305 كينه و خيانت
1439 ـ هشدار درباره كينه
قرآن :
«و در دلهاى ما نسبت به كسانى كه ايمان آوردند، كينه قرار مده».
«و [از اهل بهشت ] كينه اى را كه در سينه هايشان بود، بيرون كشيديم».
حديث :
۴۸۴۳.عيسى عليه السلام :اى بندگان دنيا! سرهايتان را مى تراشيدو پيراهنتان را كوتاه مى كنيد و سرهايتان را به زير مى افكنيد و كينه را از دلهايتان برنمى كنيد؟!
۴۸۴۴.پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :هرگاه امّت من نسبت به يكديگر كينه نورزند، هرگز دشمنى در برابر آنها قد علم نمى كند.
۴۸۴۵.امام على عليه السلام :كينه، تخم بدى است.
۴۸۴۶.امام على عليه السلام :كينه، كارهاى نيك را از بين مى برد.
۴۸۴۷.امام على عليه السلام :بد كينه ترين دلها، دل شخص كينه توز است.
1440 ـ آنچه دل مسلمان نبايد در آن خيانت و ناراستى روا دارد
۴۸۴۸.پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :سه چيز است كه دلِ هيچ مرد مسلمانى در آنها خيانت و ناراستى ۱ روا نمى دارد : خالص گردانيدن عمل براى خدا و خيرخواهى و صداقت نسبت به زمامداران و همراهى با جامعه مسلمانان؛ زيرا دعاى آنها، همه ايشان را از هر سو در ميان گرفته است. ۲
1441 ـ هشدار درباره خيانت در غنيمت ۳
قرآن :
«هيچ پيامبرى را نسزد كه در غنايم خيانت كند و هر كه به چيزى خيانت كند آن را روز قيامت با خود بياورد».
حديث :
۴۸۴۹.الدرّ المنثورـ به نقل از ابن عباس ـ: آيه «و هيچ پيامبرى را نسزد كه خيانت كند» درباره رو انداز قرمز رنگى نازل شد كه روز بدر ناپديد گشت و بعضى افراد گفتند : شايد پيامبر خدا صلى الله عليه و آله آن را برداشته باشد. پس، خداوند اين آيه را نازل فرمود : «هيچ پيامبرى را نسزد كه خيانت كند...» .
1.ابن اثير در توضيح واژه «لا يُغِّل» كه در متن عربى اين حديث آمده مى گويد: اين كلمه از باب افعال «اغلال»، است به معناى خيانت در هر چيزى. به صورت «يَغِلّ» نيز روايت شده كه از «غِل» است به معناى كينه و بدخواهى. يعنى هيچ گونه كينه اى به دل او راه پيدا نمى كند كه از حق دورش كند. به صورت «يَغِلُ» ـ بدون تشديد لام ـ نيز روايت شده كه از ماده «وغول» به معناى داخل شدن در شرّ و بدى است. معناى حديث اين است كه اين سه كار موجب اصلاح دلهاست و هر كه به آنها چنگ در زند، دلش از خيانت و دغلى و بدى پاك مى ماند. «عليهنّ» نيز حاليه است و تقدير آن چنين مى باشد: لا يغل كائناً عليهن قلب مؤمن (دل مؤمن در حالى كه اين سه عمل را رعايت كند دچار خيانت و دغلى و بدى نمى شود) (النهاية : ج ۳ ص ۳۸۱).
2.آنها را احاطه مى كند و برايشان كافى است و حفظشان مى كند.
علّامه مجلسى گفته است: احتمال دارد مَن موصول يا مِن حرف جر باشد. در هر دو صورت، احتمال دارد «دعوت» به معناى فراخوان پيامبر به اسلام يا دعا و شفاعت آن حضرت براى نجات و خوشبختى مسلمانان باشد و يا دعاى پيامبر و مسلمانان براى يكديگر باشد. يعنى اضافه دعوت به ضمير هم اضافه مصدر به فاعل باشد. بنابر احتمال اول، معناى جمله چنين است: دعوت پيامبر، اختصاص به حاضران در زمان ايشان ندارد و شامل بعد از ايشان هم مى شود.
در صورتى كه دعوت به معناى دعا و مَن موصول باشد، معنا چنين مى شود: با جماعت مسلمانان همراه باشيد كه دعايشان شامل خود و ديگران مى شود و در صورتى كه مِن باشد، يعنى دعايشان همه خودشان را دربر مى گيرد و در نتيجه، شما را هم دربر مى گيرد.
3.غلول كه در عنوان عربى آمده عبارت است از دزدى و كِش رفتن از غنايم، پيش از تقسيم آنها ـ م .