929
منتخب ميزان الحكمة

1417 ـ جنگ اُحد

قرآن :

«و بامدادان از ميان كسان خويش بيرون آمدى تا مؤمنان را در آن جايها كه مى بايست بجنگند، بگمارى. و خدا شنواى داناست».

حديث :

۴۷۶۸.الدرّ المنثور :در جنگ احد ، زنان در پشت جبهه مسلمانان بودند و مجروحان را مداوا مى كردند... ابوسفيان آمد و شعار «پيروز باد هبل» را سر داد. پيامبر خدا صلى الله عليه و آله به مسلمانان فرمود : شما بگوييد : «خدا برتر و بزرگتر است» و مسلمانان شعار را سر دادند. ابو سفيان شعار داد : «ما عُزّى را داريم و شما عُزّايى نداريد». پيامبر خدا به مسلمانان فرمود : شما هم بگوييد : « خدا مولاى ماست و كافران مولايى ندارند». ۱

۴۷۶۹.صحيح مسلم :در جنگ احد، دندان پيشين پيامبر خدا شكست و سر آن حضرت شكاف برداشت و در حالى كه از فرقش خون جارى بود مى فرمود : چگونه رستگار شوند مردمى كه فرق پيامبر خود را كه آنان را به خدا دعوت مى كند، شكافتند و دندان پيشينش را شكستند؟ پس، خداوند عز و جلاين آيه را فرو فرستاد : «تو را در اين كارها دستى نيست ؛ يا [خدا] بر آنان مى بخشايد، يا عذابشان مى كند، زيرا آنان ستمكارند».

۴۷۷۰.امام على عليه السلام :در جنگ احد هنگامى كه مردم از گردِپيامبر خدا پراكنده شدند، من در ميان كشتگان نگاه كردم، اما پيامبر خدا صلى الله عليه و آله را نديدم. با خود گفتم : به خدا قسم او اهل فرار نبود و در ميان كشته ها هم نمى بينمش. فكر مى كنم خداوند از اين رفتار ما به خشم آمده و پيامبرش را به آسمان برده است. پس، وجود من ديگر بى فايده است و بايد بجنگم تا كشته شوم.لذا غلاف شمشيرم را شكستم و به دشمن حمله كردم و آنان از برابر من دور شدند و ناگاه ديدم كه پيامبر خدا صلى الله عليه و آله در ميان آنهاست.

1418 ـ جنگ ذات الرقاع

۴۷۷۱.امام صادق عليه السلام :در جنگ ذات الرقاع پيامبر خدا صلى الله عليه و آله زير درختى در كنار درّه اى پياده شد. در اين هنگام سيلى آمد و ميان آن حضرت و يارانش جدايى انداخت. مردى از مشركان پيامبر صلى الله عليه و آله را در آن حال ديد و مسلمانان نيز در آن طرف درّه ايستاده ومنتظر بودند تا جريان سيل قطع شود. آن مرد مشرك به همراهان خود گفت : من محمّد را مى كشم. و آن گاه نزد پيامبر آمد و به روى پيامبر خدا صلى الله عليه و آله شمشير كشيد و گفت : اى محمّد! اينك چه كسى تو را از چنگ من مى رهاند؟ حضرت فرمود : پروردگار من و تو. در اين هنگام جبرئيل آن مرد را از اسبش پرت كرد و او به پشت افتاد. پيامبر خدا صلى الله عليه و آله برخاست و شمشير كشيد و روى سينه اونشست و فرمود : اى غورث! چه كسى تو را از چنگ من مى رهاند؟ عرض كرد : بخشندگى و كرم تو اى محمّد! حضرت از آن مرد دست كشيد و او برخاست در حالى كه مى گفت : به خدا قسم كه تو از من بهتر و گرامى ترى.

1419 ـ جنگ احزاب و بنى قريظه

۴۷۷۲.كنز العمّال :چون خداوند احزاب را درهم شكست و پيامبر صلى الله عليه و آله به خانه اش برگشت و شروع به شستن سر و صورت خود كرد، جبرئيل نزد آن حضرت آمد و گفت : خدا از تو درگذرد، سلاح به زمين گذاشته اى در حالى كه فرشتگان آسمان هنوز آن را به زمين نگذاشته اند؟ در محل دژ بنى قريظه نزد ما بيا. پس، پيامبر خدا صلى الله عليه و آله جار زد و كنار دژ به آنان پيوست.

1.در متن اصلى عبارت به گونه اى متفاوت از نقل مشهور است و متناسب با وزن شعرى هم نيست و از اين رو ما متن مشهور را آورديم.


منتخب ميزان الحكمة
928

1417 ـ غَزوَةُ اُحُدٍ

الكتاب :

(وَإِذْ غَدَوْتَ مِنْ أَهْلِكَ تُبَوِّئُ الْمُؤْمِنِينَ مَقاعِدَ لِلْقِتالِ وَاللّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ) . ۱

الحديث :

۴۷۶۸.الدرّ المنثور :إنَّ النِّساءَ كُنَّ يومَ اُحُدٍ خَلفَ المسلمينَ يُجهِزْنَ عَلَى جَرحَى المشركينَ ... فجاءَ أبو سُفيانَ فقالَ : أعلُ هُبَلُ ! فقالَ رسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله : قولوا : اللّهُ أعلى وأجَلُّ ، فقالوا : اللّهُ أعلى وأجَلُّ ، فقالَ أبو سفيانَ : لنا ۲ العُزّى ولا عُزّى لَكُم ! فقالَ رسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله : قُولُوا : اللهم مولانا و الكافرون لا مولى لهم ۳ . ۴

