمامُ الصُّنعِ ، كَما قالَ اللّهُ عَزَّوجلَّ : «لَو كانَ فيهِما آلِهَةٌ إلَا اللّهُ لَفَسَدَتا» . ۵

۴۱۱۹.التوحيد عن الإمامِ الرِّضا عليه السلامـ لَمّا سألَهُ رَجُلٌ مِنَ الثَنَوِيَّةِ: إنّي أقولُ: إنّ صانِعَ العالَمِ اثنانِ ،فما الدَّليلُ عَلى أ نَّهُ واحِدٌ ؟ ـ: قَولُكَ : إنَّهُ اثنانِ دَليلٌ عَلى أ نَّهُ واحِدٌ ؛ لِأنَّكَ لَم تَدَّعِ الثّانِيَ إلّا بَعدَ إثباتِكَ الواحِدَ ، فالواحِدُ مُجمَعٌ عَلَيهِ ، وأكثَرُ مِن واحِدٍ مُختَلَفٌ فيهِ . ۶

۴۱۲۰.تفسير القمّي:ثُمّ رَدَّ اللّهُ عَلَى الثَّنَويَّةِ الّذينَ قالوا بِإلهَينِ فقالَ اللّهُ تَعالى: «ما اتَّخَذَ اللّهُ مِن وَلَدٍ وما كانَ مَعَهُ مِن إلهٍ ...» قالَ : لَو كانا إلهَينِ كَما زَعَمتُم لَكانا يَختِلفان ؛ فيَخلُقُ هذا ولا يَخلُقُ هذا، ويُريدُ هذا ولا يُريدُ هذا، ويَطلبُ كلُّ واحدٍ مِنهما الغَلَبَةَ، وإذا أرادَ أحدُهُما خَلْقَ إنسانٍ أرادَ الآخرُ خَلْقَ بَهيمَةٍ، فيكونُ إنسانا وبَهيمةً في حالَةٍ واحِدَةٍ ، وهذا غيرُ مَوجودٍ، فَلَمّا بَطُلَ هذا ثَبَتَ التَّدبيرُ والصِنعُ لِواحدٍ، ودَلَّ أيضا التَّدبيرُ وثباتُهُ وقِوامُ بَعضِهِ بِبَعضٍ على أنَّ الصّانِعَ واحدٌ وذلكَ قَولُهُ : «ما اتَّخَذَ اللّهُ مِن وَلَدٍ» إلى قَولِهِ : «لَعَلا بَعْضُهُمْ عَلى بَعْضٍ» . ۷

1.المؤمنون : ۱۱۷ .

2.نهج البلاغة : الكتاب ۳۱ .

3.في الكافي : ۱/۸۱/۵ هنا زيادة وهي «والتدبير واحدا» .

4.التوحيد : ۲۴۳/۱

5.التوحيد : ۲۵۰ / ۲

6.التوحيد : ۲۷۰/۶ .

7.تفسير القمّي : ۲/۹۳ .

  • نام منبع :
    منتخب ميزان الحكمة
    المساعدون :
    الحسيني، سيد حميد؛ شيخي، حميد رضا؛ الطباطبايي، محمد كاظم
    المجلدات :
    1
    الناشر :
    دارالحدیث للطباعة و النشر
    مکان النشر :
    قم المقدسة
    تاریخ النشر :
    1380 ش
    الطبعة :
    الاولی
عدد المشاهدين : 306326
الصفحه من 1425
طباعه  ارسل الي