۴۷۶۹.صحيح مسلم:إنَّ رسولَ اللّهِ صلى الله عليه و آله كُسِرَت رَباعِيَتُهُ يومَ اُحُدٍ ، وشُجَّ في رَأسِهِ ، فَجَعَلَ يَسلُتُ الدَّمَ عَنهُ ويقولُ : كيفَ يُفلِحُ قومٌ شَجُّوا نَبِيَّهُم وكَسَرُوا رَباعِيَتَهُ، وهُو يَدعُوهم إلَى اللّهِ ؟ ! فَأنزَلَ اللّهُ عَزَّوجلَّ : «لَيسَ لَكَ مِن الأَمْرِ شَيْءٌ أَوْ يَتُوبَ عَلَيْهِمْ أَوْ يُعَذِّبَهُمْ فَإِنَّهُمْ ظَــلِمُونَ »۵ . ۶

۴۷۷۰.الإمامُ عليٌّ عليه السلام :لَمّا انجَلى الناسُ عَن رسولِ اللّهِ صلى الله عليه و آله يومَ اُحُدٍ نَظَرتُ فِي القَتلى فلَم أرَ رسولَ اللّهِ صلى الله عليه و آله ، فقلتُ : واللّهِ ما كانَ لِيَفِرَّ وما أراهُ فِي القَتلى ، ولكن أرَى اللّهَ غَضِبَ علَينا بما صَنَعنا فَرَفَعَ نَبِيَّهُ ، فما فِيَّ خيرٌ مِن أن اُقاتِلَ حتّى اُقتَلَ ، فَكَسَرتُ جَفنَ سَيفِي ، ثُمّ حَمَلتُ علَى القَومِ فَأفرَجُوا لي ، فإذا أنا برسولِ اللّهِ صلى الله عليه و آله بَينَهُم . ۷

1418 ـ غَزوَةُ ذاتِ الرِّقاعِ

۴۷۷۱.الإمامُ الصّادقُ عليه السلام :نَزَلَ رسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله في غزوةِ ذاتِ الرِّقاعِ تَحتَ شَجرَةٍ على شَفيرِ وادٍ ، فَأقبَلَ سَيلٌ فَحالَ بَينَهُ وبَينَ أصحابِهِ ، فَرآهُ رَجُلٌ مِن المُشركينَ ؛ والمسلمونَ قِيامٌ علَى شَفيرِ الوادِي يَنتَظِرُونَ متَى يَنقَطِعُ السَّيلُ ، فقالَ رجُلٌ مِن المُشركينَ لقومِهِ : أنا أقتُلُ محمّدا ! فَجاءَ وشَدَّ على رسولِ اللّهِ صلى الله عليه و آله بالسَّيفِ ، ثُمَّ قالَ : مَن يُنجِيكَ مِنّي يا محمّدُ ؟! فقالَ : رَبّي ورَبُّكَ ، فَنَسَفَهُ جَبرَئيلُ عليه السلام عن فَرَسِهِ فَسَقَطَ على ظَهرِهِ ، فقامَ رسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله وأخَذَ السَّيفَ وجَلَسَ على صَدرِهِ ، وقالَ : مَن يُنجِيكَ مِنّي يا غَورثُ ؟ فقالَ : جُودُكَ وكَرَمُكَ يا محمّدُ ، فَتَرَكَهُ ، فقامَ وهُو يَقولُ : واللّهِ لَأنتَ خَيرٌ مِنّي وأكرَمُ . ۸

1419 ـ غَزوَةُ الأحزابِ وبَني قُرَيظَةَ

۴۷۷۲.كنز العمّال :لَمّا كَشَفَ اللّهُ الأحزابَ ورَجَعَ النبيُّ صلى الله عليه و آله إلى بَيتِهِ يَغسِلُ رَأسَهُ ، أتاهُ جِبرِيلُ فقالَ : عَفا اللّهُ عنكَ ! وَضَعتَ السلاحَ ولم تَضَعْهُ ملائكةُ السماءِ ! اِئتِنا عندَ حِصنِ بَني قُريظَةَ ، فَنادَى رسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله فَأتاهُم عِندَ الحِصنِ . ۹

1.آل عمران : ۱۲۱.

2.في نقلٍ : إنّ لنا العزّى ولا عُزّى لكم (الدر المنثور : ۲/۳۴۶) .

3.في نقل : اللّه مولانا ولا مولى لكم (الدرّ المنثور : ۲/۳۴۶).

4.الدرّ المنثور : ۲/۳۴۵.

5.آل عمران : ۱۲۸ .

6.صحيح مسلم : ۳/۱۴۱۷/۱۰۴ .

7.كنز العمّال : ۳۰۰۲۷.

8.بحار الأنوار : ۲۰/۱۷۹/۶.

9.كنز العمّال : ۳۰۱۱۵.

  • نام منبع :
    منتخب ميزان الحكمة
    المساعدون :
    الحسيني، سيد حميد؛ شيخي، حميد رضا؛ الطباطبايي، محمد كاظم
    المجلدات :
    1
    الناشر :
    دارالحدیث للطباعة و النشر
    مکان النشر :
    قم المقدسة
    تاریخ النشر :
    1380 ش
    الطبعة :
    الاولی
عدد المشاهدين : 387109
الصفحه من 1425
طباعه  ارسل الي